سیدمسعود رضوی : حضور رئیس جمهور و وزرای پیشنهادی در مجلس، سرآغازی برای یک دوران تازه است. دورانی که حل و فصل مشکلات مردم و کشورمان به مثابه اولویتی انکار ناپذیر، باید سرلوحه تمام کارها قرار داده شود. از این رو لازم به یادآوری است که انباشت مشکلات و مطالبات و پروژه های ضروری که نیازهای اولیه و اساسی مردم بدان وابسته است، در سالهای اخیر از خط قرمزها گذشت و به مخاطرات و مشکلات امنیتی نزدیک شد. بنابراین، اکنون باید با نگرش و اراده ای دیگر به امور مُلک و ملت نگریسته شود و حاکمیت و دولت طرحی نو دراندازند.
دولت مسعود پزشکیان نیاز به وفاق با مجلس دارد و مجلس برای مساعدت به مردم باید یار این دولت باشد و نهایت همدلی را به رئیس جمهور ابراز کند. نمایندگان در قوه مقننه تا امروز حتما متوجه شرایط دشوار مملکت و کمبودهای حیاتی و اساسی جامعه شده اند. پزشکیان گام اول را با توافق و همدلی برداشته و به رغم خواست رای دهندگان و کمپین تحول خواهان و اصلاح طلبانی که او را برگزیده اند، دولتی مشترک و مؤتلف را از نیروهای مورد وثوق و وزرای کابینه های سلف به مجلس معرفی کرده است. رئیس جمهور حتی انتقادات فراوان را به جان خریده است تا بتواند برنامه ها و ایده های دگرگونساز و ضروری را در این دولت دنبال کند و به درهای بسته و موانع خسارتبار برخورد ننماید.
ایده وفاق در دولت پزشکیان با خالص سازی هم مسلکان دولت سلف و دوره پیشین تفاوتی اساسی دارد، زیرا در آن دیدگاه، بجز یک جریان حضور نداشت و آن هم با محور قرار دادن نظرات ناآزموده و جسورانه ای که خود را از پشتوانه تئوریک و علمی بی نیاز می پنداشت، می توانست هر فکر و سخن و مدعایی را مطرح کند و از نقد و تعریض و بازخواست هم به کلی ایمن باشد. حتی انباشت تجارب چهل و چندسالۀ پساانقلاب هم توفیری در رویکردها و عملکردهای ایشان نداشت.
شگفت آنکه تنها برساختِ چندین مدعا و ایده های ناپالوده و فاقد آزمون بود و مشتی کرسی وزارت و معاونت. همچون ساختن چند میلیون شغل که هریک با یک میلیون تومان سرمایه کلید می خورد، یا فلان میلیون خانه که عنقریب ساخته می شود، یا تهدیدهای ضمنی و آشکار مبتنی بر زمستانها و تابستانهای سخت و آمارهایی که با جابجایی شاخصها از بسیار منفی به فوق العاده مثبت برکشیده می شد، یا مذاکراتی که به زبان میانجی و با چند واسطه و مترجم روسی و چینی ادامه ای بی پایان یافته بود، و نیز جوانگرایی و ظاهرگرایی و تحول در تعبیرها و اصطلاحات و...، که هریک موضوعی برای تاریخ شگفت انگیز اخیر و شاید سرگذشت تراژیک میهن ما در این دوران محسوب می شود!
باری، لاجرم شرایطی حادث شد که مردم را سخت آزرد و از چشم هیچ کس دور نماند؛ مخاطرات جمهوریت به گونه ای بود که عدد چشمگیری از مردم از حضور در پای صندوقهای آرا مأیوس شده بودند و عده ای دیگر با وسواس درپی راضی کردن خود و دیگران بودند تا روزنه گشایی کنند و به جمهوریت از نفس افتاده تشریک مساعی کنند. خوشبختانه رویکرد ملی و مبتنی بر خردگرایی، غلبه ای چشمگیر داشت و گشایشی در تاریخ ایجاد شد. فرصتی که وفاق و آشتی ملی را جایگزین انحصارگرایی خسارتبار و رقابتهای فرساینده نمود.
تفاوت دولت پزشکیان با دولت سابق و اسبق و قبل از آنها، در همین ظرایف و دقایق نهفته است و دیگر فرصتی برای تلف کردن و سرمایه ای برای از دست دادن نداریم. دولتمردان سلف و سابقون با رقابت جناحی و حتی به رغم داشتن شور و انگیزه، هر برنامه و طرح و عملیات عمرانی را به دست خود یا رقبایشان خنثی می کردند یا با بی تجربگی و آزمودن آزموده های بی نتیجه، سرمایه و فرصت را به دست باد می سپردند.
گاهی با عدم درک شرایط و بی توجهی نسبت به حقایق بومی و تاریخی، محیط و اقلیم و آب و انرژی و ارز و انسان ایرانی را در داخل و در منطقه متوقف و معطل کردند. به رغم موقعیت بی همتای ژئوپولیتیک و ذخایر عظیم و بی همانند انرژی و پهن وسیع سرزمینی و غنای انسانی، گویی ایران و ایرانی در مواجهه با جهان معاصر عنصری تغییرناپذیر است و بلاتکلیف!
دولت مسعود پزشکیان، با توجه به این مسایل و مصایب است که امروز دست تعامل به سوی رهبری و مردم و مجلس شورای اسلامی و نمایندگان دراز کرده و تعهد دارد که گره از مشکلات بقدر وسع بگشاید. به راستی اگر امروز یک نفر از جمع دولتمردان را به عنوان نفر اول صدیقان و متعهدان به عهد برگزینیم، رئیس جمهور در راس است، پس عهد او را به وفاق بپذیریم و با یاری به دولت، بارهای سنگین را از دوش ملت برداریم و موانع سخت را از مسیر پیشرفت کشور کنار بگذاریم.
به خاطر داشته باشیم که رئیس جمهور حتی برخی از مشاهیر دوستان و یارانش را از منظر دعوی و رقابتی که بر دوشش نهادند، به زاویۀ دانشگاه و خانه و خانقاه گسیل کرد تا کار ملت و مملکت بر زمین نماند و به پیش رود. آن صدیقان هم سلّموا گویان به رفق و مدارا لبیک گفتند و یاری کردند. حالا مجلس باید قدر این فرصت را بداند و نشان دهد که پیام وفاق و همدلی را دریافته است.
سخن آخر آن که برخی مقامات کشوری و انتظامی الزاما ًبهتر است و باید گوش بفرمان مقامات عالی و در خدمت مصالح کشور باشند و با صحبت و رفتار خشن در این شرایط دشوار از تفرقه زایی و هزینه سازی در اموری که مردم را خسته و دلسرد می کند حذر کنند. رحمت واسعۀخداوند بر کسانی است که حد و اندازۀ خود را می شناسند.