اطلاعات نوشت: حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در این مراسم با تأکید بر اینکه باید به نسل جوانتری میدان داد، گفت: آقای دعایی زینت امام بود و توانست نسل بعدی را به نوعی راهنمایی به یک واقعیت کند. عمده دلیلش این است که آقای دعایی آدم خوبی بود. اینکه ما چه عقیده ای داشته باشیم چندان مهم نیست. مهم این است که انسان خوبی باشیم؛ بد انسانها را نخواهیم، حداقل در جاهایی که تعارض منافع وجود ندارد، بد کسی را نخواهیم و خیرخواه دیگران باشیم.
وی با اشاره به آیه 29 سوره فتح، گفت: این آیه شریفه میفرماید اصحاب پیامبر(ص) در مقابل کافران شدید و با هم مهربان هستند. نگاه اینها به خدا است و جهان را کوچکتر از آن میبینند که بخواهند به آن توجه کنند.
در ادامه آیه مثلی را از انجیل نقل می کند «کَزرع اَخرج شَطاه فآزره ...» که باید گفت، که برخلاف ترجمه و تفسیر رایج به این معناست که اصحاب پیامبر (ص) همان دانه ای هستند که بعداً با تربیت نسل بعد « تابعین و تابعین و تابعین و ...» می توانند این بذر را به سامان و نقطه اوج برساند.
سید حسن خمینی افزود: خدا رحمت کند مرحوم آقای بجنوردی را که از قول پدرش نقل میکرد، بزرگترین معجزه پیامبر(ص) قرآن و شق القمر نیست؛ بزرگترین معجزه پیامبر(ص)، علی(ع) است. آنها وظیفه بزرگی دارند که نسل بعدی را تربیت کنند . چیزی که باید اصحاب پیامبر(ص) به آن تن میدادند، ساختن نسل بعدی بود.
وی یادآور شد: آقای دعایی یکی از نسل اولیها بود اما این توانایی را داشت که زمینهساز رشد کسانی شود که بعد از او میآیند. آقای دعایی میتوانست مثل همردههای خودش عمل کند اما بخش زیاد تواضع آقای دعایی، رشد دادن به دیگران و نسلهای بعد بود..
سید حسن خمینی تأکید کرد: آقای دعایی زینت امام بود و توانست نسل بعدی را به نوعی راهنمایی به یک واقعیت کند. عمده دلیلش این است که آقای دعایی آدم خوبی بود. اینکه ما چه عقیده ای داشته باشیم چندان مهم نیست. مهم این است که انسان خوبی باشیم؛ بد انسانها را نخواهیم، حداقل در جاهایی که تعارض منافع وجود ندارد، بد کسی را نخواهیم و خیرخواه دیگران باشیم.
وی ادامه داد: حداقل کاری که نسبت به دیگران میتوانیم انجام دهیم، دلسوزی است. نسبت به آنچه که این روزها در رفح میگذرد حداقل کار ما دلسوزی کردن است. نمیشود به مردم بگویند در جایی پناه بگیرید و بعد آنجا را با بمب ناپالم بسوزانند و آدمها نگاه کنند؛ به خاطر اینکه یک بچه ننر و لوس لیبرال دموکراسی در منطقه ما است.. آلمانیها هولوکاست کردهاند و «گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری»؛ شما کشتهاید و خودتان هم استان باواریا را به آنها بدهید تا زندگی کنند. این وسط چرا باید مسلمانان رفح کشته شوند؟
یادگار امام تأکید کرد: وظیفه همه ما به عنوان یک انسان این است که ابتدا به دل خودمان رونق بدهیم و توجه ما به کانون قدرت لایزال الهی باشد. اما در مرحله دوم بزرگترین نقشی که آدمها دارند، ساختن نسل بعدشان است.
وی افزود: نسل بعدی را پرورش بدهید و این مسیر را از غیر طریق زبان بروید. در مدرسه دارالشفاء قم جملهای از امام را کتیبه کردهاند که میفرماید «رفتار استاد درس میدهد نه گفتار او»؛ آقای دعایی از این حیث سرآمد است؛ یک دعوتکننده با رفتارش بود. سعی میکرد به اندازه وسع خودش همه خوبیها را نشان بدهد و عمل کند.
مجید مجیدی کارگردان سینما نیز در این مراسم گفت: برای من افتخار است که در مکانی حضور داریم که مزین است به نام بنیانگذار جمهوری اسلامی. همه کسانی که مرحوم دعایی را میشناختند، میدانند که او از فضایل بسیاری برخوردار بود. از جمله از فضایل ارزشمند مرحوم دعایی، اخلاق و مهربانی بود. او با همین دو فضیلت، بسیاری از اقشار جامعه از طیفهای مختلف را جذب میکرد.
وی ادامه داد: من که در جامعه هنری هستم، میدیدم که هنرمندان عاشقانه دعایی را دوست دارند زیرا او همیشه و در همه وقت، بهویژه اگر عزیزی از دنیا میرفت، بلافاصله حضور پیدا میکرد و نماز بسیاری از هنرمندان را خواند. او محبوبالقلوب بود و من اسم او را «مردی برای تمام فصول» گذاشتهام زیرا در هر عرصه و دورهای میدرخشد و محبوب دلها بود.
مجیدی یادآور شد: از آقای دعایی امانتی نزد من باقی مانده که برای اولین بار اینجا مطرح میکنم. من همیشه مترصد این بودم که درباره این موضوع صحبت کنم، بهویژه آن زمان که مرحوم دعایی در قید حیات بود ولی احساس کردم بیادبی است و شاید صلاح نباشد. دوست داشتم این موضوع را روزی در جایی فریاد بزنم و بگویم .
چند سال پیش توفیق داشتم جلسهای با آقای دعایی داشته باشم. بعد از جلسه خواستم از روزنامه بیرون بیایم ولی مسیر خروج را گم کردم و به در بسته خوردم. ناگهان دیدم از دستشویی آقایان صدای آواز میآید. نزدیک شدم و در کمال حیرتدیدم آقای دعایی در حال شستن دستشویی است. منقلب شدم و هیچگاه به اندازه آن لحظه از جناب دعایی درس نگرفتم. مشخص است کسی با چنین روح بزرگی، چه سلوکی را طی کرده که توانسته بر نفس خود غلبه کند و به چنین درجاتی از فضایل اخلاقی برسد.
سخنران بعدی این مراسم رضا امیرخانی، نویسنده بود که بیان کرد: من نویسنده هستم، من یک نویسنده متواضع هستم و این سطح یک است. سطح دو آن است که مردم مرا به عنوان نویسنده متواضع میشناسند و میگویند فلانی نویسنده متواضعی است. در این سطح ممکن است من تلاش کنم تا دیگران درباره من اینگونه بگویند. سطح سوم این است که من رفتارهای متواضعانه را تقلید کنم. سطح چهارم همانی است که مرحوم دعایی در آن بازی میکرد؛ یعنی وقتی که من بتوانم با ویژگی تواضع خودم شوخی کنم و بتوانم خودم به خودم کنایه بزنم. کسی میتواند با خودش شوخی کند که در آن ویژگی نفر اول باشد و ترسی از قصاوت دیگران نداشته باشد. مرحوم دعایی میتوانست با خودش شوخی کند و این چیزی است که در میان بسیاری از اهل قدرت نمیبینیم.
وی سپس در بیان خاطرهای از مرحوم دعایی گفت: یک بار از آقای دعایی خواستیم زحمت عقد یک زوج جوان را بکشد. او قبول کرد و روز موعود به مراسم آمد و برای عروس و داماد هدیهای هم آورد. کمی بعد از دفتر عقد و ازدواج با من تماس گرفتند و گفتند کسی که خطبه را خوانده، باید بنویسد که من این عقد را انجام دادم. من با خجالت با آقای دعایی تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. آقای دعایی در جواب گفت آیا من باید در سربرگ روزنامه اطلاعات بنویسم که دو نفر را عقد کردم؟ این چه کسی بود که چنین خواستهای دارد؟! و سپس گفت من حساب این دفتر را میرسم! (منظورش این بود که میروم به دفتر و همانجا موضوع عقد را مینویسم و امضا میکنم). من تصورم این بود که آقای دعایی عصبانی شده است و خیلی نگران بودم. روز بعد مرحوم دعایی با من تماس گرفت و گفت به دفتر رفتم و به حسابشان رسیدم و همانجا امضا کردم!
یونس شکرخواه، استاد دانشگاه و روزنامهنگار پیشکوت هم در این مراسم طی سخنان کوتاهی گفت : روزنامه اطلاعات سال ۱۳۰۵ تاسیس شد، حدود ۸۴ سال روزنامه عصر بود و از سال ۸۹ روزنامه صبح شد. ما که روزنامهنگار هستیم میدانیم که چه کار خطرناک و دشواری است که روزنامهای با این سابقه را در دست بگیرید. فراموش نکنیم که رکورد پیوستهترینمدیرت رسانهای در ایران متعلق به آقای دعایی است.
وی ادامه داد: کسانی که در حوزه رسانه هستند، بعضا توقع داشتند او تواناییهای خبرنگاری داشته باشد یا انتقاد میکنند که روزنامه او بیطرف یا خنثی بودهاست. برخی هم فقط از منظر یک مدیر به او نگاه میکنند. من میگویم اگر کسی قرار است دعایی را بشناسد، باید او را به عنوان مدیرمسؤول بشناسد زیرا ما روزنامهنگاران مدیرمسؤول را روزنامهنگار نمیدانیم. کسی که در حرفه ما قدرت استخدام و اخراج ندارد، روزنامهنگار است اما همین فرد، موظف به تبعیت از آن مدیری است که روزنامه را اداره میکند. من میگویم آقای دعایی نه مدیر بود نه روزنامهنگار، بلکه یک مدیرمسؤول بود که پتانسیل آن را دارد به یک چهره جهانی تبدیل شود و شاید همتای بینالمللی هم نداشته باشد که با این سابقه در رأس مؤسسهای باشد که مدیریتش اصلا کار سادهای نبودهاست.
شکرخواه درباره جنبه مدیرمسؤولی مرحوم دعایی توضیح داد: یکی از ویژگیهای مهم مرحوم دعایی قدرت سازماندهی او بود. من فکر میکنم جابجايي موسسه اطلاعات از خیابان خیام تا میرداماد، یک داستان موفقیت است که باید نوشته شود. همچنین چاپخانهای که دعایی در اطلاعات ساخت، چاپخانه طرفدار محیطزیست بود. او وسواس عجیبی در انتخاب ماشینالات داشت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: کاریزمای آقای دعایی فقط مربوط به روزنامه اطلاعات نبود، من شهادت میدهم که او چقدر آدمها را از سختی بیرونکشید، به نویسندهها کمک کرد و احترامی که تمامی روزنامهها برای او قائل هستند، یک راز بزرگ است که فقط به روحیه خوب او مربوط نمیشود؛ من گریههای آقای دعایی را هم دیدهام. وی تأکید کرد: ویژگی دیگر مرحوم دعایی قدرت همراهی با تیم بود. او شکارچی روزنامهنگاران حرفهای بود. من خوب یادم هست که کیومرث صابری (گلآقا) را که دعایی به اطلاعات برد، مردم برای خرید این روزنامه صف میبستند.
جلال رفیع، حجتی کرمانی، احمدرضا دریایی و ... از دیگر روزنامهنگاران بزرگی هستند که دعایی آنها را بهکار گرفت. اوچهرههایی را به عنوان یادداشتنویس، مترجم، پاورقینویس و ... به روزنامه میکشاند که سرمنشأ کشمکش میشدند، دعایی خیلی هم روندهایی را که میخواست از طریق آن کشمکشها بهدست میآورد. شکرخواه گفت: هرجایی در حرفه ما سوءتفاهم شروع میشد، آقای دعایی می آمد و بلد بود این سوءتفاهم را قیچی کرده و به تفاهم تبدیل کند. از این منظر است که میگویم آقای دعایی تو« سفیر حسننیت» ما روزنامهنگاران بودی؛ روحت شاد.
گفتنی است در این مراسم سه کتاب «یار گرهگشا» (یادداشتهایی درباره شخصیت مرحوم دعایی)، «داستان انسان» ( سبک زندگی و سلوک دعایی تالیف عطاءالله مهاجرانی) و «رادیوی یک نفره» (متنهایی که مرحوم دعایی در زمان حضورش در نجف در رادیوصدای روحانیت مبارز نوشته و خوانده بود ) با حضور آقایان:سید محمد خاتمی،سید حسن خمینی ، سید عباس صالحی و سید حسین دعایی رونمایی شدند.
در این مراسم چهره هایی چون سید حسن خمینی، علی اکبر ناطق نوری، سید محمد خاتمی، اسحاق جهانگیری،مجید انصاری،صالحی امیری،سلطانی فر، محسن هاشمی رفسنجانی، حسین علایی، مصطفی کواکبیان و... حضور داشتند.