حرکات و سخنان پرویز شیخ طادی کارگردان سینما در آیین افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، برای کارگردانی مثل او که در سینما و تلویزیون بنمایههای اخلاقی را مورد توجه قرار میدهد و عطوفت و انسانیت در لایههای پیدا و پنهان آثار او موج میزند، عملی دور از انتظار نبود.
انسانی مثل که او در ۴۵ سال اخیر با دقت تحولات اجتماعی و ریزش و رویشها را دیده است، لب فرو بستن به وقت گفتن شایسته نبوده و نیست.
درست که وزارت ارشاد در بعد ایجابی تلاش کرده است تا با برگزاری نمایشگاههای حجاب و عفاف، الگوهای نسبتا زیبا و ارزان را به زنان و دختران نشان دهد، اما تندروی و اعمال و رفتار نسنجیده بخش دیگری از حاکمیت میتواند، تاثیر کارهای فرهنگی و تبلیغاتی را خنثی و به ضد خود بدل سازد.
در چند ماه گذشته به دفعات مردم از گردش کار ترخیص خودروهای توقیف شده خود از پارکینگها شکایت کردند. تحقیر صاحبان خودروها باعث نشد که کسی خم به ابرو بیاورد و خط تولید ناراضی تراشی را متوقف کند.
بیحجابی در ظاهر ربطی با پدیدههایی مثل کراوات، ویدیو و ماهواره ندارد، اما فصل مشترک در آنها برخورد فیزیکی و خشن برای امحا و جمع کردن بوده است. کاری که متاسفانه نتیجهبخش هم نبوده است.
پرویز شیخ در شب افتتاحیه جشنواره فجر گفت: من امشب یک کراوات به عنوان هدیه برای آقای اسماعیلی آوردهام، کارمندان اول انقلاب همه کراوات میزدند، مد بود و مرسوم. عدهای آمدند که الان جای دیگر هستند، به خارج رفتهاند و آمدند و شروع کردند به قیچی کردن این کراواتها؛ خساراتی بابت آن وارد کردند.
شیخ طادی پس از اشاره به برخوردها با کراوات زدن، استفاده از ویدیو و ماهواره، یک روسری از جیبش در آورد و گفت:
الان من از دوستان فقط یک خواهش دارم که بیش از این خسارت نزنید. بیش از این خسارت نزنید به روسری. من فقط از این جوانها میتوانم درخواست کنم (با اشاره به وزارت ارشاد)، من از مردم نمیتوانم درخواست کنم... آخه چقدر خسارت؟... بابا این چهره حزب الهی نیست. چهره بچه مسلمان این نیست... این اخلاق پیامبری نیست، به خدا نیست که بگیریم و ببندیم، ماشینها را توقیف کنیم... به خدا این چهره ما نیست، چهره تمدن هشت هزار ساله نیست.