سید محمد کاظم سجاد پور: وزرای خارجه کشورهای هفت کشور صنعتی در روزهای 7 و 8 نوامبر 2023 (16 و 17 آبان)، در دوران ریاست ژاپن در توکیو گردهم آمدند و ضمن بررسی شرایط بینالمللی، بیانیهای صادر کردند که به لحاظ موقعیت کنونی جهان غرب در خور تأمل است.
دستور مخفی سازی جسدهای جنگ غزه صادر شد
پیام فوری آمریکاییها به ایران از کانال قطر و عراق
این اجلاس، هر چند در زنجیرهای از اجلاسهای وزرای مختلف کشورهای صنعتی از قبیل وزرای اقتصاد و دارائی، کشاورزی، آموزش و پرورش، بهداشت و نهادهای محیط زیستی این کشورها که در ژاپن تشکیل شده و میشود و نوعاً از سروصدای رسانهای کمی برخوردارند، در پرتو تحولات غزه، جلب توجه کرد.
چگونه میتوان نگاه تحلیلی به این اجلاس داشت؟ در پاسخ ضمن بررسی کارکردهای اجلاسهای وزرای خارجه گروه هفت، چگونگی چیدمان و دستورکار اجلاس توکیو و خروجی نهایی آن میتوان گفت این اجلاس، ماهیت آئینهگری داشت و نبضهای استراتژیک و چالشهای چند لایه غرب را به تصویر کشید.
گروه هفت کشور صنعتی، محصول دهه 70 قرن بیستم میلادی است. در آن زمان غرب برای مدیریت بحرانهای نفتی، نیاز به هماهنگی بیشترین مجموعه کشورهای غربی دید و به مرور نهادی چند جانبه شکل گرفت که در 50 سال گذشته علاوه بر جا افتادگی به عنوان یک نهاد انحصاری غرب محور، خود به پیدایش رویهها و سازمانهای بینالمللی مختلفی کمک کرده است.
اما مهمترین کارکرد این گروه، ایجاد اجماع و وحدت دیدگاه و عمل بین کشورهایی است که از آنها به عنوان کشورهای صنعتی نام برده میشود و در حقیقت علیرغم تفاوت مکانی، همگی به غرب در کلیّت و یکپارچگی آن تعلق دارند. هر چند بین این مجموعه، تفاوتهای متعددی به چشم میخورد، اما همگی در زیر ضمیر استراتژیک غرب جمعاند و نیاز به هماهنگی بین خود را از طریق این اجلاسها تأمین میکنند.
در قالب این کارکرد، البته در ریاست چرخشی گروه هفت، مهم است که ریاست با کدام کشور است و چگونه چیدمانی برای اجلاسها صورت میگیرد. در چیدمانی که با ریاست ژاپن صورت پذیرفت، در چارچوب روح جمعی، ابتکارات در خور اعتنائی در اجلاس وزرای خارجه گروه هفت دنبال شد. یک جلسه به اوکراین اختصاص یافت و وزیر خارجه اوکراین برای آن جلسه دعوت شد. جلسه دیگری به همکاری گروه هفت با کشورهای آسیای مرکزی اختصاص یافت که در آن وزرای خارجه گروه هفت، با وزرای کشورهای آن منطقه، به صورت برخط بحث و گفتگو کردند. جلسه دیگری به عبارت بیانیههای صادره به هندو پاسفیک پرداخته شد.
ذکر این نکته ضروری است که واژه «هندوپاسفیک» که عمدتاً توسط آمریکا، ژاپن و هند مطرح میشود، دارای بار استراتژیک بوده و چندان مطلوب چینیها نیست.
جلسه دیگری به همکاری بینالمللی اختصاص یافت. اما آنچه در چیدمان و مدیریت زمان بحثها جلب توجه میکند بحث خاورمیانه است که بیشترین زمان را به خود مشغول کرد. همراه با این جلسات و البته دیدارهای دو جانبه متعدد وزرای خارجه با یکدیگر بیانیهای صادر شد که خروجی مباحث را در هفت محور نشان میدهد: خاورمیانه، اوکراین، هندوپاسفیک، چین، آسیای مرکزی و قفقاز، ایران و آفریقا، در هرکدام از این عناوین، وزرای خارجه، در بیانیه نهایی، نکاتی را ذکر کردهاند که در یک دستهبندی عام، آنها را میتوان، ذیل سه مجموعه جای داد.
دسته اول، چالشهای جدی فراروی غرب میباشند. در این چالشها که عمدتاً متمرکز بر خاورمیانه، روسیه، کره شمالی و ایران میباشند؛ غرب با پدیدهای امنیتی روبروست. البته این پدیدهها و چالشهای امنیتی با دوگانگی و چندگانگی اخلاقی و ارزشی روبروست.
درخصوص غزه، وزرای خارجه، از بهکار بردن برقراری آتشبس اجتناب کرده و از عبارتهایی مانند توقف انساندوستانه استفاده کردهاند. در این خصوص باید گفت، اگر گروه هفت کشور صنعتی را روح جمعی غرب بدانیم، این روح جمعی، سخت جانبدار رژیم صهیونیستی در کشتار مردم بیگناه غزه است. علاوه بر غزه، بیانیه نهایی نسبت به روسیه بسیار عصبی و تند میباشد. در مورد کره شمالی بر همین منوال، لحن، گزنده است. اما در مورد ایران باید گفت شاید تندترین موضعگیریهای این گروه علیه کشور ما در دوران معاصر باشد.
دسته دوم چالشهایی است که ماهیت امنیتی کمتر داشته و حوزه فعالیتهای اقتصادی را در بر میگیرد و چین در کانون این موضوع قرار دارد. باید گفت عبارتها و واژهها نسبت به چین، به هیچ رو نه فقط تند نیست، بلکه آشتیجویانه است. بیانیه سعی کرده به چین اطمینان دهد که گروه هفت از پی متوقف کردن رشد اقتصادی آن کشور نیست البته انتقادهایی هم نسبت به چین هست ولی به راحتی میتوان کنش و واکنشهایی در رابطه با چین، در مجموعه غرب در حال رخ دادن است و آن رسیدن به یک چارچوب مدیریت رابطه بین پکن و مجموعه غرب است.
اما دسته سوم که ماهیت چالش نداشته و بیشتر از طراحی غرب سخن میگوید، تمایل و اراده و برنامهریزی غرب و گروه هفت برای تمرکز و جلب دو مجموعه ژئوپلیتیکی مهم یعنی آسیای مرکزی و آفریقاست. هرکدام از این مناطق منطق و پویائی ژئوپلیتیک خود را دارند. اما هر دو برای تداوم پرچالش هژمونی کنونی غرب، مناطق مهمی به حساب میآیند.هر چه هست اجلاس گروه هفت در توکیو، نبض سنجی شرایط کنونی غرب است.