ابوالقاسم قاسم زاده: در فرهنگ کشور ما، آگاهی از گذر تاریخی و آموزش تجربههای آن، مهمترین و اساسیترین محور برای قوام همبستگی ملی است. شکست و پیروزی هر کشوری ارتباط وثیق با آگاهی تاریخی، پیروزیها و شکستها و تجربههای تاریخی هر ملتی دارد. در این سنجش، ایران با داشتن تاریخی کهن از گذر قرنها، دارای تجربیات غنی برای زیست بشری است؛ همان که صاحب نظران و اندیشمندان تاریخ نگار، «عبرت تاریخ» بشری نامیدهاند. برهمین اساس، نقد و بررسی تاریخ کهن سال ایران زمین همچنان در مجامع علمی ـ تاریخی جهان ادامه دارد.
تاریخ اگرچه وقایع و رویدادهای گذشته است، اما بسیاری از اندیشمندان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی بر این باورند که ملتی زنده و پایدار میماند که از تجربه های تاریخی کشورش آگاهی داشته باشد و گذشته را همواره چراغ راه آینده سازد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سیر تاریخی جمهوری اسلامی را میتوان گذر از وقایع و حوادث تاریخی پرشتاب و درهم تنیده دانست. در این تاریخ پرتلاطم، نزدیک به یک دهه (هشت سال) را جنگی در برگرفته است که آن را «جنگ دفاعی» برای حفظ کیان ملی و باور دینی یک ملت دانستهاند؛ جنگی که قدرتهای سلطه طلب شرقی و غربی و برخی از دولتهای منطقهای آن را رقم زدند اما هنوز آنگونه که باید عظمت این «جنگ دفاعی» ملت ایران و انقلاب اسلامی نوپای آن، به تمامی مدوّن و نگارش نشده است! زیرا دو قدرت مسلط شرقی و غربی پس از پایان جنگ تحمیلی علیه کشور و ملت ایران همه تلاش خود را به کار گرفتند تا اسناد و اسرار آن را مدفون سازند و این تلاش تا امروز ادامه دارد.
دولتهای آمریکا و همسو با آن در اروپا، همچنین دولت روسیه و اقمار آن تلاش کردند تا گزاره جنگ دفاعی هشت ساله را با محوریت جنگ «خمینی با صدام» توصیف و تاریخ نگاری کنند تا با حک چنین گزارهای، نشانهای از آن در تاریخ و افکار عمومی نسلها حک نشود و مدفون بماند!
دولتهای آمریکا همین تجربه را از شکست در جنگ ویتنام برای مدفونسازی تاریخی آن در افکار نسلهای آمریکایی به کار گرفتند. در ادبیات تاریخی ـ سیاسی چرخه نظام آموزشی اعم از مدارس و دانشگاههای آمریکا، این جنگ، فراموش شده است.
متأسفانه ما نیز اگر چه در ایران، هر سال هفته بزرگداشت «دفاع مقدس» را تکرار میکنیم اما دچار ناآگاهی نسلی هم درباره چرایی و چگونگی انقلاب اسلامی و هم سیر تکوینی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه درباره هشت سال جنگ دفاعی هستیم. همین جا بنویسم که تفاوت ماهوی آموزشی بسیار از به کارگیری شیوه «تهییج تاریخی» تا آگاهی از سیر و گذر تاریخ ملی ـ دینی است. اگر چنین نبود، امروز دچار تلاطم و تنشهای گوناگون نبودیم. با تهییج احساسات تاریخی، عقلانیت و آگاهی تاریخی و ملی به دست نمیآید؛ اگر تاریخ را «عبرت» بدانیم!
دولتهای آمریکا بعد از شکست در جنگ طولانی در ویتنام تا امروز تلاش دارند تاریخ جنگ ویتنام را در افکار نسلهای آمریکایی مدفون سازند.
جنگی که یکی از شعارهای اصلی آن برای تهییج افکار مردم آمریکا این بود که «برای نجات خدا در جنگ ویتنام شرکت میکنیم!» اما بعد از پایان جنگ و شکست تاریخی، خاطره آن را در نظام آموزش خود مدفون کردند.اگر این جمله از اندیشمندان تاریخ را بپذیریم که «تاریخ عبرت است»، لاجرم آگاهی تاریخی نسلی نیاز است تا دچار تکرار بحران ها و کاستیهای اجتماعی و ملی نشویم.
امسال به همت مدیر روزنامه اطلاعات، اولین مراسم تقدیر از عکاسان روزنامه اطلاعات در دوران جنگ تحمیلی انجام شد. گزارش کوتاهی از این مراسم در روزنامه اطلاعات «دوشنبه 10 مهر» آمده است. برای اولین بار در همین گزارش کوتاه دیده میشود که هنوز گنجینه بزرگ عکسهای جبهههای جنگ که به همت جهادی تعدادی از عکاسان آن دوران تهیه شده است، در گوشه و کنار قفسههای آرشیوی خاک میخورد. هنوز شهدای عکاس، کسانی که جان برکف در جبهههای جنگ حضور داشتند و عملیات دفاعی از جنوب تا غرب کشور را ثبت تاریخی کردهاند، گمنام و ناشناختهاند!
هنوز آموزش و پرورش ما، برپایی نمایشگاههای فصلی یا دائمی از اسناد جنگ اعم از عکس و فیلم را در دستور کار آموزشی خود قرار نداده است تا فرزندان ایران، تاریخ واقعی را از خلال اسناد اصیل و بیطرف بیاموزند. هنوز به تاریخ به چشم «عبرت» نگاه نمیکنیم تا دوباره وقایع مصیبتبار تکرار نشود.