اطلاعات نوشت: تا انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا زمان زیادی باقی نمانده است.بر اساس نظرسنجیهای انجام شده توسط موسسات معتبر بررسی دیدگاههای مردمی، محبوبیت بایدن هر روز در نزد آمریکاییها کاهش می یابد و از طرفی،دونالد ترامپ کمپین تبلیغاتی سنگینی را علیه رویس جمهوری فعلی ایالات متحده به راه انداخته است.
این در حالی است که چندین موسسه نظرسنجی در پیش بینیهای خود اعلام کردهاند که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود،بایدن شانس چندانی برای پیروزی مقابل ترامپ نخواهد داشت و جمهوریخواهان مجددا قدرت را به دست خواهند گرفت.
در همین ارتباط روزنامه نیویورک تایمز در مقالهای با اذعان به عدم محبوبیت بایدن در نزد افکار عمومی آمریکا به بررسی علل این موضوع پرداخته و در آخر این گونه نتیجه گرفته است که با وجود چندین فاکتور خطرساز برای آینده سیاسی بایدن هنوز نمیتوان به آسانی دلیل متقنی برای عدم محبوبیت رئیس جمهوری فعلی آمریکا یافت.
«راس دوتت» با اذعان به اینکه جو بایدن یک رئیس جمهوری منفور است گفت:بدون ایجاد تغییر در رویه سیاسی دولت کنونی آمریکا تا زمان انتخابات و به دنبال آن افزایش اقبال عمومی به بایدن، این رئیس جمهوری دموکرات ممکن است به راحتی در سال 2024 میدان رقابت سیاسی را به دونالد ترامپ واگذار کند.این به خودی خود جای تعجب ندارد چون دو تن از اسلاف او نیز در این مرحله از ریاست جمهوری خود نامحبوب بودند و در رقابت های انتخاباتی برای دور دوم نیز به خطر افتادند.
اما در مورد ترامپ و باراک اوباما، توضیحات نسبتا ساده ای وجود داشت. برای اوباما، نرخ بیکاری، 9.1 درصد در سپتامبر 011، و نبردهای بی امان بر سر مقوله بیمه های بهداشتی موسوم به «اوباماکر» به عنوان عواملی تاثیرگذار وجود داشتند. از سویی برای ترامپ نیز این واقعیت روشن بود که او هرگز محبوب نبوده است و این امر باعث میشد که محبوبیت پایین به عنوان پیشفرض طبیعی دوره ریاستجمهوری او باشد.با این حال، برای بایدن یک ماه عسل عادی وجود داشت.او ماهها محبوبیت نسبتاً بالایی داشت و این دوران با خروج آشفته آمریکا از افغانستان ناگهان به پایان رسید و باید بگوییم از آن زمان تا کنون ارائه یک توضیح منحصر به فرد برای آنچه که میزان محبوبیت او را پایین نگه داشته است، دشوار است.
اقتصاد نسبت به دوره اول اوباما بهتر شده، تورم در حال کاهش است و رکود ترسناک اتفاق نیافته است. جنگهای شعله ور و نبردها علیه کووید که دموکراتها را در معرض خطر قرار میداد، دیگر محور اساسی نیستند. تیم سیاست خارجی بایدن (تاکنون) بدون تشدید تنش خطرناک با روسها از اوکراین دفاع کرده است و بایدن حتی لایحه دو حزبی قانونگذاری را ارائه و از وعدههای ترامپ در مورد سیاست صنعتی در طول مسیر حمایت کرده است.
این موضوع باعث ایجاد ابهام در میان دموکراتها شده است که چرا همه اینها برای برتری مناسب رئیس جمهوری کنونی در نظرسنجیها کافی نیست. البته باید بگویم من با این رمز و رازها موافق نیستم. اما من فکر میکنم در مورد اینکه کدام یک از مولفههایی که بر میزان محبوبیت بایدن تأثیر میگذارند، تردید واقعی وجود دارد.
با این تئوری شروع کنید که مشکلات بایدن عمدتاً هنوز در مورد تورم است - اینکه مردم فقط از افزایش قیمتها متنفرند و به او این اجازه داده نمیشود که از رکود اقتصادی اجتناب کند زیرا افزایش دستمزدها تا همین اواخر توسط تورم پیش خور شده است.اگر این مساله اصلی است، پس کاخ سفید گزینه های چندانی فراتر جز صبر ندارد.
اکنون گناه تورمی اولیه دولت که مجبور به تن دادن به آن شد، یعنی هزینههای بیش از حد در قانون طرح نجات آمریکا، تکرار نخواهد شد و به غیر از احتمال آتشبس در اوکراین برای کاهش فشار بر قیمت نفت و بنزین،برای بایدن اهرمهای سیاسی زیادی وجود ندارد. باید امیدوار بود که تورم به کاهش خود ادامه دهد، دستمزدها به طور مداوم افزایش یابد و در نوامبر 2024، او اعتبار اقتصادی را که اکنون از دست داده است ، مجددا به دست بیاورد.
اما شاید فقط اقتصاد نیست. در نظرسنجی های متعدد، به نظر می رسد بایدن حمایت رای دهندگان اقلیت را از دست داده است و او در این برهه روند دوران ترامپ را ادامه می دهد. اکنون این احتمال وجود دارد که یک خطر اجتماعی برای دموکراتها افزایش یابد.این خطر چیزی جز این نیست که با توجه به عدم موفقیت بایدن در برخی زمینهها، به تدریج آمریکاییهای آفریقایی تبار که به طور سنتی از آنها به عنوان محافظهکاران فرهنگی یاد می شود و همچنین اسپانیای تبارها به سمت رای دادن به جمهوریخواهان متمایل شوند؛همانطور که دموکراتهای سفیدپوست محافظهکار فرهنگی به آرامی به ائتلاف جمهوریخواهان بین دهههای 1960 و 2000 پیوستند.
باید یادآوری کنم که بیل کلینتون با انحراف عمدی دعواهای عمومی با جناح های چپ ، یک حرکت اجتماعی به سمت راست را به طور موقت متوقف کرد. اما این استراتژی را تاکنون در تیم بایدن شاهد نبوده ایم. او در مورد مسائلی مانند مهاجرت، که در آن دیدگاه سیاست مترقی گرایی به سنگ می خورد، تا حدودی به سمت راست حرکت کرده است، اما او در مورد اختلافاتش با جناح مترقی هم حزبی خود اهمیت چندانی نمی دهد.
من انتظار ندارم که این تغییر کند ، اما ممکن است در حال حاضر این رویه برای لیبرالها هزینههایی داشته باشد.یا شاید مشکل بزرگ فقط نگرانی در مورد سن بایدن باشد. شاید نتایج ضعیف نظرسنجیها برای او برای اولین بار پس از به وقع پیوستن بحران افغانستان نمود یافت، زیرا این مهم غیبت عمومی که اغلب مشخصه دوره ریاستجمهوری اوست را نشان میداد.
شاید برخی از رای دهندگان اکنون فقط فرض می کنند که رای به بایدن رای به کامالا هریس بدبخت است. شاید در کمپینهای ریاستجمهوری یک امتیاز قوی وجود داشته باشد که به ترامپ برتری می بخشد.در این صورت ممکن است رهبر دیگری با سیاست های یکسان محبوب تر باشد. با این حال، دموکراتها که هیچ راهی برای نجات چنین رهبری ندارند، این است که از بایدن بخواهند که با تمام خطراتی که ممکن است به همراه داشته باشد، قدرت عمومی بیشتری نشان دهد. این حداقل یک نوع استراتژی است.
سختترین مشکلی که رئیسجمهوری فعلی باید به آن رسیدگی کند، ممکن است کاهش افسردگی خصوصی و بدبینی عمومی آمریکاییها، بهویژه آمریکاییهای جوانتر باشد، که به دنبال همهگیری کووید بدتر نیز شده است، اما به نظر میرسد این ناامیدی ریشه در روندهای اجتماعی عمیقتری دارد.من هیچ راه آشکاری برای بایدن نمی بینم که از طریق موقعیت عادی ریاست جمهوری به این موضوع رسیدگی کند. من توصیه نمیکنم گفتار ناخوشایند جیمی کارتر را با گفتار درمانی ترقیگرایی معاصر بهروزرسانی کند. بایدن تا حدی با نشان دادن خود به عنوان یک چهره در حال گذار انتخاب شد؛ پلی برای آینده ای جوان تر و خوش بینانه تر.
اکنون او به یک باور کلی به آینده روشن تر نیاز دارد تا به او در انتخاب مجدد کمک کند.اما اگر آمریکاییها چنین خوشبینی پیدا کنند که آینده ای بهتر در انتظارشان است، احتمالاً از این نقطه(شکست بایدن) عبور خواهیم کرد.
منبع: نیویورک تایمز- مترجم: آرش میری خانی