روفیا تیرگری - روزنامه اطلاعات| مهندس احمدسعیدنیا، شهرساز و استاد پیشکسوت دانشگاه تهران، با انتشار دهها مقاله، کتاب و سخنرانی در نشستهای مربوطه، انتقال پایتخت را پیشنهادی نسنجیده میداند.از نگاه این پژوهشگر و محقق، تهران به لحاظ مکانی و اجتماعی، امتیازاتی دارد که هیچ شهری در هیچ گوشه از ایران مانند آن نیست و تنها شهری است که میتواند پایتخت ایران باشد.
شهرهای بیرقیب
مهندس سعیدنیا در بیان دلایل مخالفتش با انتقال پایتخت میگوید: تهران از مزیتهایی برخوردار است که هیچ شهری مانند آن نیست. یکی از این مزیتها، مزیت مکانی است. شما اگر از گوشه شرقی کشور، ماکو یا چابهار، خطی هندسی به سمت خرمشهر بکشید، دوسوی این خط در نقطهای مانند قم همدیگر را قطع میکنند.
قم مرکز هندسی ایران است ولی به دلیل نداشتن آب مناسب و کافی، استعداد پایتختی ندارد. دو نقطه در شمال و جنوب قم، استعداد پایتختی یا مرکزیت هندسی و جغرافیایی ایران را دارند؛ نخست اصفهان که در دورههایی پایتخت ایران بوده است. اگر بخواهیم از اصفهان صرف نظر کنیم به فاصله ۲۰۰ کیلومتر آن طرفتر، یک نقطه جغرافیایی دیگر وجود دارد که آن هم تهران است.
تهران و اصفهان، دو نقطه مرکزی ایران هستند که همه شبکههای ارتباطی کشور میتوانند به آنها وصل شوند. به همین جهت شبکه راههای کشور به تهران منتهی میشود.
اگر بخواهیم نقطه سومی پیدا کنیم از اصفهان و قم به طرف جنوب، شیراز و بوشهر وجود دارند. براساس یک مطالعه، هیچ جای ایران ظرفیتهای محیطی و جمعیتپذیری اصفهان و تهران را ندارد و حتی شیراز هم از این مزیتها بهرهمند نیست، زیرا آب کافی ندارد.
این استاد پیشکسوت میافزاید: اهدافی که برای انتقال پایتخت مطرح میشود منفی و نامربوط به نظر میرسد. تهران به خاطر موقعیت جغرافیایی و مکانی، مناسب پایتخت بودن است. از نظر هندسه کشور و موقعیت جغرافیایی و تاریخی، تهران و اصفهان بیرقیبند.
البته با مدلهای به اصطلاح امروزی سعی کردند نقاط مثلا مناسبی را برای انتقال پایتخت معرفی کنند. میدانید کجا به دست آمد؟ گرمسار و الیگودرز! وقتی تمام فاکتورهای تاریخی، جغرافیایی، انسانی و عقلی را کنار بگذارید و فقط با عدد و رقم بخواهید کاری انجام دهید، الیگودرز به دست میآید. اگر این شهر، ظرفیت پایتختی ایران را داشت، چرا در طول تاریخ هیچ پادشاهی آن را به عنوان پایتخت خود انتخاب نکرده است؟
امنترین نقطه ایران
مهندس سعیدنیا میگوید: سرادواردگری، سیاستمدار انگلیسی، تمام سرزمین ایران را گشت، چون میخواست همه جای آن را با چشم خودش ببیند.
او که بعدها در جریان جنگ جهانی اول، وزیر خارجه انگلیس شد مینویسد: «بهترین و هوشمندانهترین انتخابی که میشد برای پایتخت ایران کرد همین انتخاب تهران بود، چرا که با توجه به موقعیت شمال و شمالغرب کشور برای مقابله با هجوم ازبکها، روسها، عثمانیها و ترکان افغان، تهران کاملا مکان مناسبی است و از آنجا میتوان به سرعت نیروهای نظامی را برای دفع نیروهای مهاجم اعزام کرد.»
نیروهای مهاجم اغلب از شمال شرق و شمال غرب به کشور ما حمله میکردند. از طرف جنوب هیچ وقت تهدید نشدیم. تهدیدها همیشه از سوی ترکستان، افغانستان، روسها و عثمانیها بوده است. پس به لحاظ دفاع نظامی هم تهران مکان مناسبی است و امنترین نقطه ایران به شمار میرود.
تهران، قم و اصفهان از نظر امنیت نظامی، خط مرکزی ایران محسوب میشوند، به همین دلیل مراکز اتمی ایران در اصفهان است. البته در مورد اصفهان اشتباهات بزرگی صورت گرفت و یکی از آنها احداث کارخانجات ذوبآهن در این شهر است. اگر این کارخانجات نبود اصفهان میتوانست جای بهتری برای زندگی باشد.
کانون اجتماعی
مهندس سعیدنیا با بیان این که تهران به لحاظ مزیتهای تاریخی، جغرافیایی، نظامی و سیاسی تنها شهری است که میتواند پایتخت ایران باشد، میگوید: افزون بر آن، تهران کانون اجتماعی ایران است، یعنی از سراسر ایران از چابهار گرفته تا مازندران، خراسان، خوزستان و... نیروهای نخبه و تازهنفس برای کار، تحصیل، فعالیتهای تجاری و... به تهران مهاجرت کردهاند و این جریان از زمان قاجار تا به امروز همچنان ادامه دارد. آمارها نشان میدهد که جمعیت تهران به خاطر مهاجرت از سراسر کشور به این شهر، روز به روز رشد کرده و بیشتر شده است. ایرانیها از سراسر کشور به اینجا مهاجرت و سکونت اختیار کردند.
شما اگر از یک تهرانی بپرسید کجایی هستی، میگوید تهرانی، پدر تهرانی، پدربزرگ تهرانی اما جد خوزستانی، مشهدی، کردستانی و... به این ترتیب تمام تهرانیها دارای ریشههای خانوادگی از شهرها و روستاهای مختلف ایران هستند. از تمامی بلاد بدون استثنا از دورترین نقطه ایران تا نزدیکترینشان در تهران سکونت دارند. کدام شهر در ایران وجود دارد که از این نظر بتواند با تهران رقابت کند؟
از نظر اجتماعی همه می توانند بگویند ما تهرانی هستیم، یعنی یک نفر را در تهران داریم. تهران متعلق به همه است و به همین دلیل پایتخت را نمیشود انتقال داد.
اگر کسی بخواهد این کار را بکند، در حقیقت خودش را از تهران رانده است؛ حالا چه بخواهد دولت باشد یا هر نهاد دیگر سیاسی یا حاکمیتی.
لزوم تمرکززدایی
مهندس سعیدنیا میگوید: تهران با آن که شهری بیرقیب است اما مسائلی هم دارد. استعداد جذب جمعیت از سراسر کشور، فقط خاصتهران نیست بلکه تمامی پایتختهای جهان مثل پاریس، برلین و... با مسأله تراکم جمعیت روبهرو هستند. منتهی حل مشکلات شهری مثل تهران، انتقال پایتخت نیست و باید گفت که راهحلهای دیگر هم وجود دارد.
این استاد پیشکسوت میافزاید: اغلب راهحلهای اجتماعی، سیاسی و تاریخی عقلایی اند، یعنی راهحلهای آماری نیستند. شما نمیتوانید با تحلیلهای آماری، نتایج جغرافیایی، تاریخی و سیاسی بگیرید.
او توضیح میدهد: تهران شلوغ است و جمعیت زیادی دارد. دولت باعث تمرکز جمعیت در تهران شده است. بیشتر کشورهای دنیا دولتهایشان را از حالت تمرکز حداکثری درآوردهاند، یعنی همه کارهای مربوط به استان یا ایالت در همان استان یا ایالت انجام میشود و نیازی ندارند به مرکز مراجعه کنند. البته در کشور ما هم بخشی از اختیارات به استانها داده شده است اما کافی نیست. کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا، آلمان، هند و... به صورت ایالتی اداره میشوند. سوئیس ۱۹ ایالت دارد و از جهت وسعت، نمونهای کمنظیر در دنیاست. آمریکا ۵۰ ایالت و روسیه ۲۶ ایالت دارد.
سهم داشتن از ثروت ملی
مهندس سعیدنیا تأکید میکند: ایران نمیخواهد الگویی مانند ایالات متحده آمریکا که به صورت ایالتی اداره میشود داشته باشد اما میتواند از الگوی کشور فرانسه پیروی کند، چرا که فرانسه از بسیاری جهات شبیه ایران است. درست است که حکومت فرانسه فدرال نیست اما در حد فدرال تعریف شده است.
ایران میتواند مانند فرانسه به استانها اختیار تام بدهد و اگر استانداری خلاف عمل کرد او را تغییر بدهد. ایران چیزی دارد که حافظ اتحاد ایران است و آن هم ثروت ملی است؛ نفت، طلا، مس، اورانیوم و... تمامی استانها باید از این ثروت ملی سهمی داشته باشند.