خبرآنلاین نوشت: دکتر عبدالله گیویان، انسانشناس و استاد دانشگاه برند سیاسی پزشکیان را بررسی کرد. او معتقد است که مفهومی مثل برند فریبنده بوده و مناسب جامعه ایران نیست. گیویان استدلال میکند در ایران احزاب سیاسی وجود ندارد که روی یک چهره کار کند. او برندینگ را به قلهای تشبیه میکند که باید بر کوهپایه استوار باشد؛ اما وقتی کوهپایه وجود نداشته باشد برندینگ در مورد چهرههای سیاسی قابل اطلاق نیست.
این استاد دانشگاه در بخشی از این گفتوگو درباره شخصیت رئیسجمهور به سوالاتی پاسخ داد
یکی از دیگر از کاندیداهای نمایشی گفته بودند که اگر به جای جلیلی، قالیباف با پزشکیان دور دوم میرفت به جای دوگانه مذاکره و تحریم، دوگانه فساد و سلامت شکل میگرفت. یعنی شما این را قبول ندارید؟
راستش من خیلی این را نمیفهمم. اگر ترامپ رقیب آقای پزشکیان، بود همین پزشکیان خروجی میشد و اگر خواجه نصیرالدین طوسی هم رقیبش بود باز با همین پزشکیان مواجه بودیم؛ به این معنا که پشت سر پزشکیان هیچ نظام ساماندهندهای برای چهرهسازی وجود نداشته است. به دوش پزشکیان چه شنل ارغوانی بندازید چه لباس کارگری تنش کنید، او باز همین پزشکیان است.
این هم خودش یک چهره است
بله. چون خیلی هم به آن وفادار است.
پس میشود گفت که موفق است در این زمینه؟
نمیدانم که منظورتان از موفقیت چیست.
یعنی به آن چیزی که از خود نشان میدهد پایبند باشد؟
بله پایبند است. منتها هر پایبندی معلوم نیست، خوب باشد. این اصلا اینطوری نیست. خیلی از آدمها که متعصبانه یک مسیر را طی میکنند هم به آن حرفی که میزنند وفادار اند. اما ممکن است آن حرفشان مشکل داشته باشد. آقای پزشکیان در شرایطی از این تلاطمهای سیاسی برآمد که این حرف خیلی ضروری و دلنشین به اسم وفاق ملی را مطرح کرد.
خاطرم هست که چند سال قبل در باب ضرورت آشتی ملی جایی صحبت میکردم، به شدت لعن شدم و اینکه این حرفی که تو میزنی، حرف بسیار بدی زدهای، یک حرف بیمعنایی است و بلکه بد معنا است. اما وقتی آقای پزشکان این وفاق ملی را مطرح کرد، بازگشت به یکی از نظامهای فهم اسطورهای ایرانی بود.
در طول تاریخ بعضی از جماعت میگویند که روحیه ملی ایرانیها سازشکاری بوده است؛ ایرانیها آدمهای سازشکاری بودهاند چرا که توانستهاند فرهنگهای مهاجم و اقوام مهاجم را داخل دل خود آنقدر نرم کنند که تبدیل به خود کنند. این جز با یک نوع وفاق طلبی آشتی ملی امکانپذیر نیست.
واقعیت سیاسی این است که ما ملتی با گرایشهای بسیار متضاد هستیم. یکی از آشناهای ما دو تا پسر داشت؛ من به او گفتم یکی از آنها شهید و دیگری اعدام میشود؛ چون انقدر با هم تفاوت دارند. ما ملت بسیار متنوعی هستیم و در طول تاریخ با این تنوع زندگی کردیم و یک کثرت در عین وحدت داشتیم.