روفیا تیرگری - ضمیمه نوروزنامه روزنامه اطلاعات| پیروز حناچی شهردار پیشین تهران بر این باور است که شهر، عرصه کارآموزی نیست؛ عرصه نشان دادن آموزههای آکادمیک، تخصصی و مدیریتی برای خدمت به مردم است.
وی معتقد است که افرادی که تجربه جدی در حوزه شهری ندارند و خود هم نمی دانند برای چه آمده اند، نباید وارد مدیریت حوزه شهری شوند.
متن گفت وگوی پیروز حناچی شهردار پیشین تهران را می خوانید:
* آقای دکتر حناچی، با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، بیمقدمه میرویم سر اصل مطلب! آلودگی هوا از مشکلات اساسی تهران است. چگونه میتوان آن را کنترل کرد؟
ابتدا باید منشاء آلودگی، شناسایی و اقدامات لازم در جهت برطرف کردن آن انجام شود. برای مثال ۲۴ درصد ذرات معلق خطرناک در سطح شهر تهران، ناشی از تردد خودروهای شخصی و عمومی و ۱۰ درصد آلودگیها هم مربوط به تردد موتورسیکلتهاست.
با این که بیش از سه میلیون موتور سوار در تهران تردد میکنند، میزان آلایندگی آنها تأثیر چندانی در وضعیت ندارد ولی ۱۸ درصد آلایندهها (گازهای سمی خطرناک) مربوط به خودروهای شخصی است. در چنین شرایطی باید خودروهای برقی و حمل و نقل عمومی را گسترش و توسعه دهیم تا افراد کمتری از خودروهای شخصی استفاده کنند. به میزان کاهش تردد هر خودروی شخصی، میزان آلایندهها هم به همان اندازه کاسته میشود. از سوی دیگر باید مسیرهای تردد دوچرخه، بار دیگر راهاندازی شود. به ازای هر دوچرخه یک خودروی شخصی از سطح شهر کم میشود.
در دورهای که ما مسیرهای تردد دوچرخه را راهاندازی کردیم باید به متولیان امر اثبات میکردیم که این روش بسیار خوبی است؛ در صورتی که کشورهای توسعهیافته در اجرای این امر با یکدیگر رقابت میکنند. متأسفانه بعد از اتمام دوره مدیریت ما تمام خطوط تردد دوچرخه به موتورسیکلتها اختصاص یافت.
تصمیمگیران باید بدانند اگر برنامه مناسبی به مرحله اجرا درآمد باید آن برنامه را ادامه داد یا در جهت تکمیل و بهتر شدن آن اقدام کرد.
شهر، عرصه کارآموزی نیست؛ عرصه نشان دادن آموزههای آکادمیک، تخصصی و مدیریتی برای خدمت به مردم است. بنابراین ما نباید افرادی را وارد مدیریت حوزه شهری کنیم که تجربه جدی در این زمینه ندارند و خودشان هم نمیدانند برای چه آمدهاند و هدفشان از این سِمَت چیست.
کسی که درصدد حل مشکلات شهری است باید با مردم از سر دوستی و مهربانی سخن بگوید و از تمام هنرهای ظریف خود استفاده کند تا مهمترین سرمایه اجتماعی یعنی دل مردم را به دست آورد اما در این دوره، مدیران شهری نهتنها دل مردم را به دست نمیآورند بلکه بدتر از آن لجبازیهای آشکاری هم میکنند و این یک اشتباه استراتژیک است. اقدامات مدیری که در عرصه مدیریت شهری با مردم لجبازی کند، نه به چشم میآید و نه تأثیرگذار است.
*به نظر میرسد در این دوره، مدیران شهری به خواستهای مردم اهمیتی نمیدهند.
بله، منظورم همین حوادث شهری یک سال اخیر است که واکنشهای زیادی در مردم ایجاد کرد. بالعکس، اگر مدیری بتواند دل مردم را به دست آورد تمامی اقدامات غیرممکن، برایش ممکن میشود. برخی بر این باورند که کنترل آلایندهها در تهران ناممکن است، در حالی که تجربههای جهانی نشان میدهد که آلودگی هوا راهحلی منطقی دارد و دور از دسترس نیست.
تا دو دهه پیش، پکن یکی از آلودهترین شهرهای جهان بود. با هواپیما که به سمت این شهر پرواز میکردید، تا کیلومترها زمین دیده نمیشد و از زمین هم آسمان آبی پیدا نبود. اکنون پکن براساس گزارشهای سازمان ملل، یکی از پدیدههای دوره حاضر در زمینه کنترل آلایندهها محسوب میشود.
البته مدیران شهری پکن، تصمیمات سختی گرفتند؛ خودروهای عمومی مثل تاکسی و اتوبوسها همه برقی شدند و خودروهای شخصی با سوخت بنزینی هم کمتر در سطح شهر دیده میشود. از همه مهمتر آن که یک کارخانه فولاد در نزدیکی پکن که سهم بسزایی در آلودگی هوا داشت تعطیل شد.
یک تجربه جهانی دیگر را مثال میزنم. زمستان سال ۱۹۵۳ زمانی که مردم لندن برای گرم کردن خانههایشان از زغالسنگ استفاده میکردند، در یک صبح زمستانی ۳۰ هزار نفر از آنها از خواب بیدار نشدند و یکصد هزار نفر هم کارشان به بیمارستان کشید.
این موضوع، نقطه عطف و آغازی برای تغییر کیفیت زندگی در کلانشهری مثل لندن بود. شهردار نیویورک را که پیش از آن، شهر آلوده نیویورک را سرو سامان داده بود به لندن دعوت کردند. رفتهرفته استفاده از سوخت زغالسنگ محدود شد. آن روزها شایع بود که حقوق این مدیر نیویورکی از نخستوزیر بریتانیا هم بیشتر است.
آلودگی هوای تهران هم قابل حل است؛ منتهی باید از سازوکارهای مناسب استفاده کرد. مدیریت ما نه فقط در تهران بلکه در همه شهرها به گونهای است که اگر چندسال بعد از شما سؤال شود که کیفیت زندگی بهتر شده یا بدتر، مطمئنا جواب، «بهتر» نخواهد بود!
* برای بهبود کیفیت زندگی در تهران، چه راهحلی را پیشنهاد میکنید؟
توسعه فضای سبز، استفاده از خودروهای برقی و هیبریدی (دوگانهسوز)، کاهش مسیرهای سواره و افزایش مسیرهای پیاده و دوچرخه باید در اولویت قرار گیرد.جنگلکاری در حریم شهر و حفاظت از فضاهای سبز موجود، میتواند به بهبود کیفیت هوا و افزایش سلامت عمومی کمک کند؛ در حالی که این روزها برنامههای مدیریت شهری، خلاف این امر را نشان میدهد.
باید اشاره شود که ادامه پروژه اتوبان صیاد شیرازی به جنوب تهران، کاری بسیار اشتباه است. هزینه در این پروژه به صلاح مردم نیست و توجیه فنی ندارد. البته شاید احداث هفت کیلومتر تونل زیر شهر تهران در برنامههای انتخاباتی جذاب باشد اما در عمل شدنی نیست و در زندگی شهروندان نیز تأثیری ندارد.
*در زمان ریاست شما در شهرداری، برای توسعه حمل و نقل شهری چه اقداماتی انجام شد؟
با خودروسازی ایرانخودرو، قرارداد ۲۴۰ دستگاه اتوبوس بسته شد. تنها دورهای بود که خط تعطیلشده ایرانخودرو برای تولید اتوبوسهای شهری دوباره راهاندازی شد. اتوبوسهای سفیدرنگی که در سطح شهر فعال هستند مربوط به همان دوره است.
با وجود همه مشکلات مانند کمبود بودجه و شیوع ویروس کرونا حدود ۴۰ کیلومتر به طول مسیر مترو اضافه و ۲۹ ایستگاه به بهرهبرداری رسید.
بسیاری از ایستگاههایی که بعد از دوره ما به بهرهبرداری رسید، ۹۸ درصد آن در زمان ما انجام شده بود. پروژهها اگر کامل نبودند افتتاح نمیشدند؛ مثلا اگر هواکشهای میان تونلی، آسانسورها یا پلهبرقیها آماده نبود، افتتاح هم انجام نمیشد.
در خصوص مناسبسازی فضاها برای افراد کمتوان، ایستگاه مترویی افتتاح نشد، مگر این که انجمن معلولان، آن را تأیید کرده باشد.
برای خطوط هفت، چهار و شش، پایانههای مترو را به نتیجه رساندیم. اگر این پایانهها وجود نداشته باشند، جایی وجود ندارد که قطارها بعد از پایان شیفت، سرویس شوند. بدون وجود پایانهها سرویس قطارها در تونل انجام میشود.
در آن دوره، برای اولین بار ۱۰ خط متروی شهر تهران، تصویب شد؛ به این معنی که بعدا خطوط و ایستگاهها به طور سلیقهای تغییر نکند.
در حال حاضر شهرداری اگر هم بخواهد نمیتواند برای توسعه حمل و نقل عمومی کاری انجام دهد، زیرا هزینههای تمامشده بهشدت افزایش پیدا کرده است. با بودجهای که دولت برای حمل و نقل عمومی به شهرداری تهران پرداخت میکند یک کیلومتر تونل هم ساخته نمیشود. ما عمدتا با اوراق مشارکت، بودجه لازم را تأمین میکردیم و از بودجه شهرداری، کمتر استفاده میشد. حمل و نقل عمومی شهر تهران، بعد از تحریمهای سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۷ عملا دچار چالشهای جدی شد. اگر شهرداری بخواهد اتوبوس بخرد، باید بابت هر دستگاه اتوبوس ۶ میلیارد تومان هزینه کند.
* وضعیت مترو در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت متروی ایران از کشورهای دیگر بهتر است. بعضی از ایستگاههای متروی لندن به دلیل بوی تعفن، قابل استفاده نیست. متروی ایران به جهت طول خطوط و تعداد ایستگاهها در ردیف شانزدهمین متروی استاندارد جهان قرار دارد. در حال حاضر ما فقط از نصف ظرفیت مترو استفاده میکنیم، با آن که طراحی مترو به گونهای است که به شرط وجود واگن به میزان لازم، فاصله بین خطوط تا دو و نیم دقیقه کاهش پیدا میکند. در حال حاضر معضل اصلی متروی ما کمبود واگن است.
*ترافیک و آلودگی هوای تهران از جمله مواردی هستند که به خاطر آنها مسئولان، طرح انتقال پایتخت را مطرح کردهاند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
از سال ۱۹۶۰ به این سو کمتر شاهد انتقال پایتختها در جهان هستیم. تا قبل از توسعه نهضت معماری و شهرسازی مدرن، انتقال پایتختها بیشتر بود و اوج این تغییرات را بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ میتوان دید. دهلینو، برازیلیا، اسلامآباد و آنکارا پایتختهای جدیدی بودند که ایجاد شدند اما از دهه ۶۰ میلادی، دیگر ارادهای برای تغییر پایتخت وجود ندارد. البته موارد نادری را میتوان نام برد که به اتفاقات عظیم سیاسی مرتبط هستند؛ مثلا فروپاشی دیوار برلین باعث شد که پایتخت آلمان از بن به برلین تغییر کند. این تغییر با رفراندوم انجام گرفت.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز پایتخت قزاقستان به دلایل امنیتی از «آلماتی» به «آستانه» تغییر یافت. چون آلماتی شهری زلزلهخیز است که در گوشهای از کشور واقع شده و به مرزهای سه کشور همجوار قزاقستان بسیار نزدیک است.
مشکلات تهران با تغییر پایتخت حل نخواهد شد. اگر تهران از پایتخت بودن به یک شهر درجه دو بدل شود، مشکلاتش حادتر خواهد شد.
*سؤالی که مطرح میشود این است که آیا تا به امروز تهران درست اداره شده و نتیجه نگرفتهایم که حالا تصمیم به تغییر پایتخت گرفتهایم؟
ترافیک و آلودگی هوا مشکلات لاینحلی نیست. چنانچه پیشتر اشاره شد تجربههای جهانی نشان میدهد که این مشکلات، قابل حل است. تا دو دهه پیش یکی از هدایایی که مردم پکن به همدیگر میدادند، کپسول هوا بود و مردم در جیبشان کپسولهای اکسیژن داشتند. اما امروز پکن، یک هوای پاک و یک مدیریت شهری قوام یافته دارد.
*گفتید مشکلات تهران با تغییر پایتخت، حل نخواهد شد. پس چاره چیست؟
چاره، اجرای طرح جامع تهران است. در این سند، چشمانداز، اهداف و راهبردهای توسعه شهری تهران تعیین شده است. مدیری که چشماندازی برای شهر تعریف نکند، چشماندازهای پیشبینیشده را تعقیب نکند، برای رسیدن به نقطه مطلوب تلاش نکند، اقداماتش معطوف به برنامههای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت نباشد، عملکردهای او نهتنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه چهبسا به صلاح شهروندان نباشد.
در حال حاضر یکی از اساسیترین مشکلات تهران، آلودگی هواست و اگر مدیریت شهری به جای حفظ و نگهداری فضای سبز و گسترش آن، به هر دلیلی دستور تخریب فضای سبز را بدهد خلاف منافع شهروندان و چشماندازهای پیشبینیشده تهران عمل کرده است.
اصلیترین وظیفه مدیران شهری، کنترل آلایندههاست اما در حال حاضر وضعیت آلودگی هوا در تهران به مراتب حادتر از گذشته به نظر میرسد.
وجود ذرات معلق در هوا بسیار خطرناک است، زیر از طریق استنشاق وارد خون و منجر به ایست قلبی میشود. براساس آمارهای علمی، تعداد تلفات ناشی از آلودگی هوا در کلان شهرها هفتهزار نفر در سال است.
اگر به آمار تلفات تهرانیها در روزهای آلوده نگاه کنید متوجه میشوید که از متوسط آمار بیشتر است. به طور مثال اگر ۱۵۰ نفر تلفات روزانه داریم در روزهای ناسالم این رقم به ۱۸۰ میرسد.
تا زمانی که آلایندگیها کنترل نشود یا میزان آنها بیشتر از اقدامات انجامشده باشد تعداد روزهای آلوده سال همچنان افزایش پیدا خواهد کرد. در مواردی که وضعیت آلودگی هوا به مراتب حادتر میشود، یا اقدامی انجام نشده یا اقدام انجامشده به اندازه کافی مؤثر نبوده است.
آلودگی هوا در تهران یک چالش جدی است که به اقدام فوری و مؤثر از سوی مدیریت شهری و همکاری شهروندان نیاز دارد. با اتخاذ تدابیر مناسب و ایجاد زیرساختهای لازم میتوان به بهبود کیفیت هوا و زندگی در این شهر کمک کرد.
علیرغم وجود قانونی به نام «قانون هوای پاک» که به منظور بهبود کیفیت هوا و کاهش آلایندهها تدوین شده، به نظر میرسد که این قانون نتوانسته به خوبی اجرایی شود.
در حال حاضر، انتظار بیشتری از شهرداری برای کنترل آلودگی وجود دارد، اما نتایج ملموس و مثبتی مشاهده نمیشود. شهرداری تهران باید به عنوان متولی اصلی اجرای قانون هوای پاک، اقدامات مؤثری انجام دهد.
*در زمان ریاست جنابعالی بر شهرداری تهران، برای کنترل آلایندگیها چه اقداماتی انجام شد؟
هدف کلی ما تعیین میزان تولید آلایندهها و کنترل یا کاهش آن بود. البته ثابت نگه داشتن آن با توجه به نرخ رشد جمعیت، هنر بزرگی است. از جمله اقداماتی که انجام شد خروج بنزین بدون سرب از چرخه مصرف بود. بنزین یورو۴ در تهران توزیع شد و سازمان محیط زیست به صورت مداوم، کیفیت بنزین در پمپ بنزینها را رصد میکرد. انجام معاینات فنی به صورت جدی پیگیری میشد. میزان آلایندگی ماشینهای سنگین و خودروهای سواری با دوربینهای مجهز، تحت کنترل قرار داشت. البته این راهکارها مشکل را تمام و کمال حل نمیکند ولی در کاهش آن مؤثر خواهد بود.
*برای تمرکززدایی از تهران چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
هر پدیدهای که موجب تمرکز در تهران میشود، رقیب آن در خارج از تهران ایجاد شود. شرکتهای خودروسازی مادر به خارج از تهران انتقال یابد.همه کنفرانسهای بینالمللی، مسابقات ورزشی مهم و ملی در خارج از تهران برگزار شوند. مراکز تولیدات استراتژیک که میتواند حجم بالایی از اشتغال ایجاد کند از تهران به دیگر شهرها انتقال یابد. راه مناسب، تعادل بخشیدن به تهران است. هر عملکردی که میتواند در خارج از تهران شکل بگیرد، نباید اجازه داده شود در داخل تهران اتفاق بیفتد.
البته کشورهای موفق دنیا از ابزار دیگری هم برای تمرکززدایی استفاده میکنند، به این ترتیب که هرقدر به سمت مرکز حرکت میکنند، قیمت کالا و خدمات بالاتر میرود و هرقدر از مرکز دورتر میشوند، مزیتهای نسبی برای ارزانتر زندگی کردن و کیفی زیستن، افزایش مییابد؛ به گونهای که مردم خودشان انتخاب میکنند در مناطق دور از مرکز تجمع کلانشهرها زندگی کنند.
*بهتر نیست مدیریت شهری بر عهده کسی باشد که معماری یا شهرسازی خوانده است؟
فرقی نمیکند؛ هرکس هر رشتهای خوانده باشد مهم نیست. مهم این است که مدیر باشد و سابقه مدیریت شهری را در کارنامهاش داشته باشد. شهرداران بزرگ جهان، همه معمار یا شهرساز نیستند بلکه به معنی واقعی مدیر هستند.
*برنامهای ندارید تا در آینده مدیریت شهر تهران را دوباره برعهده بگیرید؟
نه اما تمام تلاشم را میکنم تا تهران جای بهتری برای زندگی باشد و کیفیت زندگی در این شهر افزایش یابد؛ چون در واقع کار اصلی من همین است.