مینا حیدری - ضمیمه نوروزنامه روزنامه اطلاعات| مسائل زنان ایرانی به شدت متعدد و متکثرند و اشکال گوناگونی دارند، بنابراین نمیتوان برای حل آنها به یک شیوه اتکا کرد. زنان و دختران ایرانی اکنون نیازمند نظام حل مسأله و اولویتبندی مشکلاتشان هستند و آنچه امروز بیش از پیش قابلتوجه به نظر میرسد، نبود قانون شفاف در زمینه خشونت علیه زنان است.
زنان در اشکال مختلف مورد خشونت قرار میگیرند و این اتفاقات صرفا به تحصیلات، فرهنگ و خانواده مربوط نیست. زنان بسیاری وجود دارند که با وجود داشتن تحصیلات بالا مورد خشونت واقع میشوند اما به دلیل آنچه آبروداری میدانند دم بر نمیآورند. بسیاری از زنان زیر سایه چتر قانون نیستند. حالا دیگر نمیتوان مسائل و معضلات بیش از نیمی از جمعیت ایران را ندیده گرفت یا آن را ساده انگاشت.
پروانه مافی، سیاستمدار و نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی میگوید تنظیم، تدوین و تصویب قانون مناسب برای حمایت از زنان که بتواند مانع هرگونه خشونت شود یک ضرورت بسیار مهم است.
*طی چند سال اخیر، میزان زنکشی و دخترکشی بیشتر شده و شکل خشونت اعمالشده در این حوادث، احساسات جمعی را خدشهدار کرده است. علت شدت یافتن این اتفاقات چیست؟
بخشی از اتفاقات و مشکلات، مربوط به نداشتن قانون مناسب علیه خشونت است. در حال حاضر، قانون مصوب کامل و جامعی در این زمینه وجود ندارد که تمامی موارد خشونت علیه زنان را در برگیرد.
در دورههای گذشته، دفتر امور زنان ریاستجمهوری و فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی برای تصویب لایحه «حمایت از کرامت و امنیت زنان» که به قانون منع خشونت علیه زنان مشهور است تلاشهای فراوانی کردهاند تا بتوان آن را به مجلس ارائه داد.
در مجلس دهم که من در کسوت نمایندگی مردم شریف تهران بودم رایزنیهای گستردهای با قوه قضاییه داشتیم. دفتر امور زنان، لایحه منع خشونت علیه زنان را آماده کرده بود و قوه قضاییه هم نظراتی داشت که باید اعمال میشد.
زمان زیادی گذشت تا بالاخره این نظرات اعمال شد و قرار بود که لایحه برای گرفتن رأی به صحن مجلس بیاید اما دوره مجلس دهم تمام شد و تصویب این قانون به مجلس بعدی رسید و البته این قانون هنوز هم مصوب نشده است.
بخش دیگری از دلایل وقوع این اتفاقات، به سنتها، آدابو رسوم و اعتقادات مختلف گروههای قومیتی باز میگردد. متأسفانه افکاری وجود داشته و دارد که براساس آنها در این نوع قتلها نوعی عاملیت به وجود میآید، یعنی کسانی که مرتکب چنین جنایتی میشوند خودشان را موظف به انجام این کار میدانند. این رویکرد قومی و قبیلهای باید اصلاح شود تا وضعیت تغییر کند.
عامل مهم دیگر، وجود مشکلات اقتصادی در خانوادههاست که نزاع و خشونت را در جامعه افزایش داده و البته آگاهی زنان امروز در دنیا و ایران سبب شده زنان حقوق فردیشان را مطالبه کنند. آنها مثل گذشته مطیع نیستند و همین مسأله منجر به بروز درگیری میشود.
*یعنی آگاه شدن زنان به ضرر آنها تمام شده است؟
دختران و زنان جامعه حتما باید آگاه باشند و بالاخره باید این اتفاق بیفتد. دلسوزان و آگاهان حوزه زنان باید به این مباحث ورود کنند؛ زیرا زنان بیش از 50 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. اگر بخواهیم اخلاق، محبت و قانون در زندگی حاکم شود باید این مسائل را مدیریت کرد. به همین جهت باید به مسائلی مانند افزایش خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی از منظرهای مختلف نگریست.
*به کودکهمسری اشاره کنیم، به نظر شما آیا باید قوانین سختگیرانهتری در این زمینه وضع شود یا فرهنگسازی اهمیت بیشتری دارد؟
این موارد لازم و ملزومند اما باید تأکید کنم که تنظیم، تدوین و تصویب قانون مناسب برای حمایت از زنان که بتواند مانع هرگونه خشونت شود یک ضرورت بسیار مهم است. نمایندگان مجلس دوازدهم در حال تلاش برای تصویب این قانون هستند و امیدوارم در این دوره تصویب شود. در زمینه فرهنگسازی، سازمانهای مردمنهاد و تشکلهایی وجود دارند که در این زمینه فعالیت میکنند. تشکلهایی که در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنند میتوانند در این موارد بسیار مؤثر واقع شوند و همزمان با تنظیم و تصویب قانون، این تلاشها میتواند فرهنگ عمومی را تحتتأثیر قرار دهد.
*گاهی کودکهمسری به دلیل مسائل اقتصادی رخ میدهد و بیشتر شبیه فروش دختر به نظر میرسد. آیا در این زمینه میتوان اقدام مؤثری انجام داد؟
موضوعاتی که به مباحث اقتصادی باز میگردد از جنس دیگری است. گاهی خانواده قدرت تأمین خوراک و مخارج فرزندش را ندارد، بنابراین ترجیح میدهد او را به کسی بسپارد تا بتواند نیازهای اولیهاش را تأمین کند. بسیاری از مباحث اجتماعی در ایران به مباحث اقتصادی باز میگردد و برای حل این معضلات بهخصوص از سوی دولت، باید اقدامات اساسی و ویژهای صورت گیرد تا فقر عمومی کاهش یابد. هرچه فقر توسعه یابد، خطفقر، جمعیت بیشتری از کشور را در برمیگیرد و طبیعتا در پی آن ازدواج و کودکهمسری نیز افزایش خواهد یافت. در این شرایط، افزایش سمنها و فعالیت نهادها در حوزه زنان و دختران میتواند تا حدی مؤثر واقع شود.
*یعنی با توجهبه تورمی که هر روز در حال جهش است، باید منتظر افزایش خشونت علیه زنان و کودکهمسری باشیم؟
همواره زنان و دختران خانوادههای فقیر و کمدرآمد، آسیبپذیرترند. وقتی فقر در جامعه گسترش مییابد زنان بیش از مردان، تحتتأثیر قرار میگیرند که اصطلاحا به آن «زنانه شدن فقر» میگویند. زنان به دلیل مشکلات اقتصادی در معرض آسیبهای بیشتری قرار خواهند گرفت و بهتبع آن کودکهمسری و ازدواج دختران کمسنوسال نیز بیشتر اتفاق میافتد. لذا یکی از مهمترین و اصلیترین اقداماتی که دولت باید در اولویت تصمیمات و برنامههایش قرار دهد رفع فقر از جمعیت عمومی کشور است.
هیچ کشوری نمیتواند مدعی شود که فقر را ریشهکن کرده یا در محدوده جغرافیایی خودش از بین برده اما میتوان به نسبت زیادی با اشاعه فقر مقابله کرد. هرچه فقر کاهش یابد، آسیبهایی که متوجه زنان و دختران است نیز کاهش خواهد یافت.
*آیا باتوجهبه روند فعلی کشور، افق روشنی برای بهبود وضعیت زنان وجود دارد؟
تغییرات جدی در حوزه زنان، مستلزم آن است که حاکمیت، دولت و همه کسانی که کشور را اداره میکنند به مشارکت زنان در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی توجه کنند. یقینا تنها در این شرایط است که میتوان به رشد هشتدرصدی که از هدفگذاریهای مهم دولت و حاکمیت است دست یافت. هرچه حاکمیت، مشارکت زنان را افزایش دهد محققشدن این هدف سهلتر خواهد بود.
بهبود شاخص توسعه انسانی مبتنی بر جنسیت (GDI)، تلاش برای حذف فاصله تبعیضآمیز، دسترسی زنان به سواد، آموزش عمومی، بهداشت و سلامتی جزو مسائل مهمی هستند که باید برای آنها برنامهریزی کرد. وقتی شاخص توسعه انسانی بهبود مییابد مواردی مانند زنکشی و کودکهمسری، بسیار کاهش خواهد یافت و بهبود این شاخص، رابطه تنگاتنگی با این موضوعات دارد.
ما نیازمند برقراری نظام تأمین اجتماعی برای زنان هستیم. طبق اصل 29 قانون اساسی، معیشت زنان در تمامی ادوار زندگیشان از نوجوانی و جوانی تا سالخوردگی باید تأمین شود که اگر این اتفاق رخ دهد شاخص توسعه انسانی نیز افزایش مییابد و رشد هشتدرصدی که در برنامه هفتم توسعه بر آن تأکید شده محقق خواهد شد.
فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی و معاونت امور زنان ریاستجمهوری در این حوزه تلاش میکنند. البته مسائل بسیاری گریبانگیر جامعه زنان است که نیاز به بررسی و اقدام دارد.
دولت موظف است ساختار مناسب توسعه و تربیتبدنی زنان و دختران را البته متناسب با مسائل فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند. انجام اقدامات عملی از جمله وظایف دولت است و کارها با تعارف حلوفصل نخواهد شد. به جز موارد نادر، گویا جامعه زنان اصلا در برنامهریزیها دیده نشده است. ساختارهای لازم باید باتوجهبه نگرشهای ساری و جاری در کشور توسعه یابد.
خوشبختانه حضور زنان در زمینههای گوناگون ورزشی و حضور موفق آنان در المپیک و پارالمپیک، گویای ظرفیت آنها برای بروز استعدادهایشان است. این حوزه نیاز به حمایت و تقویت دارد و پیششرطهای عدم تبعیض بین زنان و مردان حتما باید در آن لحاظ شود.
*به استادیوم رفتن خانمها یکی از مسائلی است که با مشقات فراوانی حاصل شده اما گاهی در برخی بازیها برای تنبیه تماشاگران مرد، ظرفیت تماشاگران را فقط به خانمها اختصاص میدهند. آیا این قبیل اقدامات در حوزه زنان مؤثر خواهد بود یا اجازه حضور زنان، اقدامی برای تأدیب مردان است؟
مسائل زنان را نباید با تفکر افراطی و زنزدگی نگریست. اینکه اتفاقاتی در یک استادیوم ورزشی رخ میدهد و تماشاگران هنجارشکن از تماشای بازی بعدی محروم میشوند، برای زنان بسیار هم خوب است. بههرحال کسانی که جوّ ورزشگاه را به هم زده و اوضاع نامناسبی به وجود آوردهاند باید تأدیب و تنبیه شوند.
هر اقدامی که موجب حذف یکی از دو جنس شود لزوما علیه زنان نیست. باید نگاهمان را تعدیل کنیم. فدراسیون فوتبال در این زمینه تصمیم خوبی گرفته و حضور زنان، اقدامی برای تنبیه مردان نیست.
جامعه گاهی دچار زن زدگی میشود و هر اقدامی را منفی تعبیر میکند اما اقداماتی از این دست مطمئنا مؤثر خواهد بود و اخلالگران در بازیهای بعد، قوانین را رعایت خواهند کرد.
* آیا روزی خواهد رسید که مسأله جامعه با حجاب حل شود؟
جامعه از اقشار مختلف تشکیل شده که علایق و سلایق گوناگونی دارند. در مورد مسأله حجاب نیز رویکردهای مختلفی وجود دارد و طبیعتا هر قانونی که تصویب میشود باید جامعومانع باشد.
جامع بودن به این مفهوم است که باید همه گروههای ذینفع را در برگیرد و همه افراد از قانونی که وضع میشود بهرهمند شوند و نسبت به آن معترض نباشند. مانع بودن نیز به این مفهوم است که کسی نتواند از متن قانون، به غیر از آنچه هست برداشت متفاوت و آزاد داشته باشد. رعایت این اصل بسیار مهم است.
در هنگام تنظیم قانون باید به نگاه عمومی و گرایشهای مختلف در کشور توجه داشت و اصل «بدون اصرار» را نیز رعایت کرد تا مردم وادار به انجام کاری نشوند. آنچه درباره حجاب در متون دینی و قرآن کریم آمده بسیار نرم و سهلگیرانه است و برخلاف نظر برخی افراد، حجاب اینچنین سختگیرانه نیست.
طرح مباحث سختگیرانه، صرفا سلیقهای است و به تفکر خاص و گروههای مشخص باز میگردد. در این زمینه، ارجاع به قرآن و سنت میتواند راهنمایمان باشد تا بتوانیم قانون جامع و مانعی در این زمینه داشته باشیم که تمامی مردم با هر رویکردی بتوانند مشمول آن شوند.
*یک گروه اقلیت تندرو و افراطگرا در کشور وجود دارد که حل مسائل زنان را دشوارتر کرده اند. نقش این گروهها و نهادهای فراقانونی چقدر در این زمینه جدی است؟
گروههای افراطگر در همه کشورها وجود دارند اما اگر جمع کثیری از مردم در حوزهای همسو باشند و نوعی وفاق عمومی در آن زمینه وجود داشته باشد انسجامی ایجاد خواهد شد که گروههای اقلیت نمیتوانند بر آن اثر بگذارند. مهم اینجاست که حس وحدت و انسجام در اکثریت جامعه تقویت شود.
*باتوجهبه این که در سال اول اجرای قانون هفتم توسعه هستیم آیا این اهتمام را در دولت و مسئولان میبینید که در آخر برنامه، وضعیت زنان بهبود یابد؟
متأسفانه در برنامه هفتم توسعه به تمامی حوزههای زنان توجه نشده و این ایراد به آن وارد است. البته به حوزه فرزندآوری و زنان سرپرست خانوار اشاراتی شده اما بندها، قوانین و موادی که جامع باشد و همه مسائل زنان را پوشش دهد نداریم. در اولین روزهایی که خانم زهرا بهروز آذر بهعنوان معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور منصوب شد به ایشان توصیه کردم کارگروههایی متشکل از زنان و مردان، حقوقدانان و فعالان حوزه زنان تشکیل دهند تا قوانین و مباحثی که در برنامه هفتم توسعه به آن توجه نشده، بهصورت لایحه به مجلس ارائه و تصویب شود. این شیوه تنها راهی است که توسط آن میتوان کمبودهای برنامه هفتم توسعه را در حوزه زنان جبران کرد.
*آرزویتان برای زنان ایرانزمین چیست؟
امیدوارم همه زنان و دختران کشور در سال 1404 توفیق یابند و مخصوصا آن عده که مورد خشونت قرار دارند بتوانند در شرایط زندگیشان، تغییرات اساسی به وجود بیاورند.
رضایت زنان، موجب رشد و تحرک ابعاد مختلف اقتصادی است و وقتی زنان، رضایت و آرامش داشته باشند زمینه را برای بهبود شرایط مردان نیز فراهم میکنند، لذا من آرزو میکنم برای دستیابی به رشد هشتدرصدی هم که شده توجه ویژهای به قوانین مربوط به زنان شود و فاصله تبعیضآمیز علیه آنها از میان برود. باید یقین داشت تحقق رشد اقتصادی در کشور در گرو رشد زنان است.
نفی خشونت علیه زنان، هم آموزه دینی است و هم آموزه ملی. پس دولت و مجلس باید زمینه الزامات اجرایی و قانونی آن را فراهم کنند. این قانون باید با پیگیری مستمر و مستعجل تصویب شود، زیرا نزدیک به ده سال که لایحهاش بلاتکلیف مانده است. امنیت زنان، امنیت جامعه را در پی خواهد داشت. شما نمیتوانید بیش از نیمی از کشور را نادیده بگیرید یا از مطالباتشان با سکوت بگذرید.
بحث زنان سرپرست خانوار نیز یکی از مباحث محوری است که باید ساماندهی شود. این امر موجب افزایش قدرت خرید ملی و ثبات اقتصادی میشود. در آموزههای دینی ما بر رسیدگی به زن سرپرست خانواده که به دلیل قهر طبیعت یا هر مشکل دیگری ناچار است خانوادهاش را اداره کند تأکید مؤکد شده است و از زنان سرپرست خانوار بهعنوان عیالالله یاد میشود.
اگر کسی نباشد که زن را حمایت کند و او ناچار باشد خودش کسب درآمد کند، حکومت موظف است از او حمایت کند. مردم به دنبال زندگی بهتر هستند و چیز زیادی هم نمیخواهند، خواهان آرامش و ثبات هستند که از حقوق حداقلی آنهاست. دولت، مجلس و قوه قضاییه باید به این امور رسیدگی کنند تا چهره کریه فقر از جامعه پاک شود. به موضوع زنانه شدن فقر هم باید توجه ویژه داشت.
اولین راهکار برای حل این معضل، ایجاد فرصتهای شغلی برای زنانی است که طالب شغلند. نه این که بخواهیم همه را به جبر زمانه وادار به اشتغال کنیم اما اگر زنی مایل است در فضای اقتصادی کشور فعالیت کند باید زمینه کار برای او فراهم باشد. به امید فردای بهتر برای مردم ایران.