به گزارش خبرنگار ورزشی اطلاعات آنلاین، این روزها با توجه به داغ شدن بحث انتخابات فدراسیون فوتبال و ورود ۵ کاندیدا برای تصدی صندلی ریاست آن پرسش مهم پیش روی جامعه فوتبال این است که آیا همچون دوره های قبلی اینبار نیز با یک مهندسی گسترده روبرو هستیم؟ ضمنا این بحث مطرح است که؛ آیا با در نظر گرفتن این مهم که فدراسیون تا زمان انتخابات در اختیار مهدی تاج و گروه او خواهد بود آیا آنها دست بازتری برای کشاندن آرای مجمع به سبد خودشان دارند؟
آئین نامه انتخابات و اساسنامه موجود با تمام نقدهایی که به آن وارد است گواهی می دهد که انتخابات باید بدون کوچکترین دخل و تصرفی از سوی روسای وقت و برگزار کنندگان برگزار شود تا شائبه مهندسی آن ایجاد نشود.
این در حالیست که هفته گذشته فدراسیون فوتبال توسط دبیرکل خود اقدامی را انجام داد که تخلفی بزرگ با نیتی خاص بود و اگر نهادهای نظارتی ورودی نداشته باشند بی شک همین تخلف آشکار سنگ بنای مهندسی گسترده در انتخابات اسفندماه خواهد شد.
ماجرا از این قرار است که هر کاندیدای ریاست می بایست امضای ۵ عضو مجمع را پای برگه ثبت نام خود داشته باشد و عجیب آنکه کاندیداها با همان ۵ امضا قناعت نمی کنند و تعداد بیشتری را کسب نموده تا هم بر سر راه رقیب یا رقیبان خود سنگ بیندازند و هم اینکه با این امضاهای بیشتر دست به قدرتنمایی بزنند. این اشکال بزرگ که در دوره های قبل نیز شاهد آن بودیم محل اصلی بحث ما نیست و دیگر رسانه ها طی روزهای گذشته به آن پرداخته اند بلکه قصدمان اشاره به رسانه ای کردن تعداد امضاهای کاندیداها از سوی فدراسیون فوتبال بود که تخلفی آشکار با نیت قدرتمندنمایی به حساب می آید.
طبق گزارش دبیرکل، مهدی تاج در جمع آوری امضا فاصلهای قابل توجه با سایرین دارد.
بنابر گفته ممبینی، مهدی تاج ۴۸ امضا، حیدر بهاروند ۱۱ امضا، علی کفاشیان و عزیزیخادم ۷ امضا و امیر عابدینی ۶ امضا را برای حضور در انتخابات فدراسیون جمعآوری کردهاند.
این اتفاق عجیب در حالی رخ داده است که فدراسیون فوتبال قصد دارد هم در صحنه رقابت کفه ترازو را به نفع گزینه خود یعنی مهدی تاج سنگین تر نشان دهد و هم اینکه با این کار مجمع عمومی را تحت فشار و تاثیر قرار دهد. در این فضا نقش کمیته بدوی که باید اقدامات انتخاباتی را انجام دهد و موضوعات را زیر ذره بین ببرد زیر سوال رفته و به نظر می رسد دبیرکل فدراسیون اولین جرقه های مهندسی در انتخابات پیش رو را زده است غافل از اینکه این خبط بزرگ ممکن است اساس انتخابات را زیر سوال ببرد.
سکوت اعضای مجمع در قبال این اتفاق نیز عجیب است زیرا چنین حرکتی اعتبار آنها را هم به خطر می اندازد. البته به شرطی که برخی از آنها خود در نقش بازیگردان عمل کرده باشند.
نکته آخر اینکه مشخص نیست دبیر کل حرف گوش کنی که در افشای تعداد امضاهای کاندیدهای ریاست اینگونه بی پروا عمل کرده چرا اسامی امضا کنندگان را نیز در کنار نام گزینه های ریاست قرار نداده تا مشخص شود کدام اعضای مجمع در چنین نمایش مضحکی نقش آفرینی کرده و همدست متخلفان بودهاند.