سید مسعود رضوی - روزنامه اطلاعات: سیاست بخش مهمی از زندگی انسانهاست و امنیت و داد و ستد و قوانین حیات ما بدان وابسته است. انسان و کیفیت حیات و مناسباتش در اجتماعات بسیار پیچیده شکل گرفته و دوام یافته است. اگرچه ناپایداری و منازعات بی پایان انسانها هم محصول اربابان سیاست است.
در خاورمیانه این مساله مهمتر است و آنچنان با سرنوشت مردم و جوامع درآمیخته که فقط متخصصان و خبرگان تعیین کننده و درگیر نیستند، بلکه همه بدان درآویخته اند و گاهی از بامداد تا شامگاه، در فکر و جدل سیاسی عمر می فرسایند. همه چیز هم سیاسی است؛ آب و برق، آلودگی هوا، جنگهای خاورمیانه، کمبود تخم مرغ و گوشت و نان، آموزش و پرورش و خصوصا دانشگاه، جراید و رسانه ها، علیالخصوص سیما و صدای رسمی که دقیقا مانند روزنامه رسمی است.
این تصاویر اما دیگر لطفی برای بحث ندارد، زیرا مردم بسیار خسته و سرگردانند. تعبیرها و ادبیات رسمی، فاصله ای معنی دار با ذهن و زبان عموم و عامه دارد و بسیاری از اصطلاحات مانند اتومبیلها و ناوگان هوایی و کارخانه ها فرسوده شده و بهزودی منسوخ خواهد شد.
تغییرات اجتماعی و تحول اندیشهها هنوز نتوانسته است جماعاتی از صاحبان قدرت و مدیریت و الیگارشی بهره مند از رانت و ثروت عمومی را مجاب کند که زمان از دست رفته دیگر قابل بازگشت نخواهد بود و فرصت های باقی مانده، بی نهایت اهمیت دارد و ای بسا در سرنوشت ما ماهها و بلکه سالیانی حیاتی باشد. هر روزمان شب قدر خواهد بود و اگر ازین دام تغافل رها نشویم، دیگر امتیاز و امکانی برای جبران نخواهیم داشت و فرسودگی با فروپاشی فاصله زیادی ندارد؛ وقت عزیزی که صرف جلوگیری از تماس تصویری رایتل شد، بستن پی در پی وبلاگها و بلاگفا، دستگیری و جرم انگاری ویدیو و ماهواره، فیلترینگ شبکه های اجتماعی پیش از آنکه هنوز زیرساخت داخلی آماده باشد در اوایل دهۀ ۹۰، فیلترینگ مجدد در شرایط بحرانی و سپس تداوم دادن و کاسبی نامشروع و عظیم فیلترشکن فروشها...، ما در این حال و هوا به سر برده ایم و دنیا از شبکههای اجتماعی عبور کرده به هوش مصنوعی و کوانتومی رسیده و ما در فیلترینگ و سوبسید متوقف شده ایم. آنچه ما را به پیش میبرد تنها امیدی است که به این مردم داریم و علاقهای است که به این کشور می ورزیم.
در انتخابات تیرماه امید به تغییرات جدی و فرصت شناسی واقع بینانه جرقه هایی زد و جامعه اندکی از رخوت برون خزید و حاکمیت نیز دشواریها و بحرانها را دریافت. دولت پزشکیان برای رفع تزاحم از دیدگاه بنیادین و توقعات هوادارانش کوتاه آمد تا بتواند اجماع و ائتلافی از همه جریانهای سیاسی با عنوان وفاق را آماده سازد و به جنگ مشکلاتی برود که حالا دیگر باید آنها را بحران و مصیبت خواند.
تصمیم رئیس جمهوری، خردمندانه و مصلحانه بود و باید حداقل از تصادم و فرسایش می کاست و خنثی سازیهای جناحی را رفع و تمام می کرد؛ اما انگار باز هم در بر همان پاشنه می چرخد و اقلیتی خود را صاحب و مالک الرقاب پنداشته و هرکار می کنند و هرچه دلهای تنگشان خواست، می گویند!
یکی دو نمونه را عرض می کنم. گروهی از فعالان نزدیک به دولت سیزدهم که خود را منتقد و دشمن لیبرالیسم و نئولیبرالهای خارجی و داخلی می دانند، در همایشی با عنوان «سفره ملت» و پرسش «آیا راه حلی وجود دارد؟» و سرانجام هشتک «#فریاد-ایران» ادعا کرده اند که راهکارهای اقتصادی پیش روی ملت را تبیین میکنند. شاه بیت همایش هم این سخنان است که: «همین امروز می توان دلار را به۲۰هزار تومان رساند؛ ما حق این ملت را از حلقوم کثیف شما بیرون خواهیم کشید». در جایی دیگر یک نماینده مجلس که عضو شورای مرکزی جبهه پایداری است، فرموده اند: «جبهه پایداری ظریف را عددی حساب نکرده که بر علیه ایشان موضعگیری کند»!
خوب، چه می توان گفت درباره این سطح از مدعا، آشفته سازی افکار عمومی و تضعیف و تحقیر دولت مستقر و ارکان قوه مجریه؟ با آنکه می خواهیم از گذشته بگذریم و آینده و مسائل خیر را برجسته کنیم، اما یادمان نرفته است که در دوره سه ساله حضور همین آقایان و همفکران ایشان، بزرگترین فساد دولتی رخ داد و در ماجرای چای دبش بیش از سه میلیارد دلار اختلاس صورت گرفت ولی یک کلمه از حلقوم این جماعت بیرون نیامد.
همچنین در شرایطی که جنگ خاورمیانه اوج نگرفته و فروش نفت هم بهقدر مقدور ادامه داشت، دلار ۲۰هزار تومان به ۵۰هزار تومان رسید و مردم را به خوردن اشکنه و گرفتن روزه های مستحب دعوت می کردند. این ادعا مثل ساخت لامبورگینی و ایجاد میلیونها شغل با یک میلیون تومان و چهار میلیون خانه و غیره است اما پیش از آن نشانگر روش مساعدت به دولتی است که موفقیت و شکستش، موفقیت و شکست نظام است.
اگر این دعوی و دعواها، با آن عناوین و ادبیات، ماهیتی عوامگرا و حتی عوامفریبانه دارد، برخی دیگر می تواند مخاطرات بزرگ ایجاد کند. درست یک روز بعد از اینکه عباس عراقچی وزیر خارجه تأکید کرده بود «ماهیت برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است تا با هرکس شبهه ای دارد وارد گفتگو شود»، یک نماینده مجلس از همان جریان طی مصاحبه ای ویژه گفته است:«ما خیلی وقت پیش از مرحله ساخت سلاح هسته ای گذشته ایم. ما روی انواع مواد منفجره از زمان جنگ تحمیلی تاکنون کار کرده و طراحی انفجار را بلدیم». و نیز «ایران باید اورانیوم غنی شده خود را انباشت کرده و در جایی امن محفوظ کند تا هیچ بمبارانی نتواند آن را از بین ببرد».
امیدوارم مقصود ایشان نمایش دادن قدرت ایران باشد و نه افزودن بار کشور در گفتگوهای مهمی که در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید با طرفهای متعدد ناگزیر در می گیرد. پندی از سعدی هست که عقلا و سیاسیون ایران از یاد نبرده اند: دوچیز طیره عقل است دم فروبستن، به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی.