علی البرزی - اطلاعات آنلاین | در روزگاری نه چندان دور به ویژه دهه های ۵۰ و ۶۰، مردم شهرهای مختلف کشور علاقه زیادی به مباحث سیاسی و تحلیل این نوع موضوعات با یکدیگر داشتند، آن ها از هر فرصتی برای گفت و گو و تبادل نظر استفاده میکردند، در کنار دکه های روزنامه فروشی و یا در میان کوچه و بازار یکدیگر را به حرف می گرفتند و بحثهای سیاسی به راه میانداختند، تا جایی که این مباحث در برخی موارد بین یک یا چند نفر از مردم آنچنان داغ می شد که حسن ختام آن بعضا به جدال لفظی و حتی فیزیکی می انجامید.
اما در سال ۱۴۰۳ دیگر اینگونه نیست و به نظر می رسد که ورق به کلی برگشته است، کافی است به عنوان موافق یا مخالف موضوعی، در مترو و اتوبوس سر صحبت و بحث سیاسی را باز کنید، بلافاصله با واکنش های گوناگون و در بیشتر موارد پرخاشگرانه برخی از شهروندان مواجه می شوید که خطاب به شما می گویند: « آقا بس کن دیگه خسته شدیم از بحث سیاسی !»
این تمام ماجرا نیست این روزها کافی است در اماکن شلوغ و پر تردد مانند بازار تهران با دقت روی در و دیوار مغازه ها نگاهی داشته باشید با اطلاعیه هایی با این مضمون مواجه می شوید: « مشتری محترم! لطفا در این مکان بحث سیاسی نفرمایید » این نوع نوشته ها و اطلاعیه ها در سطح شهر و به ویژه در مغازه ها و اماکن کسب و کار زیاد مشاهده می شود، تصویر منتشر شده در این مطلب هم مربوط به یکی از مغازه های قدیمی شهر تهران است که صاحب آن که به گفته خودش از بحث های سیاسی, انتقاد ها و گلایه های برخی مشتریانش از وضعیت موجود اقتصادی و اجتماعی کشور خسته و کلافه شده است و با نصب این اطلاعیه از مراجعه کنندگان درخواست کرده تا در محل کسب و کارش از بحث های سیاسی اجتناب کنند.
متاسفانه این روزها خواسته یا ناخواسته بخش هایی از جامعه و افکار عمومی را به قدری سیاست زده کرده ایم که برخی امور طبیعی زندگی شان را به سیاست گره زدهاند و بخش زیادی از افکار عمومی هم از مباحث سیاسی خسته شده است.
این موضوع به یک یا چند گروه و حزب سیاسی هم خلاصه نمی شود، تجربه سال های گذشته نشان داده است هم گروهی که به عنوان دولت در مستند فعالیت قرار دارد و هم گروه های دیگر که به عنوان منتقد دولت مستقر شناخته می شوند، در شکل گیری فرآیند فرسایش سیاسی جامعه نقش داشته و دارند، مشکلاتی که این روزها گریبانگیر جامعه است نشان می دهد، برخی جریان های سیاسی در سال های گذشته نه تنها باری از روی دوش کشور برنداشته اند بلکه در مواردی با تشدید اختلافات و دعواهای بیهوده، مدام بر مشکلات و چالشهای کشور افزوده اند!
تزریق بی حد و مرز مباحث سیاسی در جامعه، متلک گویی ها، کنایه ها، حاشیه ها، دعواها و سهم خواهی های سیاسی بین دو یا چند گروه سیاسی و فضای سازی رسانه ای از طریق تریبون های گوناگون نه تنها راه به جایی نمی برد بلکه بیش از گذشته مردم را از تحلیل و شناخت درست وضعیت موجود، راهکارها و آینده پیش رو ناامید و خسته می کند، البته به این شرایط باید صحبت های ناامید کننده برخی مدیران را هم درباره شرایط کشور اضافه کرد!
مخاطبان این چند خط سیاهه، شبکه های ماهواره ای بیگانه و در آن سوی مرزها نیستند که وضعیت آنها مشخص و تنها چیزی که برایشان مهم نیست مردم است! موضوع اصلی به جریان های سیاسی داخلی کشور مرتبط می شود، انگار برخی از افراد عادت کرده اند که یک اتفاقی بیفتد و بلافاصله دنبال ماهیگیری سیاسی از آن باشند، خیلی هم فرقی بین این جریان و آن جریان نیست، متاسفانه برخی از گروه های سیاسی آنقدر غرق در مباحث سیاسی شده اند که انگار در کشور موضوع مهم دیگری به غیر از «سیاست» وجود ندارد!
درست است که مباحث سیاسی و اقتصادی و معیشت مردم ارتباط مستقیم با هم دارند اما فراموش نکنیم گره زدن بیش از حد موضوعات روز جامعه با مباحث سیاسی و گسترش و نشر بدون حساب و کتاب بحث های بی نتیجه از طریق رسانه های جمعی بین افکار عمومی جامعه نه تنها مناسب نیست بلکه جامعه ای که سیاست زده شود، از محور اصلی خود که همان همت اجتماعی برای کار و تلاش است غافل خواهد شد.
مردم از مدیران و برنامه ریزان تسهیل و نظارت بر اجرای امور را میخواهند و جنجالهای سیاسی باعث میشود تمرکز و انرژی مدیران و مردم هدر رود، افکار عمومی از دعواهای سیاسی خسته است و منتظر اتفاقات بهتر در زندگی روزمره خود است و مدیران باید به این موضوع بیش از گذشته توجه داشته باشند.