انتخاب نوشت: هر لحظه میتوان سخنی شاذ از نیروهای تندروها بشنویم؛ سخنانی که بیش از آنکه فایدهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد، صرفا بازنمای شخصیترین افکاری است که در ذهن این طیف حداقلی میگذرد. در تازهترینش هم مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران، گفته است که میخواهیم اولین کلینیک ترک بیحجابی را در تهران راه بیندازیم. جالب آن است او گفته که این ایده «پس از بررسیهای تخصصی و جلسات کارشناسی» خلق شده است.
ستاد امر به معروف می گوید کلنیک ترک بی حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بی حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان افتتاح خواهد شد.
در همین ارتباط این مطالب را هم ببینید و بخوانید:
- کلینیک ترک بیحجابی دستاوردی به جز خنده و تمسخر ندارد!
- واکنش سخنگوی دولت به افتتاح کلینیک ترک بیحجابی +ویدیو
چند نکته در پی ایده کلینیک ترک بیحجابی وجود دارد. نخست آنکه گوینده این سخنان یعنی مهری طالبی دارستانی را نباید صرفا فردی بدانیم که در حوزههای فرهنگی کار میکرده است. او یکی از نزدیکترین افراد به حجت عبدالملکی، وزیر کار دولت رئیسی است؛ فردی که از قضا خودش هم ایدههای عجیبی ارائه میداد؛ مشخصا آنکه با هر یک میلیون تومان میشود یک شغل ایجاد کرد. در دوره کوتاهی که عبدالملکی وزیر کار بود، آنقدر عملکرد او ضعیف بود که از ترس استیضاح او استعفا داد که گفته میشود به نوعی مجبور به استعفا شد. مهری طالبی در ایام تصدی عبدالملکی بر وزارت کار، مدیرکل بازرسی این وزارتخانه بود که با کنار رفتن عبدالملکی و روی کار آمدن مرتضوی او نیز از کار برکنار شد. او به قدری خود را متعهد به عبدالملکی میدانست که وقتی او از وزارت کار رفت، در توئیتی مبهم نوشت: «سلام بر اسماعیل... در آن زمان از این توئیت چنین برداشت شد که طالبی، عبدالملکی را حضرت اسماعیل مقایسه کرده و میخواهد بگوید عبدالملکی هم ذبح شد؛ در صورتی که همان زمان گفته شد و عبدالرضا داوری هم نوشت که حضرت اسماعیل که ذبح نشد. در آن زمان کاربران فضای مجازی میگفتند که انتشار چنین توئیتی ناشی از نداشتن اطلاعات کافی در موضوعات دینی است.
نکته دوم درباره علت طرح چنین مسائل حاشیهسازی است. طالبی در اواخر دولت روحانی هم در مقابل قوه قضائیه اقدام به بستنشینی کرد تا به گفته او مسئولان در جلوی «نشر کتب مستهجن و انحرافات فرهنگی در فضای مجازی، سینما، تئاتر، و حتی صداوسیما» را بگیرند. او حالا هم در قامت رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران مسئله کلینیک ترک بیحجابی را مطرح میکند. مشخص نیست که این سخن با چه پشتوانه علمیای مطرح میشود و به نظر میرسد بخشی از سخنانی که نیروهای خاص سیاسی مطرح میکنند بیشتر منویات ذهنی خودشان باشد تا تصمیم ارگانی-سازمانی.
مسئله بعدی موازیکاریهای صورتگرفته است. در شرایطی که مجلس با هر کیفیتی به موضوع حجاب ورود کرده است و قانون لایحه حجاب و عفاف با همه نقدهای مهمی که بر آن وارد است، برای مسئله بیحجابی تصویب شده، تشکیل کلینیک ترک حجاب چه معنایی دارد؟ آیا قرار است کسانی که در خیابان حجاب ندارند، بازداشت شوند و به این مراکز برده شوند یا آنکه اعضای خانوادهها این حق را خواهند داشت که زن یا دختر خانواده را به این مراکز ببرند؟ یعنی توقیف فیزیکی و استقرار افراد در کلینیک ترک بیحجابی صورت بگیرد؟ این شرایط با کدام یک از قوانین موضوعه کشور سازگار است که از سوی فردی مطرح میشود که از قضا در این کشور مسئولیتی هم بر عهده دارد.
موضوع دیگر بازتاب اجتماعی این سخنان است. چنین سخنانی به تحریک اجتماعی منجر میشود؛ حال آنکه شرایط کنونی کشور نیاز به آرامش دارد. البته که طیفهای خاص سیاسی در بزنگاههای مختلف نشان دادهاند منویات ذهنی خودشان را مقدم بر منافع و امنیت ملی میدانند. علاوه بر آنکه چنین سخنانی آرامش ذهنی مردم را میستاند بلکه هزینهاش را حاکمیت باید بپردازد، زیرا مردم تصور میکنند وقتی فرد مسئولی در ستاد امر به معروف و نهی از منکر چنین ایدهای را مطرح میکند، حتما نظر مجموعه حاکمیت هم همین است؛ حال آنکه اینطور نیست.
نیروهای خاص سیاسی در همه این سالها با طرح ایدهها یا اقدامات عجیب هزینههای زیادی را هم بر کشور تحمیل کردهاند؛ نمونهاش حمله به سفارت عربستان بود که باعث شد نزدیک به یک دهه روابط ایران و عربستان قطع شود. آنها صداوسیما را هم در اختیار دارند و در آنجا هم منویات خود را به جا هم همین شکل از رفتار را از خود ارائه میدهند؛ مثلا وقتی یکی از آنها گفت که دنبال رفاه و آسایش هستند، جمع کنند و از کشور بروند یا آن دیگری که گفت مملکت مال حزباللهیهاست.