خون تو در سپاه یلان رونق آفرید
بر شانه‌های نسل جوان بیرق آفرید
 شیر عرب شدی و خدا نصر خویش را
در قالب تو بهر سپاه حق آفرید
 عمامه‌ای سیاه به رخسار همچو ماه
صورتگرت چو لیل و ضحی ابلق آفرید
 عمری شهید زیسته‌ بودی، خدا تو را
تنها برای بندگی مطلق آفرید
 روز الست جان تو پیوست با حسین
با حق، تو را خدا ز ازل ملحق آفرید
 چون خواست در فراق پسر، صبر حیدرت
از او تو را چو فرق علی منشق آفرید
 ای آفتاب ضاحیه! نازم به سرخی‌ات
گیرم که زهد، جامه‌ بسی ازرق آفرید
 تشییع کی شوی؟ که نثار تنت کنم
زین باغ هرچه نسترن و زنبق آفرید
 دوری میان ملت لبنان و پارس نیست
ما را خدا ز پیکر هم مشتق آفرید
 کردی به جان، تلافی احسان فارس را
سلمان اگر به یاری دین، خندق آفرید
 روح مساجدی و کلیسا، خدا تو را
از تار و پود سندس و استبرق آفرید
 تا بگذری به بدرقه از سیل اشک‌ها
نوح از فلک ز بال ملک زورق آفرید
 خاموش کی شوی؟ که خرد روح خویش را
در خطبه‌ بلیغ تو مستغرق آفرید
 اسطوره از تو ساخت حرامی به دست خود
شکر خدا که خصم تو را احمق آفرید !

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی