به گزارش اطلاعات آنلاین، مسلم نجفی از شرکتکنندگان به شهرت رسیده در مسابقه «گلیاپوچ» که فصل اول آن از فیلیمو پخش شد، درباره تجربه حضور در این رقابت گفت: در دوران دبیرستان وقتی با بچهها بیرون میرفتیم عمدتاً گلیاپوچ بازی میکردیم، در دوران سربازی و دانشگاه هم همینطور بود. فراخوان برنامه «گلیاپوچ» را هم پسرخالهام دیده بود و بعد از اینکه خودش تست داد به من گفت تو هم تست بده. حضور در این برنامه واقعاً برای من تجربه خوبی بود.
وی درباره سابقه فعالیتهای شخصی خود عنوان کرد: من دکترای تخصصی بیوشیمی دارم و کارم هم مرتبط با رشتهام است یعنی در شرکت دانشبنیان خودم تولید کیتهای بخش بیوشیمی آزمایشگاهها را انجام میدهم. پس باید خسته نباشید گفت به اتاق فکر این برنامه که افرادی از اقشار مختلف جامعه را در «گلیاپوچ» جا داده بودند. البته این یک کار ریسکی هم بود چون این برنامه هیچ سلبریتیای نداشت و همه از افراد عادی جامعه بودند.
نجفی درباره حذف گروهش نیز به خبرنگار ما اینطور توضیح داد: حذف گروه ما یک واقعه تلخ بود اما اصلاً از این موضوع ناراحت نبودیم، نه من نه فراز نه آقای رضایی ناراحت نشدیم، چون میدانستیم این یک بازی است البته همه ما برای برد رفته بودیم ولی استراتژی غلطی در برابر گروه مقابل داشتیم. اولین بازی که با گروه احمد داشتیم جو قبلش بسیار سنگین و بازی کردن جلوی احمد بسیار سخت بود. ما پیشتر بچههای دیگر را میشناختیم، ولی احمد به یکباره آمد و موازنه را بر هم ریخت، باتوجه به اینکه ما با احمد زیاد بازی نکرده بودیم، ترفندهای او را هم نمیشناختیم. البته همانطور که گفتم از این باخت ناراحت نیستیم چون همه دوستان ما بودند البته بهطورکلی هرکسی بهتر باشد، در این بازی برنده است.
این شرکتکننده درباره بازخوردهای مردم گفت: در بازیهای اول بازخورد چندانی دریافت نکردیم اما رفتهرفته و در بازی با گروه وحید به یکباره با سیلی از پیام مواجه شدیم اما اوجش زمانی بود که با گروه احمد بازی کردیم و در آن بازی من نام دخترم را آوردم. خیلیها از این حرکت خوششان آمد و ما را مورد عنایت قرار دادند، من حتی یک کامنت منفی هم دریافت نکردم و از همه ممنونم. مثلاً همه میگفتند این یک بازی خانوادگی است و تعریفهای بسیاری میکردند.
نجفی توضیح داد: پسرخاله من هم در این مسابقه شرکت کرده بود و بنا بر این بود که با هم در یک گروه باشیم، باتوجهبه اینکه از کودکی یکدیگر را میشناسیم، اگر این اتفاق میافتاد شرایط بسیار تغییر میکرد البته تیمی که داشتیم بد نبود، همه درجه یک بودند و کار تیمی میکردند. من از تیمم راضی بودم چون همه همدل بودیم. حالا که این بازی اصیل ایرانی پخش شده، دوست دارم بهجای بازیهایی که نه لذت و نه هیجان خاصی دارند، این بازی فراگیر شود و در هر محفلی رواج پیدا کند چون بازی سادهای است که هر کسی با هر سنی میتواند آن را انجام بدهد.
این شرکتکننده عنوان کرد: من بعد از پخش این بازی شناختهشدهتر شدم و مردم در خیابانها به من لطف دارند حتی گاهی برای بازیها در کلابها بهعنوان داور و شرکتکننده دعوت میشوم.
نجفی گفت: من و فراز خیلی جاها مکمل همدیگر بودیم، فراز هم گلگیر بسیار حرفهای بود ولی شرایط و جو بازی بهگونهای بود که باید سرعت عمل و البته جسارت به خرج میدادیم. اما اشتباه هم داشتیم. ما تمام تلاش خودمان را کردیم ولی خروجی چیز دیگری شد. استرس و هیجان بازی بهقدری بالا بود که بعدها هنگام پخش برنامه از دیدن برخی صحنهها تعجب میکردم.
وی توضیح داد: در بازی اول همه روحیه خوبی داشتیم، یکدل بودیم و آمده بودیم که ببریم اما به یکباره نشستن جلوی احمد و دزدیدن نگاه از او کار بسیار سختی بود. حتی با فراز قرار گذاشته بودیم که وقتی در مقابل احمد بازی میکنیم کلاه روی سرمان بگذاریم و کاملاً چهره خودمان را بپوشانیم تا درصد موفقیتمان بالا برود ولی گفتیم ممکن است این روش درست نباشد. یک جاهایی حتی سرمان را پایین میانداختیم. البته الان اگر به عقب برگردیم هرگز این کار را انجام نمیدهیم حتی به چشمان احمد زل میزنیم و میگوییم اگر میتوانی گل را بگیر!