سید مسعود رضوی: چند شب قبل در کنار خیابانی شلوغ مشغول رانندگی بودم، ناگاه چرخ ماشین به داخل گودالی رفت که درب آهنی آن برای امور عمرانی برداشته شده بود و البته دانستم که یک ساعت قبل ماشین دیگری هم دچار مشکل مشابه شده است.
هنگامی که منتظر بودم تا راه حلی بیابم و چرخ را از قعر گودال در آورم، تابلو یا بیلبورد بزرگ شهرداری را دیدم با عنوان لشکر نصر مرد این میدان ما هستیم و تصویر رجال مملکت آقایان قالیباف ریاست مجلس،
پزشکیان رئیس جمهور، سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس و آقای عراقچی وزیر خارجه به ترتیب قرار گرفته بود.
این دومین بار بود که این چینش را می دیدم و نخستین بار در صفحه اول همشهری چنین ایده پردازی سلیقه ای را دیدم و فکر کردم شاید اشتباه شده و سردبیر جریده مذکور از قانون اساسی و تقدم و تاخر مقامات و ترتیبات رسمی کشور بی خبر بوده است.
اما گویا شهرداری خطی را دنبال میکند و کدورت و رقابت عهد انتخابات را با کمی تأخیر جبران میکند.
مشفقانه می گویم که امیدوارم این کار سهل انگاری ساده ای باشد و نه پروژه ای موذیانه، زیرا مقام ریاست جمهوری که منتخب آرای اکثریت ملت بزرگ ایران است.یک منزلت حقوقی تلقی میشود و هرگونه سهو و توهین به او اهانت به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و از همه بالاتر اهانت به ملت و کشور ماست.
این کارها البته مساعدتی به رئیس محترم مجلس هم نخواهد کرد و ایشان بیش از هرکسی قانون کشور و جایگاه مقامات را می شناسد. شهرداری باید سد و گودال را از وسط خیابان و پیش پای مردم بردارد و به امور ذاتی در بهبود شکل و محتوای زیست شهری اهتمام ورزد.
در شرایط کنونی که ایران و متحدان گرامی در محور مقاومت درگیر جنگی سرنوشت ساز با ددمنش ترین رژیم تاریخ و ماشین کشتارش هستند همه باید از افسران دیپلماسی حمایت کنند و در کوشش آنها برای حفاظت از ایران و متحدان و نیز آتش بس و صلح اهتمام ورزند.
چندین نوبت در سیما و صدای جمهوری اسلامی ایران سخنان و مطالبی گفته شد که خالی از خلل ،نبود گاه ضربه و شبهه هم نثار میکرد مانند کارشناسی که جلوی دوربین از خرید پیجر توسط ایران سخن گوید و یک روز بعد به دادگاه احضار شود و انکار کند.
این سهو و صدمه را چگونه جبران کنیم؟ مورد دیگر موضع گیری از زبان حزب الله ولبنان است. آنها خود سخنگو دارند و هر نوع اظهار نظر ناسنجیده در رسانه رسمی حکومت ما اگر به مثابه دخالت تلقی نشود، ناپختگی خواهد بود. مورد دیگر، شب قبل از سفر مهم دکتر عراقچی وزیر امور خارجه به بحرین رخ داد. برنامه ای در تلویزیون در مورد بازپس گیری بحرین و امکان یا عدم امکان آن پخش شد.
کارشناس محترم صدا و سیما به تفصیل درباره این موضوع سخن فرمودند و در مسیر پرسشهای مجری برنامه زوایای تاریخی و جغرافیایی و سیاسی این موضوع را مورد بحث قرار دادند مسئله این است که ما در همین روزنامه و محققان و سیاسیون ما بارها و به صورت مستمر در این موضوع تحلیل و بحث کرده و خواهند کرد. اما شب سفر وزیر به بحرین برای رایزنی و مساعدت به مقاومت لبنان و فلسطین ، این مبحث با چه توجیهی اولویت یافته است؟
ای کاش این اشتیاق بعداً ادامه یابد و نه تنها در این موضوع، که درباره مطامع برخی سیاستگران قفقاز و مسیر زنگزور و اهمیت استراتژیک ارمنستان برای ایران و هرات و آب هیرمند و شیعیان و پارسی زبانان کشورهای همسایه شرقی و نقش دولتهای همجوار در رکود بنادر ایران و غیره هم بحث و گفتگوی کارشناسی از منظر منافع ملی در صدا و سیما درگیرد. شاید برخی تصور کنند که اکنون وقت مناسبی برای نقد و بیان مشکلاتی از این دست نیست.
اما درست در شرایطی که درگیر سبعانه ترین نبردها و نفس گیرترین منازعات در خاورمیانه هستیم نباید تجارب تکراری را که عده ای از سر عناد و کین توزی یا نگاه شخصی و گروهی دنبال می کنند مجال دهیم و دستگاه دولت و دیپلماسی را ضعیف و بی پشتوانه سازیم. در قراردادهای مهم گاز و نفت در ماجرای برجام و بسیاری مسایل دیگر دیده ایم که سنگی از نابجایی پرتاب می شود و ناگاه امید و فرصت و سرمایه ملی تباه شده، اقلیتی کاسب و رند و فارغ از رنج خلق میخندند و بار خود را می بندند. پر شده از دود و آتش این ضمیر عقل گوید: هین کمی آرام گیر.