سه‌شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۴
نظرات: ۰
۰
-
سناریویی که نفس روس ها را می‌برد

حجم تخریب تجهیزات روسیه در طول جنگ بسیار بالا بوده است - نزدیک به ۸۰۰۰ تانک، ۱۵۰۰۰ پرسنل زرهی، ۱۳۵۰۰ سیستم توپخانه، ۷۰۰ هواپیما و هلیکوپتر و یک سوم ناوگان دریای سیاه (از جمله یک زیردریایی) از بین رفته است.

بهرام امیراحمدیان: جنگ روسیه علیه اوکراین که از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، بنا بر برآورد استراتژیست های روسیه مقرر بود طی یک هفته با سقوط کی یف پایتخت و براندازی حکومت ولودیمیر زلنسکی و دستگیری او پایان یابد.

اکنون پس از گذشت دو سال و نیم از این تهاجم، روسیه ابرقدرت نظامی جهان هنوز نتوانسته است به اهداف خود دست یابد و جنگ همچنان قربانی می گیرد و ویرانی به بار می آورد.

خصومت روسیه با اوکراین به انقلاب نارنجی اوکراین در نوامبر تا ژانویه ۲۰۰۵ باز می گردد که با انقلاب «یورومیدان» و درگیری‌های مرگبار بین معترضان و نیروهای امنیتی در کی‌یف پایتخت اوکراین و در ادامه با برکناری رئیس‌جمهوری ویکتور یانوکوویچ (هوادار روسیه) و بازگشت قانون اساسی ۲۰۰۴به اوج خود رسید. روسیه و رئیس جمهوری اوکراین و هواداران آنها بویژه جمعیت روس تبار ساکن در شرق اوکراین خواستار عضویت اوکراین در «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» بودند، در حالی که اوکرایینی تبارها خواستار پیوستن به ساختارهای یورو-آتلانتیک از جمله اتحادیه اروپا و ناتو بودند.

اکنون پس از گذشت دو سال و نیم از آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، هنوز هیچ افق روشنی از پایان جنگ دیده نمی شود. صف آرایی ناتو و اروپا در حمایت از اوکراین، جنگ را طولانی تر کرده است. اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم اکنون با تهدید جدی دیگری روبرو شده است و این بار روسیه ابر قدرت نظامی شرق است که صحنه جنگ را در دست دارد. روسیه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و از بنیانگذاران اصلی سازمان همکاری شانگهای است که یکی از اصول اساسی آن مبارزه با جدایی طلبی است، ولی خود از حامیان جدایی طلبی در شرق اوکراین، شبه جزیره کریمه، اوستای جنوبی، آبخازیا و ترانسنیستریا(بین اوکراین و مولداوی) بشمار می رود.

روسیه به عنوان بزرگترین کشور جهان از نظر مساحت(۱۷ میلیون کیلومتر مربع= بیش از ده برابر بزرگتر از مساحت ایران)، با ۱۱ زون زمانی، با همسایگی خشکی با ۱۴ کشور و ۴/۲۲ هزار کیلومتر مرز خاکی، ۳۷ هزار کیلومتر مرز آبی(۲/۲۴ هزار کیلومتر آن مرز آبی در اقیانوس منجمد شمالی)، برای حفاظت از مرزهای خود، نیازمند ارتشی پرشمار و قدرتمند است. 

در سرتاسر مرزهای شمالی با اقیانوس منجمد شمالی که منطقه ای به نام «توندرا» اقلیمی نامناسب، سرد و یخبندان که یک دهم خاک روسیه را شامل می شود، فقط یک درصد از جمعیت روسیه و آن هم در مناطق قابل زیست، سکونت دارند. از همان زمان انقلاب نارنجی اوکراین، روسیه در صدد تامین امنیت خود در جغرافیایی بوده است که آن را ناگزیر به داشتن ارتشی قدرتمند در این قلمرو کرده است، که بین دور ترین بخش آسیایی در شرق تا دورترین آن در اروپا، ۱۱ ساعت اختلاف زمانی دارد.

این قلمرو منطبق بر بزرگترین امپراتوری سده های میانه است که توسط نوادگان چنگیز در سده ۱۳ میلادی به نام «امپراتوری مغول» فرمانروایی داشت. بعدها این منطقه «اوراسیا» هم نامیده شد و قلمرو های روسیه تزاری، امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی تقریبا بر آن منطبق بود. در آغاز قرن بیستم هم بخش مرکزی این قلمرو «هارتلند» نامیده شد که بر اساس این تئوری هر قدرتی که این قلمرو را در تصرف داشت می توانست بر کل جهان فرمانروای کند.

روسیه امنیت خود را در مرزهای شوروی جستجو می کند و به همین سبب اگرچه از نظر غرب فروپاشی شوروی پدیده ای مثبت قلمداد می شود، ولی از نظر پوتین (با دیدگاههای نظامی-استراتژیک به سیاست) آن را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتکی جهان می داند. اکنون آشکار شده است که این تحولات بدنبال فلسفه «اوراسیا گرایی» است که فیلسوفان روسیه قلمروی جغرافیایی و ذهنی برای روسیه تحت عنوان «جهان روسی»(به زبان روسی «روسکی میر») را در قلمرو اردوی زرین دنبال می کنند و ایران و ترکیه را برای پیوستن به این اندیشه دعوت می کنند که جناح جنوب و جنوب غربی این قلمرو را پوشش می دهند. جهان روسی قلمروی است که در آن باشندگان به زبان روسی گفت و گو می کنند و فرهنگ روسی در آن غلبه دارد.

روس‌ها، اوکراینی ها را به عنوان بخشی از جهان روسی می دانند که در کنار بلاروس، خانواده روسیه بزرگ را تشکیل می دهند. در حالی که اوکراینی ها بر خلاف حکومت بلاروس، تمایلی به روسیه ندارند و خود را دارای هویتی کاملا متفاوت از روس‌ها معرفی می کنند. اکنون جنگ روسیه با اوکراین به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده و در صورت ادامه وضع کنونی آینده شرق اروپا و ساحل شمالی دریای سیاه نامشخص است. تلفات زیادی به هر دو طرف جنگ وارد شده و بیشترین خسارت متوجه اوکراین است، که پیش از جنگ کشوری آرام و آباد بود که محصولات کشاورزی آن نقش مهمی در بازار این محصولات در جهان داشت.

 در مقابل روسیه که کشوری ثروتمند از نظر منابع طبیعی و ثروتی سرشار از مواد معدنی و انرژی است، کشوری کم توان (کمتر از یک سوم جمعیت روسیه) است. جمعیت اوکراین تا پیش از تهاجم روسیه ۴۲ میلیون نفر بقود و در سال ۲۰۲۳ به حدود ۹/۳۷ میلیون نفر می رسید و اکنون جمعیبت تحت حاکمیت اوکربه کمتر از ۲۸ میلیون نفر رسیده است. جنگ علاوه بر ویرانی و کشتار، مهاجرتهای بزرگی را هم بدنبال داشته است.  روسیه در صدد تقویت ارتش خود است که جلوی پیشروی اوکراین به سرزمین روسیه را بگیرد، امری که از جنگ جهانی دوم به بعد هیچ قدرتی یارای اشغال خاک شوروی و روسیه را نداشته است.  

حجم تخریب تجهیزات روسیه در طول جنگ بسیار بالا بوده است - نزدیک به ۸۰۰۰ تانک، ۱۵۰۰۰ پرسنل زرهی، ۱۳۵۰۰ سیستم توپخانه، ۷۰۰ هواپیما و هلیکوپتر و یک سوم ناوگان دریای سیاه (از جمله یک زیردریایی) از بین رفته است.

از تلفات انسانی دو طرف آمار دقیق و قابل اطمینانی منتشر نشده است. آلکساندر کوزلوف، وزیر منابع طبیعی و محیط زیست روسیه، هشدار داد که در دهه آینده در دسترس ترین منابع طبیعی توسعه یافته در زمان شوروی تمام خواهد شد، مگر اینکه مسکو مسیر خود را تغییر دهد. وی بر نیاز به تلاش گسترده برای اکتشاف ذخایر جدید و ایجاد زیرساخت های حمل و نقل مورد نیاز برای بهره برداری از آنها تأکید کرد. روسیه اخیرا اعلام کرده است از آن‌دسته از اتباع خارجی (۳۰هزار مهاجر) که تابعیت روسیه را دریافت کرده‌اند برای به کارگیری در جنگ علیه اوکراین به مناطق اشغالی اوکراین فرستاده می‌شوند. بر اساس گزارش‌ها، نهادهای مجری قانون روسیه، به کارخانه‌ها و شرکت‌ها در سراسر این کشور یورش برده و مهاجران قانونی و غیرقانونی را شناسایی می‌کنند. در طول هر حمله، اخطارهای نظامی برای این مهاجران صادر می‌کنند.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در تاریخ ۱۷ سپتامبر سال جاری با صدور فرمانی خواستار جذب ۱۸۰هزار سرباز دیگر در نیروهای مسلح شد تا شمار سربازان فعال در ارتش این کشور به یک و نیم میلیون نفر افزایش یابد .روسیه که پیش‌تر نیز در دو نوبت اقدام به افزایش نیروهای نظامی فعال خود کرده بود در صورت به اجرا گذاشتن این فرمان پس از چین صاحب دومین ارتش بزرگ جهان خواهد شد.رئیس جمهوری روسیه در این فرمان خواهان افزایش تعداد کل نیروهای مسلح کشورش به ۳۸/۲ میلیون نفر شده که به گفته او ۵/۱ میلیون نفر از آنها را باید سربازان و نیروهای فعال ارتش تشکیل دهند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفته است که اگر غرب به اوکراین اجازه حمله به خاک روسیه با موشک‌های دوربرد تحویل داده شده را بدهد، به این معنی است که «کشورهای ناتو وارد جنگ با روسیه شده‌اند».
 
 در سرتاسر مرزهای شمالی با اقیانوس منجمد شمالی که منطقه ای به نام «توندرا» اقلیمی نامناسب، سرد و یخبندان که یک دهم خاک روسیه را شامل می شود، فقط یک درصد از جمعیت روسیه و آن هم در مناطق قابل زیست، سکونت دارند. از همان زمان انقلاب نارنجی اوکراین، روسیه در صدد تامین امنیت خود در جغرافیایی بوده است که آن را ناگزیر به داشتن ارتشی قدرتمند در این قلمرو کرده است، که بین دور ترین بخش آسیایی در شرق تا دورترین آن در اروپا، ۱۱ ساعت اختلاف زمانی دارد. این قلمرو منطبق بر بزرگترین امپراتوری سده های میانه است که توسط نوادگان چنگیز در سده ۱۳ میلادی به نام «امپراتوری مغول» فرمانروایی داشت.

بعدها این منطقه «اوراسیا» هم نامیده شد و قلمرو های روسیه تزاری، امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی تقریبا بر آن منطبق بود. در آغاز قرن بیستم هم بخش مرکزی این قلمرو «هارتلند» نامیده شد که بر اساس این تئوری هر قدرتی که این قلمرو را در تصرف داشت می توانست بر کل جهان فرمانروای کند.

روسیه امنیت خود را در مرزهای شوروی جستجو می کند و به همین سبب اگرچه از نظر غرب فروپاشی شوروی پدیده ای مثبت قلمداد می شود، ولی از نظر پوتین (با دیدگاههای نظامی-استراتژیک به سیاست) آن را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتکی جهان می داند. اکنون آشکار شده است که این تحولات بدنبال فلسفه «اوراسیا گرایی» است که فیلسوفان روسیه قلمروی جغرافیایی و ذهنی برای روسیه تحت عنوان «جهان روسی»(به زبان روسی «روسکی میر») را در قلمرو اردوی زرین دنبال می کنند و ایران و ترکیه را برای پیوستن به این اندیشه دعوت می کنند که جناح جنوب و جنوب غربی این قلمرو را پوشش می دهند. جهان روسی قلمروی است که در آن باشندگان به زبان روسی گفت و گو می کنند و فرهنگ روسی در آن غلبه دارد.

روس‌ها، اوکراینی ها را به عنوان بخشی از جهان روسی می دانند که در کنار بلاروس، خانواده روسیه بزرگ را تشکیل می دهند. در حالی که اوکراینی ها بر خلاف حکومت بلاروس، تمایلی به روسیه ندارند و خود را دارای هویتی کاملا متفاوت از روس‌ها معرفی می کنند. اکنون جنگ روسیه با اوکراین به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده و در صورت ادامه وضع کنونی آینده شرق اروپا و ساحل شمالی دریای سیاه نامشخص است. تلفات زیادی به هر دو طرف جنگ وارد شده و بیشترین خسارت متوجه اوکراین است، که پیش از جنگ کشوری آرام و آباد بود که محصولات کشاورزی آن نقش مهمی در بازار این محصولات در جهان داشت.  

در مقابل روسیه که کشوری ثروتمند از نظر منابع طبیعی و ثروتی سرشار از مواد معدنی و انرژی است، کشوری کم توان (کمتر از یک سوم جمعیت روسیه) است. جمعیت اوکراین تا پیش از تهاجم روسیه ۴۲ میلیون نفر بقود و در سال ۲۰۲۳ به حدود ۹/۳۷ میلیون نفر می رسید و اکنون جمعیبت تحت حاکمیت اوکربه کمتر از ۲۸ میلیون نفر رسیده است. جنگ علاوه بر ویرانی و کشتار، مهاجرتهای بزرگی را هم بدنبال داشته است.

 روسیه در صدد تقویت ارتش خود است که جلوی پیشروی اوکراین به سرزمین روسیه را بگیرد، امری که از جنگ جهانی دوم به بعد هیچ قدرتی یارای اشغال خاک شوروی و روسیه را نداشته است.  حجم تخریب تجهیزات روسیه در طول جنگ بسیار بالا بوده است - نزدیک به ۸۰۰۰ تانک، ۱۵۰۰۰ پرسنل زرهی، ۱۳۵۰۰ سیستم توپخانه، ۷۰۰ هواپیما و هلیکوپتر و یک سوم ناوگان دریای سیاه (از جمله یک زیردریایی) از بین رفته است.

از تلفات انسانی دو طرف آمار دقیق و قابل اطمینانی منتشر نشده است. آلکساندر کوزلوف، وزیر منابع طبیعی و محیط زیست روسیه، هشدار داد که در دهه آینده در دسترس ترین منابع طبیعی توسعه یافته در زمان شوروی تمام خواهد شد، مگر اینکه مسکو مسیر خود را تغییر دهد. وی بر نیاز به تلاش گسترده برای اکتشاف ذخایر جدید و ایجاد زیرساخت های حمل و نقل مورد نیاز برای بهره برداری از آنها تأکید کرد. روسیه اخیرا اعلام کرده است از آن‌دسته از اتباع خارجی (۳۰هزار مهاجر) که تابعیت روسیه را دریافت کرده‌اند برای به کارگیری در جنگ علیه اوکراین به مناطق اشغالی اوکراین فرستاده می‌شوند.

بر اساس گزارش‌ها، نهادهای مجری قانون روسیه، به کارخانه‌ها و شرکت‌ها در سراسر این کشور یورش برده و مهاجران قانونی و غیرقانونی را شناسایی می‌کنند. در طول هر حمله، اخطارهای نظامی برای این مهاجران صادر می‌کنند.ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در تاریخ ۱۷ سپتامبر سال جاری با صدور فرمانی خواستار جذب ۱۸۰هزار سرباز دیگر در نیروهای مسلح شد تا شمار سربازان فعال در ارتش این کشور به یک و نیم میلیون نفر افزایش یابد .

روسیه که پیش‌تر نیز در دو نوبت اقدام به افزایش نیروهای نظامی فعال خود کرده بود در صورت به اجرا گذاشتن این فرمان پس از چین صاحب دومین ارتش بزرگ جهان خواهد شد.رئیس جمهوری روسیه در این فرمان خواهان افزایش تعداد کل نیروهای مسلح کشورش به ۳۸/۲ میلیون نفر شده که به گفته او ۵/۱ میلیون نفر از آنها را باید سربازان و نیروهای فعال ارتش تشکیل دهند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفته است که اگر غرب به اوکراین اجازه حمله به خاک روسیه با موشک‌های دوربرد تحویل داده شده را بدهد، به این معنی است که «کشورهای ناتو وارد جنگ با روسیه شده‌اند».

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب