یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۸
نظرات: ۰
۰
-
برگی از تاریخ| آیت الله طالقانی در آخرین خطبه های نماز جمعه خود چه گفت؟

آیت الله طالقانی در خطبه های نماز جمعه گفت: باید گروه گرائی و فرصت طلبی و تحمیل عقیده و یا خدای نخواسته استبداد زیر پرده دین را کنار بگذاریم و بیائیم با مردم با دردمندان و رنج کشیده ها و محروم ها هم‌صدا شویم.   

به گزارش «اطلاعات آنلاین» ۸۵ سال پیش در زمان حکومت رضا پهلوی برای نخستین بار جوان ۲۹ ساله‌ای دستگیر شد که بعدها عنوان دومین رهبر شورای انقلاب را به خود اختصاص داد. او عالمی نبود جز آیت‌سید محمود طالقانی.

این روحانی مبارز در سال ۱۳۳۲ به علت حمایت از ملی شدن صنعت نفت و همکاری با نواب صفوی به زندان افتاد. همچنین وی به علت ادامه دادن فعالیت و سخنرانی‌های افشارگرانه علیه حکومت محمدرضا پهلوی در سال‌های ۴۰،۴۱،۴۲،۴۳ چهار بار به زندان افتاد و به زابل و کرمان تبعید شد. پس از آن نیز به ده سال حبس محکوم ولی در سال ۴۶ بر اثر عفو عمومی آزاد شد.

اما سخنرانی ها و افشاگری های وی درباره حکومت محمدرضا پهلوی سبب شد تا در سال ۱۳۵۰ دوبار به زندان افتد. مرحوم آیت الله طالقانی بار دیگر در سال ۱۳۵۴ دستگیر و تا سال ۱۳۵۷ در زندان بود. سپس همراه با قیام ملت آزاد شد.

وی نخستین امام جمعه جمهوری اسلامی ایران بود و در زمان رحلت ۶۸ سال داشت. او پس از ملاقات دو ساعته با سفیر شوروی و پس از صرف شام در ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بامداد به تشخیص پزشک معالج دچار سکته قلبی شد و دارفانی را وداع گفت.

آخرین مواضع آیت الله طالقانی که در نخستین سالگرد شهدای ۱۷ شهریور سخنرانی می‌کرد، توسط روزنامه اطلاعات در ۱۸ شهریورماه ۱۳۵۸ منتشر شد.

متن گزارش روزنامه اطلاعات از آخرین نماز جمعه مرحوم آیت الله طالقانی را می خوانید:

 نماز جمعه این هفته با شکوه فراوان و با شرکت حدود دو میلیون نفر به امامت حضرت آیت الله طالقانی در بهشت زهرا و در جوار شهدای انقلاب اسلامی برگزار شد.

در مراسم این نماز شکوهمند پس از اجرای چند سرود و سخنان حجت الاسلام شبستری،  نماز جمعه به امامت آیت الله طالقانی برگزار شد. آیت الله طالقانی در خطبه اول خود طی سخنانی گفت:

در منطق انبیا، در منطق قرآن مسئله مرگ بخصوص برای انسان های مجاهد و پیشرو و شهدا حل شده است. در این آیه قرآن با صراحت و قاطعیت می گوید  درباره کسانیکه در راه خدا کشته شده اند، کلمه مرگ را بردارید نگوئید اینها مرده هستند، بلکه اینها زنده هستند و بیشتر مردم و شما چنین استعماری نداریم. این راهی است که انبیا بازکردند و دیوار بین این زندگی و زندگی آخرت را برداشتند و این راز را برای انسان ها گشودند که مرگ نیست. تحول است از زندگی به زندگی دیگر از رحم طبیعت به فضای بزرگ و وسیع و عالی الهی.

این راه خداست که راه نجات خلق است. راه آزادی انسانها است راه خدا نه به طرف آسمان ها است، نه شرق، نه غرب، نه جنوب، نه شمال، راه خدا همین است در همین آیاتی که درباره جهاد، قتال، هجرت، حرکت، مبارزه آمده است. قید فی سبیل الله است اولا برای اینکه جهادها و کوششها از جهت خودخواهی، سلطه جوئی، خودخواهی، به بند کشیدن، غنیمت، ربودن نباشد فقط برای نجات انسان برای نجات همه مردم برای گشودن بندها برای آزاد کردن انسان ها برای برداشتن سدهائی که مردم را از هم جدا کرده راه خدارا، راه تعالی را بسته است.

آیت الله طالقانی سپس با اشاره به اهمیت جهاد در راه خدا افزود: اگر انسان گوشه ای بنشیند و در افکار و در اندیشه و خیالات خود فرو برود و تنها تسبیح بگوید این از نظر اسلام منتشا تقرب به خدا نیست. چه بسا کسانی که در گوشه ای نشسته و به زبان سبحان الله می گوید و در درون اندیشه های خود آلودگی و نقشه های شیطانی است. چه بسا انسانی که الله اکبر می گوید ولی مال و ثروت و قدرت طلبی و شهوت را بزرگتر از هر چیز می داند. چه بسا انسانی که به زبان در گوشه خانقاهی، مسجدی لاالله اله الله می گوید و در اندیشه اش صدها بت برای خود می تراشد.

چه بسا کسانی که به تنهائی الحمدلله می گویند ولی رذایل خلقی و اندیشه های آنان نادرست است.

۱۷ شهریور ابهت مردم ایران را نشان داد

بزرگان، محققین فلاسفه برای تشکیل مدینه فاضله و برای مردمی که در راه تحقق چنین اجتماعی بزرگ و عظیم انسانی هستند می گویند باید کلمه مرگ از چنین اجتماعی حذف شود، همانطوریکه از زبان باید حذف شود، از اندیشه هم باید رانده شود. کسانیکه در راه خدا کشته شده اند، نمرده اند آن ها زنده اند بخت پیدا می کنند. دارای فرح می‌شوند، انبساط وجودی پیدا می‌کنند و دائما پرتو افکن بر دیگران هستند. این انسانی که در این محدوده مادی گرفتار است و دائما نگران است یا نسبت به گذشته محزون است از آنچه که از دست داده، غنایمی به دست نیاورده است، شهواتیکه به آن ها نرسیده لذاتی که از او فوت شده ثروت هایی که از دست داده این حزن است نسبت به گذشته خوف است نسبت به آینده چه خواهد شد.

شهدا چنین هستند، شهدا دائما الهام بخش هستند، شهدا در قلوب مردم زنده اند شهدا در نزد خدا زنده هستند. این تحول و این انقلاب شهادت که یک انسان آلوده و ساقط را یک مرتبه بالا می برد این خاصیت شهادت است. همان جوان، زن و مرد که  دائما در اندیشه تامین لذات و شهوات مادی است یک مرتبه از جا کنده می شود.

وقتی که به میدان شهادت آمد وقتی که دیدش وسیع شد این انسان چنان اوج می گیرد که همه غزایز را به جا می گذارد، می شود یک انسان عالیقدر که پر و بال می گشاید و به سوی خدا پرواز می کند.

شهدای ۱۷ شهریور ماه چنین بودند. رژیم و پشتیبانان آن و عوامل خارجی آن گمان می کردند از مدتها پیش فرهنگش را تحمیل کرده، اقتصادش را تحمل کرده، جوان های ما را ساقط کرده به شهوترانی و خوشگذرانی و لذات بی بندی و بی حسابی، بی قیدی کشنده، خیال می کرد این ملت تمام شد، ولی ۱۷ شهریور نشان داد که این ملت از جا بلند شده با همه عوامل سقوط با همه بندها، قیدهای قیدهای اخلاقی فرهنگی و اقتصادی تحمیل شده بت ها را باز کرد و در مقابل گلوله و تانکها با مشت گره کرده و فریاد الله اکبر دنیا را تکان داد. آن ها فهماندند که ما زنده ایم به خودمان متکی هستیم. دنبال رهبری قاطع خودمان هستیم و دنبال انبیا و اولیا شهدای گذشته از میدان کربلا گرفته تا این مسیر تاریخ و ما به دنبال آنها حرکت می کنیم.

با شهدا تجدید میثاق کنیم

این عظمتی بود که در چنین روزی مسلمان ایرانی جوان ما، زن و مرد ما، دخترها، مردها و پسرانمان، این وثیقه ای بود که برای ما گذاشتند.

امروز با ما لذتی در تربت اینها هستیم، در مزار آنها هستیم ولی این آمدن غیر از زیارت و فاتحه خوانی های سنتی و معمول است. این آمدن برای این بود که تجدید عهد کنیم ای بچه های که در این خاک خفته اید ای جوانانی که با گلوله دشمن تن های شما و قلب های شما دریده شد. ای زن های بزرگواری که به میدان ریختید و بچه ها را بغل گرفتید و در مقابل گلوله ها شتافتید ما آمده ایم بعد از یکسال با شما تجدید میثاق کنیم خون شما میثاق ما است. فریاد  الله اکبر شما میثاق ما است. آن هدفی که شما دنبال کردید، شما در مقابل طاغوت و برای آزادی انسان های ایران و مسلمان و همه انسان های دنیا ما با شما تجدید پیوند و تجدید عهد می کنیم. ما در زیر این آفتاب سوزان و در میان این جمعیت و کنار مزار شما آمدیم که تجدید پیمان کنیم تجدید پیمان در مقابل هرگونه استبداد و استعمار و استثمار به هر گونه تجدید پیمان برای آزادی بشر همه بشر و همه مردم تجدید پیمان برای پیاده کردن احکام عالیه اسلام و قران که مدتها زیر حاک ها مانده بود و فقط برای قرائت استفاده می شد. تجدید پیمان برای زنده کردن قرآن زنده کردن احکام اسلام، زنده کردن قوانینی که بشر را باید زنده کنند. برای این جمع شدیم، با شما پیمان می بندیم در آن روزی که شما آماده شدید که سینه سپر کنید و خودتان را در مقابل گلوگه قرار دهید بزرگترین و عظیم ترین کار تاریخ را کردید. رژیم را با آن همه قدرت با آن همه پشتیبان با آن همه سلاح از پا درآوردید درود خدا و دورود همه ما بر شما باد.

بارها تاکید کرده ام که شورا از اساسی ترین مسئله است

آیت الله طالقانی در خطبه دوم خود ضمن قرائت آیاتی از قرآن گفت: هدف پیامبر آزاد کردن مردم بود. آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی، ازاد کردن از اندیشه های شرکی که تحمیل شده، ازاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده . این رسالت پیامبر شما بود. ما هم باید دنبال همین رسالت باشیم. این شهدای ما هم دنبال همین رسالت بودند. در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیت های پلیسی که گاهی به اسم دین بر مردم تحمیل می شد که از همه خطرناکتر بود این خطرناکترین تحمیلات است. یعنی آنچه که از خدا نیست از جانب حق نیست. ان‌ها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندید و مردم را از حکرت حیاتی بازدارند حق اعتراض و انتقاد به کسی ندهند حق فعالیت آزاد به مردم، سلمانان ها و مردم آزاده دنیا ندهند.

دعوت اسلام دعوت به رحمت و آزادی است در اول هر سوره به نام دو رحمت، رحمت واسعه و رحمت خاص شروع می کند. ما نظام اسلامی می خواهیم که در پرتو رحمت باشد. ما اگر همان رسالت رحمت الهای را درباره مردم خودمان و دیگران در مرحله اول اجرا کنیم بسیاری از مشکلات حل می شود. بسیاری از این تشنجات از میان می رود. هنوز مردم مستضعف ما که در داخل و مرکز و اطراف کشور باور نمی کنند که رسالت اسلام و انقلاب ما برای ازادی است. چون عمل کمتر دیدند و در همین مسائیل که در کردستان پیش آمد اگر ما به جای درگیری پیش گیری می کردیم اگر آن وقتی که من به سنندج رفتم با دوستانمان عمل می کردیم با حفظ رحمت در پرتو رحمت با اینها تماس می گرفتم و بندها از اینها برمی داشتند بندهایی که از طرف رژیم بر آنها تحمیل شده و آنچه که رژیم غدار طاغوت بر آنها تحمیل کرده بود شاید این مسائل پیش نمی آمد یا کمتر پیش می امد. همینطور نسبت به دیگران و نسبت به همه ولی ما هنوز هدف اسلام را تشخیص ندادیم همه می گوئیم انقلاب اسلام بپرسید هدف اسلام چیست؟ هنوز مشخص نشده اسلام چه می خواهد منظور اسلام چیست؟ اگر هدف ها تشخیص داده بشود اگر راه به طرف هدف باز شود بسیاری از این درگیری‌ها تخفیف پیدا می کند آنوقت مشخص می شود که این برادر ایا واقعا ضد انقلاب بوده یا او را با شعارهائئ که در زمینه قلب های مادری نگهداشته اند شعاری می دهد که او را فریب می دهند به خودش می کشد و به طرف خودش جلب می کند و امتیازات علیه دولت و رهبری و این شهدای ما و این انقلابی ما که این قدر در اینجا زیر آفتاب جمع شده اند. از توده مردم راه انقلاب را عملا باید به آنها نشان بدهیم و باید از همان قدم اول و روز اول که این رژیم سقوط کرد ما پرچم رحمت باز کنیم و با عمل نشان بدهیم آن کسانی که هنوز می خواهند در ادارات حقوق های زیادی بگیرند و بنشینند و کار نکنند اینها را ببریم دنبال کار و به زندگی مردم مستضعفین مسکن آنقدر که می  توانیم برسیم و از این کاغذ بازی دست برداریم اگر این کار را می کردیم بسیاری از مسائل حل می شد. من قول می دادم که حل می شد.

صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسی ترین مسئله اسلامی است. حتی پیامبرش با آن شخصیت می گوید با مردم مشورت کن به اینها شخصیت بده بدانند که مسئولیت دارند متکی به شخص رهبر  نباشند ولی نکردند و میدانم جرات نکردند هنوز در مجلس خبرگان در بحث این اصل اساسی قرآن بحث می کنند که به چه صورت پیاده شود. این اصل اسلامی است یعنی همه مردم از خانه زندگی و واحدها باید باهم مشورت کنند در کارشان. علی (ع) فرموده هرکس در کارهای خودش استبداد کند هلاک می شود.

چرا نمی شود نمی دانم. امام دستور می دهد ما فریاد می کشیم دولت هم تصویب می کند ولی عملی نمی شود. مگر در سنندج که این شورای نیم بند تشکیل شد ضرری به جایی رسید و می بینیم که انجا نسبتا از همه جای کردستان آرامتر است.

یعنی گروه ها و افرادی دست اندر کار شاید اینطور تشخیص بدهند که اگر شورا تشکیل بشود دیگر ما چه کاره هستیم بروید دنبال کارتان بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردم هستند که کشته دادند. اینهایی که ا ینجا خوابیده اند از همین توده های جنوب شهر بودند. منطق اینها این بود می گویند که در کارخانه ها اخلال می شود خب بشود آن اصل مهمتر از این است که در کارخانه ها اخلال بشود. در کارخانه اگر اخلال شد شورا را تعطیل کنید.

این مردم ما را انتخاب کردند

آیت الله طالقانی در پایان گفت: همانطوریکه جلوی توپ و تانک رفتید این مسولیت ها را دارید شما این به عهده شماست. شاید بعضی از دوستان ما بگویند: «اقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح می کنید؟ بیائید در جمع در مجلس خبرگان می گویم بین موکلین شما من مطرح می کنم.

اینها هستند ما را وکیل کردند. می دانند برای چه وکیل کردند ما موظف و مسئولیت نسبت به اینها داریم.

باید دردها، اندیشه ها، بدبختی ها ناراحتی ها عقب ماندگی های این مردم را جبران کنیم. با قوانین نجات بخش و حیاب بخش اسلامی.

امیدواریم که همه ما هوشیار شویم. فرد فرد مسئولیت قبول کنیم و این مسائل عظیم اسلامی را کنار بگذاریم گروه گرائی و فرصت طلبی و تحمیل عقیده و یا خدای نخواسته استبداد زیر پرده دین را کنار بگذاریم و بیائیم با مردم با دردمندان و رنج کشیده ها و محروم ها هم‌صدا شویم.   

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب