چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۷
نظرات: ۰ |
۰
موتورهایی که روی اعصاب مردم ویراژ می‌دهند
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

در میان هیاهوی مدام در شهر، زوزه‌ای دردناک مثل میخی در عمق اعصاب آدمی‌ فرو می‌رود، زوزه‌ای که حذف آن مشکلی ایجاد نمی‌کند و نبودنش می‌تواند اندکی از استرس صوتی کلانشهر بکاهد: زوزه اگزوزهای دستکاری‌شده موتورسیلکت‌ها.

سجاد تبریزی خبرنگار اطلاعات نوشت: سکوت و آرامش در کلانشهر، گوهر نایابی است که ما به کمک ابزار و تجهیزات، به‌سختی و به‌طور نسبی در گوشه‌ای از آن،خانه یا محل کار _ برای خود فراهم می‌آوریم_  سکوتی شکننده که با باز شدن در یا پنجره از میان می‌رود. 

 هیاهوی شهر بی‌وقفه است، تفاوتی ندارد چه ساعتی از شبانه‌روز سر از پنجره بیرون آوریم، همیشه هست، گاهی بیش ، گاهی کم. اما در میان این هیاهوی مدام، زوزه‌ای دردناک مثل میخی در عمق اعصاب آدمی‌ فرو می‌رود، زوزه‌ای که برخلاف هیاهوی شهر، ناگزیر نیست، حذف آن مشکلی ایجاد نمی‌کند و نبودنش می‌تواند اندکی از استرس صوتی کلانشهر بکاهد: زوزه اگزوزهای دستکاری‌شده موتورسیلکت‌ها.

گرچه این موضوع محدود به موتورسیکلت‌ها نیست و مالکان برخی از اتومبیل‌ها نیز با دست بردن در سیستم تخلیه، بر آرامش نحیف شهر خنج می‌کشند، اما به دلیل نوع عملکرد انجین موتورسیکلت‌ها، صدای این دستکاری نامبارک در آن ها بسیار گوشخراش‌تر است، غرشی که سیستم عصبی انسان تحمل شنیدن  آن را ندارد.

آسیب به موتور

دستکاری در اگزوز و تعویض آن با انواع پرسروصدا، قبل از هرچیز به خود موتورسیکلت آسیب وارد می‌کند. مجتبی شفایی، تعمیرکار در این‌باره می‌گوید: آسیب اول به خود موتور وارد می‌شود، چرا که این دستکاری باعث بالا رفتن مصرف سوخت می‌شود. از آنجایی که برای چنین تغییری کاتالیزور را حذف می‌کنند، سنسور اکسیژن به سرعت از بین می‌رود. از طرفی برای ایجاد صدای بلندتر، راکب گاز بیشتری می‌دهد و همین عاملی است که به انجین و رینگ و پیستون فشار زیادی می‌آورد و به مرور باعث روغن‌سوزی و سر و صداهای دیگر می‌شود.

من به همه توصیه می‌کنم این تغییر را ایجاد نکنند، زیرا موتورهای بازار ایران، موتورهای برند نیستند و دور موتور زیادی ندارند، فقط صدای قار قار تولید می‌کنند! این اگزوزها تولید چین هستند و فقط ظاهر جذابی دارند.

صدای ناهنجار اگزوز به شهروندان آسیب می‌زند. این موتورسواران اغلب خودشان کلاه کاسکت می‌گذارند و صدای اگزوز را کامل نمی‌شنوند. 

اگزوز برای پیست مسابقات

عمده اگزوزهای موجود در بازار، اصلی نیستند. محسن خضایی، کارشناس فروش و فنی موتورسیکلت در این‌باره می‌گوید: مدل‌هایی که به ایران وارد می‌شود و به فروشگاه‌ها می‌رسد، چینی و تقریبا همه آن‌ها فیک هستند. 

در پیست‌ها و مسابقات قهرمانی وقتی می‌خواهند اگزور را تغییر دهند، موارد دیگری را هم به همراه آن عوض می‌کنند، از جمله کیت پاور که به موتور فشار نیاید. بعد از مسابقه هم موتور را به حالت استاندارد کارخانه باز می‌گردانند که آسیب نبیند. 

گزوزهایی که به ایران آمده، فقط صدای بیشتری تولید می‌کند و تأثیری در تنفس موتور ندارد. اما بسیاری به غلط فکر می‌کنند زمانی که اگزور عوض شود، نفس موتور باز می‌شود. اگزوز برای هر موتوری نباید استفاده شود؛ معمولا موتورهای دوسلیندر به بالا زمینه چنین تغییری را دارند، در حالی که اینجا آن را روی موتور تک‌سیلندر می‌بندند که صدای بیشتری تولید کند، صدایی که ناهنجار است و بازخورد خوبی هم در بین مردم ندارد. موتورسوران حرفه‌ای برای مسابقات از اگزوزهایی استفاده می‌کنند که کارخانه تولیدکننده موتور،  آن را تأیید کرده باشد، در حالی که چنین اگزوزی در ایران نداریم.

وی  به بی‌اطلاعی خریداران از آسیب‌های این اگزوزها اشاره می‌کند و می‌افزاید: اکثرا جوانان می‌خواهند با این صداها دیده شوند. سلبریتی‌هایی هم هستند که برای دیده شدن، این نوع اگزوزها را نصب می‌کنند. 

برچسب نزنیم

احتمالا اولین مفهومی که پس از خراشیده شدن پرده‌های گوشمان با صدای ناهنجار اگزوز به ذهنمان خطور می‌کند، واژه «ضداجتماعی» است؛ با این حال دکتر مینو امین‌زاده، روان‌شناس می‌گوید: ترجیح می‌دهم بگویم این شکل از «رفتار»، قابل بررسی است و نباید به آن برچسب «ضد اجتماعی» بدهیم. باید دید ریشه‌های این‌گونه رفتار چیست.

این نوع رفتار بیشتر در گروه سنی نوجوانان مشاهده می‌شود که تا ۲۲ سالگی را نیز در بر می‌گیرد. همچنان که در گروه‌های سنی و جنسیتی متفاوت، با توجه به فاکتورهای مختلف، می‌توان رفتارهای خاص و «ناهنجاری» را در ابعاد وسیع دید، در این گروه سنی نیز شاهد طیف گسترده‌ای از انواع رفتارها هستیم.

وی به سه کانون خانواده، محیط آموزشی و گروه همسالان به عنوان عوامل تأثیرگذار در این رفتار اشاره می‌کند و توضیح می دهد: خانواده و چگونگی برخورد مراقبان کودک با خلق و خوی او و نحوه پاسخ‌گویی و برآورده ساختن نیازهای بنیادینش از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. 

داشتن مراقبان بی‌مسئولیت، گرفتار، بدرفتار، عصبانی و معتاد یا مرگ آن‌ها، تنهایی و رها کردن کودک از جمله دلایل آسیب‌های جسمی، جنسی و عاطفی است. احساس تبعیض و بی‌عدالتی نیز در این فرآیند تأثیر دارد. نوع و شکل رابطه والدین با یکدیگر و هر کدام با کودک، محل زندگی، باورها و فرهنگ خانواده، در احساس «دوست داشته شدن» و «ارزش داشتن» قطعا اثرگذار است. فردی که دوران کودکی نسبتا طبیعی را گذرانده، در نوجوانی رفتارهای مناسب‌تری در سطح اجتماع دارد.

محیط‌های اجتماعی و آموزشی، مهدکودک و مدرسه، هم از لحاظ محیطی و هم از نظر برخورد مربیان و معلمان و اولیا مدرسه بسیار اهمیت دارد؛ ممکن است حس ارزشمند بودن را در کودکان و نوجوانان به دنبال داشته باشد یا در مقابل، افرادی ناراحت و خشمگین پرورش دهد که در این صورت در سطح اجتماع با انواع رفتارهای ناهنجار و بزهکارانه مواجه خواهیم شد.

جوانان از گروه همسالان بیش از دیگران تأثیر می‌گیرند. وجود دوستان، برقراری روابط صمیمانه با آن‌ها و تأیید و پذیرش از سوی آنان برای نوجوانان اهمیت دارد. 

تلاش برای خودنمایی

تمایل به اثبات و نشان دادن خود به‌ویژه در گروه همسالان، از ویژگی‌های دوران نوجوانی است. 

دکتر امین‌زاده توضیح می‌دهد: نوجوان، دوست و گروه را بر اساس تجربه‌های گذشته‌اش انتخاب می‌کند، چنانچه این پیام را گرفته باشد که موجود بی‌ارزشی است و مورد علاقه کسی نیست، یا بار اضافی بر دوش مراقبان است، گروهی را انتخاب می‌کند که به «قدرت نمایی» کمک کند و برایش خوب بودن یا خوب دیده شدن مهم نیست. نوجوان می‌خواهد به اصطلاح «خودی نشان دهد» و به دیگران اثبات کند «می‌تواند»، توجه می‌خواهد و در اجتماع هر کاری انجام می‌دهد که موردتوجه قرار گیرد. چه بسا تنبیه را طلب کند، زیرا با این کار، هم توجه بیشتری دریافت کرده و هم به خود می‌گوید من بد هستم، یعنی همان پیام دریافت‌شده از گذشته‌اش.

اختلال روانی؟

تلاش برای جلب نظر دیگران حتی با روش‌های ناهنجار، اختلال روانی محسوب نمی‌شود. دکتر امین‌زاده تاکید می‌کند: این نوع رفتار، «اختلال روانی» نیست، احتمال دارد کسی که اختلال دارد رفتارهای ناهنجار هم داشته باشد اما با یک علامت، نمی‌توانیم از عنوان «اختلال روانی»  استفاده کنیم. جلب توجه، برهم زدن آرامش دیگران، حتی تلاش برای گرفتن تذکر و تنبیه می‌تواند دارای این پیام باشد که «من هستم»، لطفا مرا ببینید!

فشارهای بیش از ظرفیت روانی کودک، آشفتگی‌های دوران کودکی در خانواده، الگوبرداری از مراقبان در خانه، اولیا مدرسه و گروه همسن و سال، هیجان‌طلبی نوجوانان و نیازهای فیزیولوژیک طبیعی آنان، ریسک‌پذیری و کمبود یا نبود محیط مناسب برای بروز هیجانات، عدم ثبات اقتصادی و اجتماعی در جامعه و چشم‌وهم‌چشمی، همه از عوامل شکل‌گیری چنین رفتاری هستند.

چه باید کرد؟

نوع برخورد دیگران با افرادی که برای جلب توجه، رفتار ناهنجار دارند، می‌تواند در کنترل آن مؤثر باشد. دکتر مینو امین‌زاده راهکارهایی را پیشنهاد می‌کند: باید نوجوانان با احساسات و عواطف و هیجانات خود آشنا شوند، محیط‌های امن برای تخلیه هیجانی ساخته شود تا افراد هنگام خشم و غم به آن مراجعه کرده و هیجان خود را با مشت کوبیدن، شکستن‌ اشیا شیشه‌ای و... بروز دهند، اجازه ابرازنظر به نوجوانان داده شود، ورزش و هنر در برنامه‌ریزی نهادهای اجتماعی قرار گیرد و رفتارهای مثبت هرچند کوچک نوجوان، مورد تشویق واقع شود. یکی از روش‌های مناسب با این رفتار، «بی‌توجهی» در سطح جامعه است. مثلا اگر به وسایل نقلیه با مشخصات نامبرده شده نگاه نکنیم، بی‌توجهی، باعث خاموش‌سازی رفتار می‌شود.

این روان‌شناس در پایان گفتگوی خود تأکید می‌کند: تغییر در سبک زندگی اهمیت دارد. به دلیل عدم شناخت دقیق از گروه‌های اجتماعی و احتمالا «هیجان طلبی» متفاوت آنان، می‌توان هم از تشویق و هم از تنبیه اجتماعی بهره برد. مثلا در مورد استفاده از کمربند ایمنی، تابلوهایی برای ایجاد ترس و وحشت از تصادف نصب و به موازات آن، جرایمی برای کسانی که از کمربند استفاده نمی‌کنند در نظر گرفته شد تا به این شکل، بستن کمربند به عنوان یک هنجار پذیرفته شود.
 

نظر شما چیه؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب