سجاد تبریزی: سکوت و آرامش در کلانشهر، گوهر نایابی است که ما به کمک ابزار و تجهیزات، بهسختی و بهطور نسبی در گوشهای از آن ــ خانه یا محل کار ــ برای خود فراهم میآوریم، سکوتی شکننده که با باز شدن در یا پنجره از میان میرود. هیاهوی شهر بیوقفه است، تفاوتی ندارد چه ساعتی از شبانهروز سر از پنجره بیرون آوریم، همیشه هست، گاهی بیش و گاهی کم.
اما در میان این هیاهوی مدام، زوزهای دردناک مثل میخی در عمق اعصاب آدمی فرو میرود، زوزهای که برخلاف هیاهوی شهر، ناگزیر نیست، حذف آن مشکلی ایجاد نمیکند و نبودنش میتواند اندکی از استرس صوتی کلانشهر بکاهد: زوزه اگزوزهای دستکاریشده موتورسیلکتها.
گرچه این موضوع محدود به موتورسیکلتها نیست و مالکان برخی از اتومبیلها نیز با دست بردن در سیستم تخلیه، بر آرامش نحیف شهر خنج میکشند، اما به دلیل نوع عملکرد انجین موتورسیکلتها، صدای این دستکاری نامبارک در مورد موتورها بسیار گوشخراشتر است، غرشی که در سیستم عصبی انسان برای تحمل آن راه چارهای پیشبینی نشده است.