ابراهیم جعفری در اطلاعات نوشت: شاید یکی از مهمترین تاثیرهای اجتماعی معماری سنتی ایران بر زندگی مردم، کوچه های قدیمی «آشتی کنان» باشد که بیانگر صمیمیت و گرمای محبت گذشتگان است این کوچه ها از مردمی حکایت دارد که دور از تکلف با صداقت، صمیمیت و محبت در کنار هم زندگی میکردند و وقتی خواسته یا ناخواسته با هم روبهرو میشدند، اگر کدورتی میان آنان بود، زایل میشد.
عرض کوچه های آشتی کنان به اندازه ای بود که ۲ نفر به سختی میتوانستند از کنار هم بدون رو در رو شدن عبور کنند و همین باعث برقراری ارتباط میان آنان می شده است. دلیل ساخت این کوچه ها این بوده که هنگام عبور تماسی میان عابران برقرار و صمیمیت بین آنان ایجاد شود. اگر با هم قهر بودند، در این کوچه ها نمی توانستند از هم روی برگردانند و مجبور به سلام و علیک می شدند و قهر آنان به آشتی بدل میشد.
در موارد زیادی که ۲ نفر با هم قهر بودند، وقتی از این کوچه ها در جهت مخالف هم رد می شدند، ناخودآگاه چند بار به یکدیگر برخورد میکردند و این وضعیت باعث خنده و آشتی آنان می شد.
گاهی حتی ساکنان محل به صورت برنامه ریزی شده این ۲ نفر را بدون اطلاع آنان در مسیر این کوچه ها قرار می دادند تا میانشان آشتی برقرار شود.
این کوچه ها که در محلههای قدیمی بافت تاریخی شهرستانهای یزد، شیراز، کاشان، کرمانشاه و تهران وجود دارند، دیوارهای کاهگلی، بارزترین ویژگی آن هاست؛ دیوارهایی از جنس خشت و کاهگل که موجب خنک شدن محله می شود.
معماری و سبک طراحی بناها و خانههایی که بشر از دیرباز تا کنون در آنها زیسته و گذران عمر کرده است، صرفاً یک زیور یا زینت برای کاشانه آدمی محسوب نمیشود، بلکه رج به رج و مو به مو برگرفته از مجموعه آداب و سنن و روحیه های اقوام در هر دوره زمانی است. شاید گمان کنید که تنگی و فضای باریک عبور و مرور از کوچههای قدیمی ناشی از یک نقص اندیشهای در معماری کهن است؛ درحالی که استادان علم معماری این سبک از سازه معابر قدیمی را با کوچههای آشتیکنان میشناسند، که در همین راستا خالی از لطف نیست اشاره کوتاهی به کارکرد ارتباطی سکوهای ساخته شده در جلوی در چوبی حیاط های قدیمی (تخت) هم داشته باشم.
«سکو» که به «پاخور» نیز شهرت دارد، نوعی بلندی است که در ۲طرف در ورودی خانهها قرار داشت و برای مهمانانی طراحی میشد که نمی خواستند وارد خانه شوند و در عین حال محل استراحت رهگذران نیز بوده است.
از سوی دیگر این سکوها یک حوزه عمومی برای گفتگوی اهالی محل در اوقات فراغت بود؛ زیرا فضایی فارغ از هرگونه دغدغه و نگرانی را برای تبادل نظر آنان فراهم می ساخت.