مرتضی دامن پاک جامی* در سلسله یادداشت های خود درباره اولویت های سیاست خارجی دولت چهاردهم در اطلاعات نوشت: سیاست خارجی تابعی از نگاه راهبردی برگرفته از منافع ملی است که در وهله نخست، هوّیت ملی هر کشور را در نظام بین الملل آنارشیک تعیین و تعریف میکند. از این رو، به رغم تغییر دولتها، سیاستهای کلان ملی کشورها در صحنه بین المللی تغییر نمیکند.با این حال، سیاست خارجی عرصه تداوم و تغییر است و جزم اندیشی و مطلق گرایی در آن هیچ توجیهی ندارد.
باید با کشورهای همسایه پیمان عدم تعارض امضا کنیم و به سمت پیوند زدن منافع مشترک گام برداریم. (میزگرد سیاسی شبکه یک، ۲۹ خرداد).طرح چنین ایدهای نشان میدهد که پزشکیان روند غالب در سیاست همسایگی را به خوبی درک کرده و قصد نقشآفرینی فعال در این روند را دارد. اما واقعیت این است که استمرار ایران هراسی و تصویرسازی منفی از ایران در سطح منطقه، همچنان به عنوان یک مانع جدی بر سر راه تحقق اهداف اعلام شده از سوی رئیس دولت چهاردهم و ایجاد منطقه قوی بر محور همکاری و تعامل خودنمایی می کند.
فراموش نکنیم که در دهه ۱۳۹۰، مخالفان منطقهاي توافق هسته ای مثل رژیم صهيونيستي نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از به سرانجام رساندن مذاکرات هستهای به کار بستند و در دوره پس از توافق نیز در ائتلافي نامیمون سعی كردند با تشدید فضای ایران هراسی و شیعه هراسی دوباره ایران را به عنوان تهدید امنیت منطقهاي و بینالمللی مطرح کنند و مانع از تحقق اهداف توسعه اي و تعاملات بين المللي آن شوند که تا حدود زیادی نیز در هدف خود موفق بودند.
از سوی دیگر، اتهامات مبنی بر نقش ایران در حمایت از محور مقاومت در برابر رژیم اسرائیل پس از تهاجم این رژیم به غزه و رویارویی مستقیم نظامی ایران و رژیم صهیونیستی در جریان این بحران، شرایط را برای بازیگری ایران در منطقه پیچیده تر کرده است.
هرچند توافق ایران و عربستان برای عادی سازی روابط پس از هفت سال تنش، تا حدود زیادی تصویر منفی ایران در منطقه را بهبود بخشیده و امکان رفع تنش در روابط ایران با برخی دیگر از کشورهای عرب منطقه را نیز افزایش داده است، اما عوامل تصویرساز منفی در روابط منطقه ای ایران مانند نقش مخرب رژیم صهیونیستی، افراط گرایی و تحرکات ضد شیعی / ضد ایرانی ناسیونالیست های عربی و محور پان ترکیسم همچنان فعال هستند.
لذا مادامی که ایران و کشورهای عرب و مسلمان منطقه برای نهادینه سازی و تثبیت روابط مبتنی بر همکاری و تضمین منافع مشترک اقدامی نکنند و بر سر یک « راهبرد بلند مدت همکاری و توسعه منطقه ای» به توافق نرسند، خطر بازگشت به شرایط گذشته این روابط شکننده را تهدید می کند. بدیهی است که پیشنهاد پیمان عدم تعرض مطرح شده از سوی رئیس جمهور پزشکیان می تواند پیش درآمدی بر ترسیم این راهبرد باشد.
نکته مهم دیگر اینکه ایران در منطقه اي به سر میبرد که کانون بحرانهای بزرگ بینالمللی، بهشت گروههای تروریستی، میدان مداخله مستمر قدرت های فرامنطقه ای، ظهور دولتهای ورشکسته و خاستگاه بیشترین آوارگان و مهاجران است. الزامات سیاستگذاری خارجی ناظر بر همکاری و تعامل منطقه ای، با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور، تجربه تجاوز همسایگان و رویایی اخیر نظامی با رژیم صهیونیستی، بر پیش شرط حفط و تقویت بنیه دفاعی کشور و حفظ ثبات در محیط امنیتی منطقهای استوار است.
در یک محیط بیثبات و دچار ناامنی، کاربست یک همکاری منطقه ای بر محور منافع مشترک کاری بس دشوار است و تنها یک الگوی ثبات ساز در محیط امنیتی میتواند بر این دشواری غلبه کند.
با این حال، پیش شرط ناظر بر رفتار منطقهای ایران و اراده آن برای ایجاد منطقه قوی آن است که سطح و عرصه درگیری خود را در منطقه تغییر دهد؛ به این معنی که ضمن حفظ و استمرار توازن قدرت با رژیم جعلی اسرائیل و رقبای منطقه ای، خود را از یک طرف منازعه در خاورمیانه به کشور میانجی و صلح ساز تبدیل کند.
یکی از اقدامات بسیار مهم و راهبردی در این راستا، ورود به مرحله تنش زدایی با رقبای منطقهای به ويژه عربستان سعودی است. این رویکرد می بایستی با مصر، اردن و دیگر کشورهای منطقه نیز ادامه یابد. سیاست منطقه ای ایران همچنین می باید نتیجه مثبت حاصل از جلوداری مقابله با تروریسم، رویارویی اخیر با رژیم اسرائیل و آثار چشمگیر اقدامات میدانی برای ایجاد موازنه قدرت را از طریق ابزار دیپلماسی و به نفع منافع اقتصادی کشور نقد کند.
از سوی دیگر، در فضای کنونی منطقه، ایران نیازمند یک دیپلماسی عاقلانه و هوشمندانه برای تغییر تصویر ساختگی موجود به عنوان عامل بی ثباتی و ارائه تصویری از خود به عنوان « کنشگری فعال و مسئول برای همکاری، ثبات و رفاه اقتصادی در منطقه» در رهگذر اجرای یک سیاست خارجی متوازن و فعال است که رئیس جمهوری بر آن تاکید ورزیده است.
ایران باید از هیچ تلاشی برای امنیت زدایی از رفتارها و برنامه های منطقه ای خود فرو گذار نکند. علاوه بر ارائه طرح گفت و گوي منطقهاي، پویش صلح هرمز و ايجاد شبكه امنيت منطقهاي که در سالهای اخیر از سوی دولت های گذشته جمهوری اسلامی ایران مطرح شده اند، دولت چهاردهم ميبايد در یک گذار ژئوپلیتیکی، عرصه بازیگری و تعامل خود را از ژئوپلیتیک وحشت درمنطقه خاورمیانه فراتر برده و وارد تعامل ژئواکونومیک با بازیگران مؤثر منطقه ای و فرامنطقهای به ویژه در آسیا و جنوب جهانی شود.
همكاريهاي اقتصادي با همسايگان در آسياي جنوب غربي، رفع موانع اجرایی کریدور شمال – جنوب و کریدور بین المللی چابهار با هند و و روسیه ، مشاركت هدفمند در طرح كمربند- راه چينيها در چارچوب سند راهبردی همکاری 25 ساله و حضور هدفمند و برنامه محور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و بریکس ميتواند ظرفيت كنش گري ايران را در همكاريهاي سیاسی و اقتصادي منطقه ای و میان منطقه ای تا حدود زیادی افزايش دهد.
در همین حال، به نظر می رسد که پیام رئیس جمهوری جدید ایران به خوبی از سوی کشورهای منطقه دریافت شده است. استقبال دول منطقه و به ویژه شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از پیروزی دکتر پزشکیان فراتراز تعارفات دیپلماتیک، معطوف به نوعی خرسندی و رضایتمندی است.
پیام های تبریک مقامات ارشد همه کشورهای همسایه و منطقه و تماس های تلفنی سران عراق، ترکیه، پاکستان، هند، قطر، عربستان، روسیه، آذربایجان، سوریه و .... بیانگر اهمیت سیاست همسایگی در دولت چهاردهم و علامت مثبتی است که با انتخاب ایشان ارسال شده است.
عکس العمل کشورهای عرب منطقه در برابر انتخاب دکتر پزشکیان در حالی است که در گذشته آنها معمولا از این بیم داشتند که با رسیدن اصلاحطلبان به قدرت، احتمال بهبود روابط ایران و غرب بیشتر است و آنها قربانی این بده بستان شوند و چه بسا غالبا تمایل داشته اند طیفی به قدرت برسد که زاویه عمیقی با غرب دارد؛ اما به نظر میرسد که این انگاره ذهنی و نگرانی از نزدیکی ایران و غرب اکنون به دلیل تغییر شرایط ژئوپلیتیکی منطقه تا حدودی در حال رنگ باختن است.
از مهمترین دلایل این تغییرات ژئوپولیتیکی این است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان با ترسیم چشماندازهای اقتصادی کلان، سودای قرار گرفتن در زمره اقتصادهای برتر جهان و نفت زدایی از اقتصاد خود را دارند و به این باور رسیدهاند که این مهم تنها در سایه منطقهای امن و بدور از تنش امکانپذیر است. از این رو، آنها چون گذشته از گسترش تنش میان ایران و آمریکا در منطقه استقبال نکرده و بلکه خود نیز برای کاهش آن وساطت میکنند.لذا در تلاش های آتی دولت چهاردهم برای احیای توافق هسته ای، باید به این واقعیت نیز توجه کنیم که هر توافقی با آمریکا برای رفع تحریمها و توافق احتمالی ایران با همسایگان برای ایجاد منطقهای امن و دور از تنش( پیمان عدم تعرض)، مکمل هم بوده و یکی بدون دیگری فاقد کارایی و عاملیت مطلوب برای هر دو طرف است.
۲- روابط متوازن با همه کشورها و مناطق و تاکید بر اصل استقلال راهبردی
محوریترین مفهومی که از مقاله دکتر پزشکیان در روزنامه تهران تایمز برداشت می شود، مفهوم تعادل و توازن است، یعنی سیاست خارجی دولت ایشان «متوازن و متعادل» است. تعادل در رفتار و گفتار و دوری از افراط و تفریط از ویژگی های مهم فرهنگ باستانی ایرانیان و از آموزه های ارزشمند دینی ما است که بازتاب آن در روابط خارجی ایران را می توان در سیاست ها و رویکردهایی مثل تنش زدایی، گفت و گو و داد و ستد فرهنگی، تعامل سازنده و موثرو تکیه بر اصول مذاکره و دیپلماسی جستجو کرد. در دوران پس از انقلاب اسلامی، این خصیصه به همراه استقلال خواهی ناشی از بدگمانی تاریخی به قدرت های خارجی که در اصل ۱۵۲ قانون اساسی تبلور یافته است، به دو ویژگی هویتی سیاست خارجی ایران تبدیل شده است. تجربه تاریخی نشان داده است که هر زمان روابط خارجی ایران از مدار تعادل خارج شود، آثار و هزینه های جبران ناپذیری را نیز بر کشور تحمیل می کند.
* پژوهشگر روابط بین الملل و سفیر سابق ایران در پرتغال و دانمارک