بهرام امیر احمدیان: سازمان ناتو که در سال 1949 با امضای «پیمان آتلانتیک شمالی» توسط 12 کشوردر واشنگتن تأسیس شد، گام به گام گسترش یافته و امروزه در مجموع به 32 عضو رسیده است و بخش بزرگی از قلمرو جهانی را در بر گرفته است.
ائتلاف نظامی، که در نهایت برای محافظت از اروپا در برابر تهدید شوروی تشکیل یافت، با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، برای مدت طولانی دچار ابهام استراتژیکی شد. این پیمان که بعدها نقشهایی در مبارزه با تروریسم جهانی بر عهده گرفت، به نظر میرسد سعی دارد ماهیت خود در برابر تهدید رو به افزایش روسیه و چین را تغییر دهد.
ناتو برآمده از فضای پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد و تقسیم جهان به دو قلمرو ژئواستراتژیکی دریایی(به رهبری ایالات متحده) و قلمرو ژئواستراتژیکی قاره ای (به رهبری اتحاد شوروی) ظهور یافت. هر یک از این قلمرو ها برای تامین امنیت قلمرو در کشورهای عضو، پیمان نظامی مرتبط با قلمرو خود را تاسیس کرد. در قلمرو ژئواستراتژیکی دریایی برای جلوگیری از خطرات احتمالی شوروی و هم پیمانان آن، «سازمان پیمان آتلانتیکی شمالی»(ناتو) تاسیس شد.
در قلمرو ژئواستراتژیکی قاره ای پیمان نظامی ورشو با ابتکار شوروی تاسیس شد. در دوره جنگ سرد جهان دو قطبی بود، و هر یک از قلمرو ها در صدد گسترش هر چه بیشتر فضای نفوذ خود بودند تا نسبت به مهار یکدیگر اقدام کنند. استراتژی مهار (containment) در اواخر دهه 1940 از سوی ایالات متحده برای کنترل گسترش اتحاد شوروی توسعه طلب دنبال می شد.
این اصطلاح سیاسی نخست از سوی دیپلمات ایالات متحده جورج اف. کنان در مقاله ای بی نام در شماره جولای 1947 مجله «فارین افیرز» معرفی و به عنوان سیاست خارجی ایالات متحده علیه توسعه طلبی شوروی و بلوک شرق بکار گرفته شد.
در واقع تاسیس پیمان ورشو نیز برای مقابله با تهدیدات قلمرو ژئواستراتژی دریایی در جولای سال 1955 تاسیس شد. مسکو به عنوان قلب ژئواستراتژی قاره ای پیمان ورشو را در سیطره خود داشت و با کمکهای نظامی به بلوک شرق همه اعضاء را به خدمت گرفته بود. مسکو به عنوان پایتخت اتحاد شوروی و پایتخت فدراسیون روسیه با سد دفاعی طبیعی از سوی شمال (اقیانوس منجمد شمالی) و سه هلال امنیتی پیرامون خود محافظت می شد.
هلال نخستین، جمهوری های خود مختار درون فدراسیون روسیه شوروی بود. هلال دوم نیز 14 جمهوری اتحاد پیرامون روسیه بودند. هلال سومی جمهوری های سوسیالیستی اروپای شرقی، آسیایی شرقی و مغولستان و چین در جنوب بودند. این هلال ها تا قبل از فروریزی دیوار برلین موجب آرامش سران مسکو بود.
با فرود یک هواپیمای یک موتوره به خلبانی جوانی آلمانی به نام «ماتیاس راست» که در تاریخ ۲۸می سال ۱۹۸۷از هلسینکی پرواز و توانسته بود در اطراف میدان سرخ مسکو فرود آید، ناکارامدی نظام دفاعی - امنیتی بلوک شرق آشکار شد.
مذاکرات ریگان با میخاییل گورباچف در باره تسلیحاتی استراتژیک و تشنج زدایی بین غرب و شرق و متعاقب آن فروریزی دیوار برلین، در درون اتحاد شوروی و همپیمانان آن، جهان را با تغییرات ژئوپلیتیکی شگرفی روبرو کرد. انحلال پیمان ورشو از سوی گورباچف به نیت انحلال پیمان ناتو و آرامش در جهان انجام شد.
گورباچف می پنداشت که پس از انحلال پیمان ورشو، پیمان ناتو فلسفه وجودی خود را از دست داده و ناگزیر به انحلال خواهد بود و استقلال جمهوری های اتحاد شوروی آینده روشنی را برای جهانی بهتر و دور از منازعات نظامی-امنیتی سوق می دهد.
ولی استقلال جمهوری های شوروی سابق، مسکو را با نگرانی روبرو ساخت. تشکیل «سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع» اگر چه در سالهای نخستین تا حدودی انسجام مورد نظر مسکو را برآورده می کرد، ولی با گرایش جمهوری های شوروی سابق در باز کردن بازارهای خود به سوی غرب و تعاملات همه جانبه با جهان آزاد موجب دلسردی مسکو و احساس تنهایی شد.
همه این جمهوری ها به نحوی از مدار روسیه خارج شدند و در نهایت هلال دوم نیز وضعیت سپری حایل برای مسکو را منتفی کرد. عضویت جمهوری های سوسیالیستی اروپای شرق در ناتو و ساختارهای یورو-آتلانتیکی، موجب فروپاشی هلال سوم حلقه دفاعی مسکو شد.
در دهه دوم استقلال و روی کار آمدن پوتین اگر چه به ظاهر یک جمهوری غیر ایدئولوژیک اعلام شد، نهایتا خلا ایدئولوژیک و نبود یک استراتژی از پیش برنامه ریزی شده برای ایفای نقش ابرقدرتی، روسیه را با ضعف استراتژیکی و انزوای بیشتر در محیط بین الملل مواجه ساخت.
از این مقطع به بعد روسیه با کسب تجریه تلخ از دست رفتن متحدان بویژه در بالکان، با سرکوب خونین جدایی طلبان چچن، اشغال نظامی بخشهای جدایی طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا در قلمرو گرجستان(در سال 2008) و اشغال نظامی شبه جزیره کریمه از قلمرو اوکراین(2014) و در نهایت حمله نظامی به اوکراین در آغاز سال 2022، جهان را با بحرانی دشوار روبرو ساخته است که ناگزیر رویارویی با روسیه را تنها توسط سازمان بزرگ و قدرتمند ناتو امکان پذیر ساخته است. این حرکات روسیه، اعضای ناتو را در جدیت در دفاع از فلسفه وجودی و ایفای نقش مدافع استقلال کشورهای همپیمان تبدیل کرده است.
در کنار عوامل متعددی که منجر به فروپاشی شوروی شد، نقش مسابقه تسلیحانی بارزتر است. کشاندن شوروی به این مسابقه آنرا ناگزیر به دنبال کردن موازنه تسلیحاتی کرد. شوروی با اقتصاد سوسیالیستی و ایفای نقش بزرگتر برای حمایت از اقتصادهای بلوک شرق، بودجه های محدودی برای توسعه اقتصادی داشت که در نهایت هم از نظر اقتصادی و هم علمی و نظامی نمی توانست پابپای ناتو به بازسازی ارتش اقدام کند و صرف هزینه بیشتر از بودجه دولتی منجر به کاستن از هزینه های بخشهای اقتصادی و خدماتی می شد.
برای نمونه برای مقایسه تنها هزینه نظامی ایالات متحده عضو مهم ناتو که در سالهای اخیر 800 میلیارد دلار است، روسیه اگر به تنهایی برای موازنه تسلیحاتی با ایالات متحده اقدام کند، ناگزیر خواهد بود حدود 40 درصد از درآمدهای خود را صرف بودجه نظامی کند.
به همین سبب ناتو برای جلوگیری از توسعه طلبی روسیه راهی بجز کشاندن روسیه به مسابقه تسلیحاتی و تحریم ندارد، زیرا ساختار کنونی شورای امنیت ابزاری برای جلوگیری از تجاوز دارندگان حق وتو به دیگر کشورهای مستقل را ندارد.
بویژه آنکه روسیه با توسل به اندیشه سیاسی «جهان روسی»(روسکی میر) در صدد احیای امپراتوری روسیه در «اوراسیا»ست که بتواند «امپراتوری اردوی زرین» را بر پا دارد. تهدید ناتو به حمله اتمی و برپایی جنگ جهانی سوم، تشبثاتی است که روسیه در پی گرفته که تهدیدی خطرناک برای آینده جهان است.
۳۲عضو ناتو روز چهارشنبه 11 ماه جولای 2024 در اجلاس سران که به مناسبت 75 سالگی تاسیس در ایالات متحده برگزار شد، رسماً اعلام کردند که اوکراین در مسیری «غیرقابل بازگشت» برای عضویت در این ائتلاف نظامی غربی قرار خواهد گرفت. هر چند که این نوع از موضعگیری میتواند بسیار حداقلی تلقی شود، اما به لحاظ قانونی، ارائه تضمین برای حمایت از اوکراین در دوران پس از جنگ با روسیه را الزامآورتر میکند .
کشورهای عضو ناتو در اجلاس چه به صورت جداگانه و چه در بیانیه مشترک نشست سران در واشنگتن، مجموعهای از اقدامات را با هدف تقویت دفاعی اوکراین اعلام کردند .
بطور خاص، کشورهای ایالات متحده، هلند و دانمارک اعلام کردند که اولین سری از جنگندههای اف-۱۶ناتو تا تابستان امسال در اختیار خلبانان نظامی اوکراینی قرار خواهند گرفت.علاوه بر این، ناتو متعهد شد که در بلندمدت، کمکهای امنیتی بیشتری به اوکراین ارائه کند و یک مرکز جدید با هدف اطمینان از تامین مداوم تسلیحات و آموزش به نیروهای نظامی اوکراین ایجاد کند.
آوردن نام چین در پیشنویس بیانیه ناتو
تعهدات جدید ناتو الزامات اعلام شده اوکراین برای قدرت نظامی لازم برای غلبه بر نیروهای مهاجم روسیه را برآورده نمیکند.با استناد به اظهارات غرب مبنی بر نقش چین در تامین قطعات تسلیحات روسیه، پکن در بیانیه پایانی ناتو به عنوان «یک کار راهاندازِ سرنوشتساز» در جنگ روسیه علیه اوکراین، لقب گرفت.
اعضای این ائتلاف در بیانیه خود تاکید کردند که «آینده اوکراین در ناتو است. ما به حمایت از آن کشور در مسیر برگشت ناپذیرش برای ادغام کامل در همکاریهای یورو-آتلانتیک، از جمله عضویت در ناتو ادامه خواهیم داد.»