جماران نوشت: دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: اگر مسئولی به صورت قانونی سر کار بیاید، به عنوان حزب مؤتلفه، در جهت همکاری مشترکات با او خواهیم بود. من و مرحوم آقای عسکراولادی با آقای خاتمی ارتباط داشتیم و گاهی به ایشان مشورت میدادیم؛ در حالی که مشی آقای خاتمی برای ما قابل قبول نبود. با دولت آقای روحانی هم همکاری میکردیم. ما با کسی دعوا نمیکنیم. چون با کسی که به صورت قانونی مسئول میشود مخصوصاً کسی که رأی اکثریت را دارد، برخورد نمیکنیم. لذا الان چه بگویم؟ من نمیتوانم درباره کسی که سیاستهای او مشخص نیست چیزی بگویم. اگر با ایشان دیدار کردم، نظرات خودم را در چارچوبی که بخواهد به او ارائه میکنم.
مهم ترین محورهای گفت و گو با اسدالله بادامچیان در پی می آید:
*هنوز نمیدانم که سیاستهای کلان جناب دکتر پزشکیان چیست. ما با هم رفیق هستیم؛ چهار سال در مجلس هشتم با هم رفیق بودیم، این رفاقت ادامه دارد و مشکلی با هم ندارم. الان نمیدانم که سیاستهای ایشان چیست، دیگران هم نمیدانند و نوع صحبت و بحثهای ایشان تبیین نشده است.
*تا قبل از دیدار با دکتر پزشکیان، نمیگویم که چه کار باید انجام دهد، چون نمیدانم سیاست ایشان چیست. اگر سیاست ایشان مشخص شد، نظرات موتلفه را به عنوان یک حزب شصت ساله با بیش از نیم تجربه، سلامت، پاکی، دلسوزی، متانت و معتدل بودن، در اختیار وی قرار میدهیم. لذا تا قبل از دیدار، اظهار نظر نمیکنم.
*انتخابات که خیلی خوب و عالی عالی بود. به قول من، برترین دموکراسی و بهترین مردمسالاری اسلامی بود. در این موقعیت که دانشجویان و دانشگاهیان جهان، به اسلام، غزه و ایران توجه دارند این انتخابات به عنوان نمونهی عالی مردمسالاری اسلامی، برگزار شد. همه گروهها در انتخابات حضور داشتند، حرفهای خود را زدند، صدا و سیما در اختیار همه آنها بود، مردم دیدند و نامزد مطلوب خود را انتخاب کردند.
*حدود 50 درصد مردم در انتخابات شرکت کردند و شانزده و نیم میلیون به آقای پزشکیان و سیزده و نیم میلیون به آقای جلیلی رأی دادند. در عرض چهار ماه، مردم با نهایت آزادی در چهار انتخابات شرکت کردند. برخی ادعا کردند که استانداران و فرماندارها به نفع نامزد مورد علاقه دولت کار میکنند، در حالی که این گونه نبود و فردی که رأی آورد، آراء او خوانده شد و همان طور که آقا فرمودند انتخابات در سلامت، امنیت، رقابت و مشارکت بیشتر مردم برگزار شد.
*رئیس جمهور، تازه آمده و باید سیاستها، همکاران، دولت و نوع کار او مشخص شود تا اظهارنظر کنیم. اینکه برخیها مطالبی میگویند، بالاخره ما در کشور آزادی بیان داریم و نمیشود درباره آزادی بیان دعوا کرد. از طرف دیگر برخی مسائل دارای واقعیت نیستند، به محض اینکه انتخابات تمام شد دکتر جلیلی میرود و با دکتر پزشکیان گپ میزند. این درست نیست که پیرامون انتخابات با هم دعوا کنیم. در دنیای سیاست نمی شود توقع داشت که کسی چیزی نگوید؛ کسی تند میگوید و کسی کُند میگوید. اتفاقاً ملت ما تحت تأثیر این حرفها قرار نمیگیرد. در مجموع باید منتظر باشیم که خداوند برکات خود را بر ما نازل کند لذا مجموعه نظام و مردم باید دست در دست هم پیش بروند تا کشور را در مسیر گام دوم و رسیدن به قلهها کمک کند.
*رئیس جمهوری آمده که چهره جدیدی است و شانزده و نیم میلیون نفر از مردم به ایشان رأی دادند. برخی میگویند که 50 درصد رأی ندادند، مگر رأی دادن در کشور ما اجباری است که اگر رأی ندهند مجازات شوند؟ رأی دادن اختیاری است. حدود 50 درصد رأی بالایی است و شوخی نیست. بنابراین چنین انتخابی پیش آمده و رئیس جمهور منتخب بررسی میکند تا ببیند که برنامههای او چه باید باشد. ما هم باید منتظر باشیم تا مراسم تنفیذ ایشان انجام شود، روال رسمیت قانونی در مجلس شکل بگیرد و دکتر پزشکیان مسئولیت ریاست جمهوری را عهدهدار شود. تا آن زمان باید احترام ایشان را از هر جهت نگه داریم و حرفهای تلخ نگوییم. چرا با برخی اظهارات کام شیرین مردم را که آمدند و رأی دادند، تلخ کنیم؟ باید مراقبت کنیم و کام مردم را تلخ نکنیم. باید آینده را ببینیم.
*من بر این عقیده هستم که مردم دیگر دنبال اصلاحطلب و اصولگرا نیستند. بعد از معرفی شش نفر نامزد از سوی شورای نگهبان، یک روزنامهی اصلاحطلب تیتر زد که «یک مقابل پنج». چرا یک نفر را در مقابل پنج نفر قرار میدهید؟ اگر آن یک نفر فردا رأی آورد، پنج نفر میخواهند با وی همکاری کنند یا نه؟ البته رقابت انتخاباتی شکل گرفت و آن رویه حذف شد و دنبال نکردند.
*من معتقدم که در این قضایا باید به فکر حال و آینده باشیم. الان چه وظیفه و تکلیفی داریم؟ وظیفه داریم که به رئیس جمهور جدید کمک کنیم و اجازه دهیم سیاستهایش را اعلام کند. هرکس هم سیاستهای وی را قبول ندارد به صورت منطقی و صحیح، دیدگاه خود را تشریح کند. رقابت سیاسی که همیشه وجود دارد و غیر از رقابت انتخابات است. پس در رقابت سیاسی باید منطقی، متین و محترم جلو برویم.تحلیلگر روزنامه الجزیره گفت که الان دیگر انتخابات اروپا و آمریکا، و دموکراسی آنها برای ما مطرح نیست، بلکه انتخابات ایران برای ما مطرح است که با آزادی بیان و حضور مردم برگزار میشود. به نظرم باید مقداری با آرامی جلو برویم.
*ببینید این 50 درصد، «نیامده» نیستند. علت این است که خیلی از آنها نیازی نمیبینند تا بیایند و اگر احساس نیاز کنند میآیند. آنها میگویند نتیجهی انتخابات با 50 درصد هم حاصل میشود، چرا من بروم و رأی بدهم؟! هوا هم گرم است و بهتر است زیر کولر باشم! اینها افرادی نیستند که نخواهند در انتخابات شرکت کنند. در هیچ جای دنیا انتخاباتی نداریم که صد درصد مردم حضور پیدا کنند، نشدنی است. معمولاً شصت، هفتاد یا هشتاد درصد از حائزین شرایط در انتخابات شرکت میکنند. در ایران هم بالاترین حضور مردم در انتخابات، هفتاد و خوردهای درصد است. با این شرائط حداقل باید بگوییم 20 درصد و خوردهای از حائزین شرایط نسبت به گذشته در انتخابات شرکت نکردند. بخشی از 61 میلیون نفر واجدین شرایط، در روستاها و شهرها، پیرزن و پیرمرد هستند و نمیخواهند رأی بدهند یا حال و حوصله رأی دادن را ندارند. لذا ده درصد از 61 میلیون را اگر حساب کنیم، شش میلیون میشود. برخی هم علاقهمند به رأی دادن نیستند. بنابراین، نگوییم 50 درصد از حائزین شرائط نیامدند، منطقی این است که بگوییم درصدی نیامدند.