چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۹
نظرات: ۰
۰
-

همه ما بخش زیادی از اوقات فراغت نوروزی را به‌صورت مجازی و در شبکه‌های اجتماعی زندگی کردیم. اما آیا به همین نسبت بیش‌تر یاد گرفتیم؟ آیا راضی‌تر و خوشحال‌تر هم بودیم؟ 

اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات نوشت: هفته اول نوروز که تمام شد گوشی تلفن همراهم پیام داد که 7 ساعت و 40 دقیقه بیش از هفته آخر اسفند از آن استفاده کرده‌‌ام. توجهی نکردم چون برایم طبیعی می‌نمود؛ عید نوروز بود و وقت خوش‌وبش و احوال‌پرسی و عیدمبارکی گفتن با دوستان و آشنایان. پایان هفته دوم اما مدت زمانی اعلام شد که برایم هشداردهنده بود: 10 ساعت بیش‌تر از هفته اول! 

این دو عدد من را به فکر واداشت: روزهایم را چگونه سپری می‌کنم؟ تلفن هوشمند چه نقشی در زندگی‌ام آن هم در ایام تعطیلات و تفریح و فراغت پیدا کرده است؟ شاید خیلی از افراد نسبت به این موضوع حساسیتی نداشته باشند، اما من که همیشه مراقبت می‌کردم تا ابزارها و برنامه‌های موبایلی و شبکه‌های اجتماعی مرا بنده خود نکنند، بلکه در خدمتم قرار گیرند تا زندگی راحت‌تری داشته باشم.

حالا با چنین وضعیت شگفت‌آوری مواجه شده بودم. آن هم در حالی که کتاب‌های مجازی‌ام را با این گوشی تلفن دنبال نکرده بودم. کنجکاو شدم ببینم اطرافیانم چه شرایطی دارند؟ نتیجه همانی بود که حدس می‌زدم: همه ما بخش زیادی از اوقات فراغت نوروزی را به‌صورت مجازی و در شبکه‌های اجتماعی زندگی کردیم. اما آیا به همین نسبت بیش‌تر یاد گرفتیم؟ آیا راضی‌تر و خوشحال‌تر هم بودیم؟ 

تبعات زیست مجازی بر زندگی اجتماعی

دکتر عباس تقی‌زاده ـ روزنامه‌نگار و پژوهشگر ارتباطات در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات با اذعان به اینکه پس از رواج تلفن‌های هوشمند با نوروز مجازی روبه‌رو شده‌ایم، می‌گوید: نوروز دیجیتال با همه داشته‌هایش با اشتراک‌گذاری‌های گسترده و زودهنگام، نوروز را نیامده، از نوبودن می‌اندازد. ما سال‌هاست که با به اشتراک‌گذاری مجازی سبزه‌ای که هنوز لذت دیدن، لمس و نوازشش را نچشیده‌ایم آن را پژمرده می‌کنیم. پیش از سال نو، از سفره هفت‌سین در فضای مجازی رونمایی می‌کنیم و وقتی کنار همان سفره می‌نشینیم احساس تازگی نمی‌کنیم. همه چیز را پیش از این دیده‌ایم و دیده‌اند و بی‌درنگ سراغ سفره مجازی دیگران می‌رویم.

او می‌افزاید: استفاده بیش از حد از تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی و دیدن نوروز از دریچه استوری‌ها و پست‌ها که عمدتا تصویری هستند روی ذهن ما نیز تاثیر می‌گذارد و ذهن را عادت می‌دهد که دائما همه چیز را مثل لنز دوربین ببیند. ضمن اینکه با عادت به عکس گرفتن پیاپی و اشتراک‌گذاری آن، خود را از حضور واقعی در فضای نوروز و طبیعت نیز محروم کنیم و لذت کمتری از نوروز می‌بریم.

 
او ادامه می‌دهد: با ورود هر فناوری جدید به ویژه فناوری ارتباطی، شیوه زیست و سبک زندگی ما نیز دچار تغییر می‌شود. ورود تلفن همراه تغییرات چشمگیری در سبک زندگی و ارتباطات ما ایجاد کرده است، اما باید استفاده از فناوری‌ها را مدیریت کنیم تا ما آن‌ها را کنترل کنیم نه آن‌ها ما را.

تقی‌زاده با بیان اینکه یکی از چالش‌های استفاده مدیریت‌نشده از فناوری‌های نوین، جایگزین شدن ارتباطات مجازی به جای حضوری است، می‌گوید: مهیا شدن امکان پیام فرستادن و تماس گرفتن و ویدیوی تبریک فرستادن گاهی باعث می‌شود دیدار حضوری را حذف کنیم. البته قرار نیست به دیدار همه افرادی که می‌شناسیم برویم، اما اینکه برای افراد نزدیک هم به ارتباط مجازی بسنده کنیم در دراز مدت باعث دورشدن ما از هم می‌شود و برای زندگی اجتماعی ما تبعات منفی به‌دنبال دارد.

تیک عصبی دیجیتال

برای اینکه بدانم تاثیر فناوری‌هایی چون گوشی هوشمند و اینترنت و فضای مجازی بر زندگی شخصی ما چگونه است و چه باید بکنیم تا به زندگی واقعی برگردیم سراغ کتاب «مینیمالیسم دیجیتال» نوشته «کال نیوپورت» رفتم که توسط نشر میلکان و با ترجمه سمانه پرهیزکاری منتشر شده است.

نخستین جمله‌ای که در این کتاب خواندم و تکانم داد این بود: تمایل به چک کردن مدام شبکه‌های اجتماعی یک تیک عصبی است! در این کتاب، به نقل از «جارون لانیر» استاد علم فلسفه تکنولوژی، به یکی از تبعات حضور بیش از حد در فضای مجازی اشاره شده است: «در یک فضای باز تجاری که باید در آن برای جلب‌توجه هرچه بیش‌تر آدم‌ها تلاش کرد، احساسات منفی، توجه افراد بیش‌تری را به خود جلب می‌کند. برای کاربران معتاد به اینترنت، ارتباط مداوم با این تیرگی و منفی‌گرایی می‌تواند به منبعی بسیار تخریب‌کننده تبدیل شود.»

نویسنده این کتاب با اشاره به یافته‌های پژوهشی‌ خود درباره این موضوع می‌گوید: «مواجهه با مجموعه‌ای از نگرانی‌ها از استفاده افراطی از این ابزار اعتیادآور و خسته‌کننده گرفته تا قدرت آن در کاهش حس استقلال فردی، کاهش شادی، دامن زدن به غرایز شوم و منحرف کردن حواس افراد از فعالیت‌های ارزشمند همه و همه چشم مرا به روی رابطه مسمومی باز کرد که امروزه بین بسیاری از افراد و فناوری‌ها رخنه کرده است.»

کنترل رفتار و احساسات

نیوپورت نمی‌خواهد مزایای وجود چنین فناوری‌ها و امکاناتی را انکار کند یا دست‌کم بگیرد و یادآور می‌شود: «فوایدی که در این ابزارها هست دلیل نگرانی ما نیست. اگر شما از چند کاربر عادی فضای‌مجازی بپرسید که مثلا چرا از فیس‌بوک، اینستاگرام یا توییتر استفاده می‌کنند برای شما جواب‌های قانع‌کننده‌ای می‌آورند. هرکدام از این سرویس‌ها احتمالا چیز مفیدی به آن‌ها ارائه می‌دهد که پیدا کردنش در جای دیگری سخت است.

مثلا می‌توانند با آن‌ها عکس‌های بچه تازه متولدشده خواهر و برادرشان را ببینند یا از هشتگ برای دنبال کردن یک حرکت مردمی استفاده کنند.» او ادامه می‌دهد: «منشاء ناراحتی ما فقط وقتی آشکار می‌شود که با واقعیت عمیق‌تر این فناوری‌ها مواجه می‌شویم و آن این است که این فناوری‌ها تلاش کرده‌اند نقش خودشان را در زندگی ما گسترش دهند، فضایی بیش از آنچه که در ابتدا از آن‌ها خواسته بودیم اشغال کنند و به‌طور فزاینده‌ای به ما دیکته می‌کنند چگونه رفتار و احساس کنیم. استفاده بیش از حد از این ابزارها گاهی به قیمت بازماندن از سایر فعالیت‌های مفید و موردعلاقه‌مان تمام می‌شود. در واقع آنچه که ما را خسته و کلافه کرده، احساس از دست دادن کنترل بر فعالیت‌های روزانه‌مان است.

حسی که خودش را به شیوه‌های مختلفی در طول روز نشان می‌دهد. مثلا وقتی داریم بچه‌مان را حمام می‌کنیم حواس‌مان بیش‌تر جای دیگری است یا زمانی که نمی‌توانیم از یک تجربه جالب به خوبی لذت ببریم چون نیرویی قدرتمند وادارمان می‌کند آن را ثبت کنیم تا با مخاطبان مجازی به اشتراک بگذاریم.» او در ادامه با اشاره به اینکه مردم به‌دلیل تنبلی و بی‌هدف بودن‌شان نیست که تسلیم صفحه نمایش گوشی‌ها می‌شوند، می‌افزاید: «میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری شده تا آدم‌ها به تله فضای مجازی بیفتند و هیچ راه گریزی از آن نداشته باشند. انگار پای‌مان لیز خورده، عقب عقب رفته‌ایم و توی دام این زندگی آنلاین افتاده‌ایم.»

رابطه آگاهانه به جای مسحورشدگی

محمد امین ـ روزنامه‌نگار و پژوهشگر در حوزه علوم اجتماعی است. او می‌گوید که رابطه انسان‌ها با شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌هایی همچون اینترنت و گوشی هوشمند موضوعی است که بسیار به آن می‌اندیشد. امین در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات از تجربه رویارویی‌اش با این فناوری‌ها می‌گوید و اظهار می‌کند: پس از رواج قابلیت‌های گوشی‌ هوشمند، سبک مطالعه‌ام را دیجیتال کرده‌ام و بسیار هم برایم لذت‌بخش و مفید بوده است.

او ادامه می‌دهد: در همین حال، حضورم در شبکه‌های اجتماعی به شکل معناداری حداقلی است و فعالیت‌های مختصری در این فضا دارم تا به فلسفه‌ شبکه‌های اجتماعی که به‌طور خلاصه می‌توانم آن را «به انقیاد درآوردن» معنی کنم «نه» بگویم. او می‌افزاید: رسانه‌های اجتماعی در جهان امروز جای زیادی را اشغال کرده‌اند، به‌راحتی می‌توانند «سوژگی» را از ما گرفته و ما را به یک «ابژه» تبدیل کنند و یک انسان چنانچه سوژگی خود را از دست بدهد واویلا می‌شود!

او بیان می‌کند: با استفاده از گوشی هوشمند هم می‌توانیم باخ و شوپن و محتواهای متعالی گوش کنیم و هم مسحورش بشویم و به بردگی آن دربیاییم. من آگاهانه انتخاب کرده‌ام که در برابر فناوری‌های ارتباطی سوژگی خود را از دست ندهم. این پژوهشگر ادامه می‌دهد: نمی‌گویم این امکانات مدرن را پس بزنیم، بلکه حرفم این است که رابطه خود را با آن تنظیم کنیم و با دیده نقد سراغ آن برویم و مغلوب و مسحورش نشویم.

سبکی جدید برای زندگی دیجیتال

با یک جستجوی ساده در اینترنت هزاران مقاله و متن به دست می‌آید که در آن نسبت به معایب استفاده بیش از حد از گوشی‌های هوشمند و حضور بی‌حد و حساب در شبکه‌های اجتماعی و پیامدهای جسمی و روانی آن هشدار و انذار داده شده است، اما مگر ترک این وابستگی و استفاده بهینه از این فناوری‌ها به این سادگی است؟

کال نیوپورت می‌گوید: اینکه انسان‌ها در یک دهه اخیر از این دستگاه‌ها شکست خورده‌اند اصلا جای تعجب ندارد. ما انگار وارد یک مسابقه تسلیحاتی نابرابر شده‌ایم که در آن فناوری‌های جدید به استقلال فردی‌مان تجاوز می‌کنند و با دقت هرچه بیش‌تر به شکار نقاط ضعف دیرینه مغز ما می‌پردازند. 

او در عین‌حال راهکارهایی برای غلبه بر این متجاوز کوچکِ پرقدرت ارائه می‌کند و یک سبک یا به گفته خودش فلسفه‌‌ای را پیشنهاد می‌کند؛ «مینیمالیسم دیجیتال». و آن را این‌گونه تشریح می‌کند: زمان‌تان در فضای مجازی را روی تعداد کمی فعالیتِ به‌دقت انتخاب‌شده و محدود متمرکز کنید.

فعالیت‌هایی که کاملا از چیزهایی پشتیبانی می‌کنند که برای شما ارزشمندند و باعث می‌شوند تمام بقیه چیزها را کنار بگذارید. 
براساس دستورالعمل این کتاب، برای اینکه مینیمالیست دیجیتال بشویم باید ابتدا پاکسازی دیجیتال انجام بدهیم: ابتدا باید در یک دوره 30 روزه در استفاده از فناوری‌های غیرضروری و اختیاری زندگی‌ تعطیلی موقت ایجاد کنیم و در این مدت فعالیت‌ها و رفتارهایی را که در ما حس رضایت ایجاد می‌کنند انجام دهیم.

در پایان این دوره، فناوری‌های اختیاری ‌را مجدد به زندگی برمی‌گردانیم، اما در ابتدا فهرستی تهیه و مشخص کنیم که هریک از آن‌ها چه ارزشی وارد زندگی ما می‌کنند و چگونه از آن استفاده کنیم تا آن ارزش را به حداکثر برسانیم. در واقع، یک زندگی دیجیتال را از نو برنامه‌ریزی کنیم و عادات پیشین را با رفتارهایی مناسب و بهینه‌سازی شده به شیوه مینیمالیستی جایگزین می‌کنیم تا از ارزش‌های ما حمایت کند نه آن را به انحراف و انزوا بکشاند. 

نظرسنجی

اولین اقدام ترامپ پس از ورود به کاخ سفید؟

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی