ابوالقاسم قاسم زاده: در وادی اندیشهورزی سیاسی تلاش میشود تا نظریات و مفاهیم سیاسی را براساس قواعد و روابط بینالمللی نقد و تفسیر کنند.
در فاصله 190 روز نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به روایت مجامع حقوقی بین المللی و سازمان ملل، 33 هزار نفر از زنان و کودکان و شهروندان عادی فلسطینی را قتل عام کرد که در جامعه ملل از آن به عنوان «نسلکشی» یاد شده و «نتانیاهو» و «ژنرال گالانت» فرمانده ارتش اسرائیل، دو جنایتکار جنگی در اغلب کشورها و از سوی افکار عمومی جامعه ملل شناخته شدهاند.
در این 190 روز نه تنها شورای امنیت سازمان ملل که سه دولت اصلی در آن آمریکا، روسیه و چین نیز با کمترین اقدام باز دارنده در برابر جنایتهای جنگی از سوی دولت نتانیاهو، این مسیر را باز گذاشتند. فقط گروه فلسطینی «حماس»، همچنین «حزبالله» لبنان و رزمندگان جهادی یمن در کنار جمهوری اسلامی ایران ایستادگی کردند و پرچم مقاومت در برابر جنایات ضدبشری ارتش صهیونیستی اسرائیل را برافراشته نگهداشتند و این اقدام تروریستی را آشکارا محکوم کردند.
در ادامه همین مسیر، یکباره ارتش اسرائیل با بمباران بخش صدور ویزای دفتر سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، ضمن ویرانی کامل آن موجب شهادت چندنفر از اعضای رسمی کنسولی و سرداران سپاه در آن شد. دولت نتانیاهو هیچ اطلاعیهای را در اینباره رسمی یا غیررسمی منتشر نکرد. شورای امنیت سازمان ملل نیز با بایکوت رسمی اعلان نظر از سوی دولتهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان مواجه شد، ولی دبیر کل سازمان ملل این اقدام را محکوم کرد و آن را ضربه به روابط رسمی سیاسی از سوی دولتها خواند!
دولت بایدن نیز در فضای انتخاباتی ریاست جمهوری در آمریکا، از این اقدام دولت «نتانیاهو» اظهار بیاطلاعی کرد! در ایران دولت جمهوری اسلامی این اقدام نتانیاهو را نقض آشکار قوانین رسمی روابط بینالمللی و تعریف جایگاه دفاتر کنسولی و سفارتخانههای دولتها خواند. نتانیاهو اما چنین اقدامی را ضربه بزرگ به دولت جمهوری اسلامی نشان داد.
گمان او چنین بود که بدون صدور هرگونه اطلاعیه رسمی از یکسو، ضعف قدرت دولت جمهوری اسلامی در پاسخگویی را نشان دهد و از سوی دیگر همچنان در میدان کشتارهای فاجعهبار فلسطینیان در سراسر مناطق اشغالی فلسطینی یکه تازی کند.
اما در داخل ایران مردم و مسئولان، به ویژه در دو بازوی ارتش و سپاه از بمباران دفتر کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق از سوی ارتش صهیونیستی «شوک زده» شدند. پس از آن با این جمله رهبری انقلاب که در گذشته نیز اعلان شده بود که «زمان بزن و در رویی گذشته است. بزنید، میخورید.» بسیاری در داخل کشور، در منطقه و بینالملل در انتظار اقدام رسمی و موثر جمهوری اسلامی ایران بودند.
اکنون پاسخ سپاه پاسداران داده شد. رئیس مجلس شورای اسلامی ایران درباره آن گفت:«... اقدام ایران در پاسخ به تجاوز به اماکن دیپلماتیک کشور(ایران) باز دارنده و براساس منشور سازمان ملل متحد بود.» او گفت: «در صورتی که از سوی اسرائیل یا متحدانش غلط دیگری سر بزند، پاسخ ایران شدیدتر خواهد بود.»
واقعیت در صحنه جنگ در سراسر «غزه» و فلسطین اشغالی همچنان ادامه کشتار جنایتکارانه ارتش صهیونیستی با رهبری «گالانت» فرمانده نظامی آن است.
تجربه اقدام سپاه پاسداران نشان از ادامه سیاست «مقاومت» در برابر تجاوزهای ارتش رژیم صهیونیستی اسرائیل دارد. چگونگی اعلان مواضع سه کشور اصلی اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان، همچنین چگونگی انعکاس مواضع «بایدن» رئیس جمهوری آمریکا در چند روز آینده نشان خواهد داد که مسیر بحران کنونی در سراسر فلسطین اشغالی به کدام سمت و سو جهتگیری و ادامه خواهد پیدا کرد.
در این میان مواضع دو دولت «روسیه و چین» که در شورای امنیت سازمان ملل «حق وتو» دارند، تعیین کننده خواهد بود. عملیات نظامی محدود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشان داد که دوران «بزن و دررو» از سوی حاکمیت صهیونیستها دیگر جواب نمیدهد.
به ویژه که نتانیاهو و دولت او، اکنون هم در داخل اسرائیل از سوی اکثریت شهروندان آن و هم از سوی جامعه ملل، منفورند. یک افسر بلند پایه ارتش آمریکا بعد از انجام عملیات نظامی دیروز سپاه پاسداران به رسانههای آمریکایی گفت:«... همه به نتانیاهو فشار میآورند که اصلا فکر حمله به ایران را نکند. ایرانیها شوخی نکردند که گفتند، دو برابر خواهی خورد. نتانیاهو، شاید بدش نیاید که آب را گل آلودهتر بکند، اما اگر فاکتورهای مختلف را کنار هم بگذاریم، وضعیت برایش وحشتناک است.»