ارمغان زمان فشمی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: آنچه از مفهوم ملت در اذهان ما ایرانیهاست، صرفا محصول برنامه های دورههایی کوتاه و عموما تحت تاثیر تغییرات سیاسی شکل گرفته، نه برنامه مدون و راهبردی برای صورتبندی آن غمگنانه در برخی دورهها برنامههای سیاسی یا بهتر است بگوییم دعوا بر سر تقسیم قدرت و منافع، منافع ملی در تضاد با منافع گروهی دیده شد و از این رو، تلاشهای سیستمیعلیه شکلدهی به مفهوم ملت و منافع ملی صورت پذیرفت، تلاشها و برنامههایی که معالاسف بسیار موفق بوده است!
از دیگر سو ترویج تصوری نادرست از مفهوم ملت و جهتدهی افکار عمومی به سمت نژادگرایی به جای ملیگرایی از دیگر آسیبهایی بود که در سده اخیر بخشهایی از جامعه متکثر ایران را با موضوع ملت غریبه ساخت، به طوری که هویت جمعی در تضاد با فرهنگ و سنت بومی معرفی شد و نه به عنوان پشتوانه آن.
با همه این اوصاف و در میان بلبشوی هویتخواهیهای عمدتا سیاسی، در سده اخیر دو مقوله دانشگاه و خدمت سربازی، دو رکن پیشبینی نشده شکلدهی به هویت جمعی بوده است. به عبارت دیگر، هم دانشگاه و هم خدمت سربازی جدای از کارکرد اصلی خود، کارکردی فرعی ولی به نوعی مهمتر از کارکرد اصلی داشتهاند که همان تقویت انسجام جمعی است. این تقویت با تجربه زیست افراد از جای جای کشور در یک فضای بسته شکل گرفته است، گاه آسایشگاه سربازان گاه خوابگاه دانشجویان.
در فقدان سیاست و سیاستگذاری برای موضوعات مهمی مثل هویت جمعی، احتمالا خوابگاههای دانشجویی در دهههای پیشین اصلیترین کانون ترسیم و شکل دهی به هویت جمعی بوده است، اصلیتر از آسایشگاههای پادگانها.
یکی از دلایل اهمیت خوابگاههای دانشجویی، محیط علمی و به تبع آن وجود شرایط گفتگو است، گفتگوهایی که از محافل دانشجویی به سطوح دیگر جامعه کشیده شده و زمینه ساز شکلدهی به گفتمانهای مورد نیاز جامعه میشود.
علاوه بر این، در خوابگاههای دانشجویی حضور افراد از جای جای کشور با قومیتهای مختلف در کنار هم در یک محیط برای گذراندن دورهای نسبتا طولانی، آشنایی با فرهنگ و سنتهای مختلف را به همراه دارد. این آشنایی به ویژه در میان نخبگان و طبقه رو به رشد تحصیلکرده، به درک دقیقتری از موضوع ملت انجامیده و میانجامد و از آنجایی که ممکن است افراد تحصیلکرده بعدها در موقعیت های تأثیرگذاری به خدمت مشغول شوند، همین درک ناخودآگاه آن ها از هویت جمعی میتواند در تصمیمگیریها موثر واقع شود.