خبرآنلاین نوشت: محمد رویانیان بعد از مدت ها سکوت نصفه و نیمه با کاندیداتوری در انتخابات مجلس دوازدهم، دوباره بر سر زبان ها افتاد، حضوری که برایش آورده ای نداشت و نتوانست وارد پارلمان شود هرچند خودش امیدوار به رأی آوردن بوده است.
رویانیان به مثابه بسیاری دیگر از اصولگرایان از دولت رئیسی ناراضی است و می گوید؛«انتظارم این بود که رئیسی از تجربیات امثال من استفاده کند. بسیاری از اصولگرایان و بچههای انقلاب منتظر یک دولت مردمی و انقلابی بودند و آرزو داشتیم بهترین توفیقات را کسب کند، اما نتوانستند و ذهنیت خوبی در مردم شکل نگرفت.»
وی درباره حضور در انتخابات گفت: حضورم در انتخابات مجلس یک هوس نبود. از سال ۹۵ که بازنشسته شدم مقداری فعالیت اجتماعیام کم شده بود و از طرفی احساس کردم با ورود به مجلس میتوانم در حل عیبها، ایرادها و مشکلاتی که در کشور وجود دارد، مفید باشم چراکه در این زمینه تجربیاتی دارم و چند کار ملی انجام دادم و موثر بودم.
وی افزود: بخش زیادی از ورودم به مجلس استقبال میکردند. بعضیها هم میگفتند نیا حیف است. برای مثال حداد عادل به من میگفت شما برای کار اجرایی خیلی مفیدتر هستید اما مجلس جایی است که باید بروی آنجا بنشینی، چهارتا حرف بزنی و مرتب بلند شوی و بشینی. البته یکسری گفتند با توجه به سوابقی که دارم باید به سمت کار اجرایی بروم، بر همین اساس مردد شدم و شل آمدم. ورود نظامیان به ورزش و سیاست و ...اشتباه نیست، در سایر کشورهای جهان به همین ترتیب عمل میشود برای مثال در آمریکا هم در حوزه اقتصاد هم در حوزه سیاست به صورت پنهان و گاهی هم آشکار ورود میکنند.
رویانیان درباره حضور در پرسپولیس گفت: موضوع پرسپولیس یک چالش جدیدی بود. یک باشگاه مردمی با ۳۰ تا ۴۰ میلیون هوادار را به بنده دادند که آن را اداره کنم. واقعیت هم این است که پرسپولیس را همین جوری گردن من انداختند، دیر فهمیدم، آمدم استعفا دهم، نشد. من فوتبالی نبودم. البته همه در بچگی با توپهای پلاستیکی فوتبال بازی میکنند. فقط آقای احمدینژاد فوتبالی بود که در سالن فوتبال بازی میکرد و کلاً خیلی فوتبال را دوست داشت. پشیمان بودم چراکه احمدینژاد من را به پرسپولیس بُرد که نباید میبرد. در حقیقت طی یک برنامهریزی این کار را انجام داد. بعد هم احمدینژاد با دوستان همراهش رفتارهایی کرد که مورد پسند بنده نبود و در نهایت منجر به فاصله بین او و ارکان نظام شد.
وی افزود: انتظارم این بود که رئیسی از تجربیات امثال من استفاده کند. بسیاری از اصولگرایان و بچههای انقلاب منتظر یک دولت مردمی و انقلابی بودند و ما هم به این دلیل به رئیسی رأی دادیم و آرزو داشتیم بهترین توفیقات را کسب کند، اما نتوانستند و ذهنیت خوبی در مردم شکل نگرفت.با احترام به تلاش خود رئیسی و صداقت، اخلاصاش و زحماتش، اما مدیریت و مجموعه دولت کارآمدی آنچنانی ندارد. در دولت رئیسی که دولت انقلابی بود، خاستگاه ما بود، بسیاری از اصولگرایان و بچههای انقلاب منتظر یک دولت مردمی انقلابی بودند و ما هم به این دلیل به رئیسی رأی دادیم و آرزو داشتیم بهترین توفیقات را کسب کند، نتوانستیم به آن موفقیت مورد انتظار دست پیدا کنیم، اما باوجود اینکه زحمت کشیدند ولی مردم حس پیدا نکردند، مردم باور نکردند، ذهنیت مردم خوبی در مردم شکل نگرفت.
رویانیان درباره مسئله حجاب عنوان کرد: من پلیس هستم. علیالقاعده باید از اقدام فیزیکی در مقابله با بدحجابی دفاع کنم. اما صادقانه می گویم من مخالف برخورد فیزیکی با بدحجابی هستم. چراکه نتیجه کوتاهیهای ۴۰ سال مدیریت فرهنگی و آموزشی ما، این بچهها شدند. بنابراین باید خودمان را تنبیه کنیم. به جای اینکه این بچهها را جریمه کنیم، خودمان را جریمه کنیم. به تعداد بدحجابها باید از حقوق همه ما کسر شود، باید از مدیران کم کنند. ما نتوانستیم بچههایمان را اقناع کنیم. تربیت اقناعی، فرهنگ اقناعی، ضعف ما، ناکارآمدی سیستم آموزش ما بود. ما در حال حاضر با یک ناهنجاری عمومی مواجه شدیم که تبدیل به یک وضعیتی شده که بدحجابی در آن شکل میگیرد و توسعه پیدا میکند. از طرفی قانون تصویب میکنیم، پلیس درگیری میشود و به نوعی میخواهیم همه را با این پدیده درگیر کنیم. بالاخره اینها فرزندان این مملکت هستند. باید یک فکر بکری کنیم. اگر نتوانیم فکر بکر کنیم که خانوادهها را اقناع کنیم، دخترانمان را اقناع کنیم، چه فایده دارد ما برخورد کنیم؟ تا کجا؟ و به چه نتیجهای میخواهیم برسیم؟ بنابراین اعتقادم این است که برخورد پلیسی آخرین مرحله برخورد با بیحجابی است که معالأسف به اولین مرحله تبدیل شده و من دلم برای نیروی انتظامی و پلیس میسوزد که به نظر من قربانی ناکارآمدی در بخشهای فرهنگی و آموزشی کشور شده است.