برترینها نوشت: در روزهایی که داشتن حتی یک فرزند برای بسیاری از زوجها دغدغه بزرگی است، یک مادر دهه شصتی با رکوردزنی خود در فرزندآوری خبرساز شد و حالا خبر مهاجرت او و اعضای خانوادهاش از ایران بازتاب فراوانی در شبکههای اجتماعی داشته است.
گرانی و تورم در جامعه و نبود چشم اندازی برای آینده فرزندان باعث کاهش رشد جمعیت در ایران شده است. این امر مسئولان را برآن داشت تا با استفاده از تبلیغات متعدد و دادن مشوقهایی هر چند اندک، مردم را تشویق به فرزندآوری کنند. یکی از این راهها استفاده از بانوانی با تعداد فرزندان بالا همانند زهرا صادقی بود که با مهاجرت وی هم این پروژه شکست خورد.
زهرا صادقی، در ۱۵ سالگی با همسر خود، داوود منیری که از اقوام او نیز هست، ازدواج کرد و در ۲۰ سالگی صاحب اولین فرزند خود شد. این زوج حالا ۲ دختر و ۸ پسر دارند. این مادر دهه شصتی فارغ التحصیل رشته علوم تربیتی است و همسر وی نیز در حوزه ی طب سنتی فعالیت دارد. این خانواده که در آپارتمانی اجارهای در کرج زندگی میکردند، اجاره نشینی و تهیهی مسکن را بزرگترین مشکل خود عنوان کرده بودند.
روزنامه همشهری، ارگان رسانهای شهرداری تهران، شهریور امسال در مطلبی با تیتر «خانه امید» به ماجرای این مادر دهه شصتی پرداخته بود. این روزنامه تیتر و عکس صفحهی اصلی خود را به این گزارش اختصاص داده بود.
روز گذشته نیز روزنامه فرهیختگان خبر از مهاجرت این خانواده پرجمعیت از ایران به مقصد کشور عمان را داد و نوشت:
* زهرا صادقی صاحب ۱۰ فرزند، که مدام تبلیغ میکرد ایران بهشت است، به عمان مهاجرت کرد. از وقتی پای خانمی (زهرا صادقی متولد ۶۴) با هفت فرزند که هشتمی را در راه داشت به رسانه ملی باز شد، دلسوزان گفتند که این نمونه استثنا اصلا مثال خوبی برای تبلیغ فرزندآوری و افزایش جمعیت نیست. حالا که خبر رسیده مادر ۱۰فرزنده به همراه خانوادهاش از ایران مهاجرت کرده فرصتی است برای اینکه یک بار دیگر از نسبت جامعه امروزی با بلاگرها بهخصوص بلاگرهای ایدئولوژیک و مروج سیاستهای نظام حرف زده بشود.
* این مادر ۱۰فرزنده را همانطور که خودش تبلیغ میکند همه بهعنوان زنی میشناسند که برخلاف رویه امروز جامعه زندگی راحت را رها کرده و انرژی و وقتش را روی موضوع افزایش جمعیت گذاشته است. مادری که از زندگی نهچندان مرفهش در ابتدای ازدواج میگوید ولی اضافه میکند که این روزها مشکل مالی ندارد. اعتقاد داشت بچهها خودشان یکدیگر را بزرگ میکنند، لازم نیست رفاهیات زیادی داشته باشند و با طب سنتی میشود خیلی هم درگیر بیماری فرزندان و مشکلات ناشی از زایمانهای متعدد نشد.
* حالا این خانواده پر سر وصدا طی چندماه اخیر به بهانه کار همسر، ایران را ترک کردند و راهی عمان شدند. بچههایی هم که مصداق ازدیاد جمعیت ایرانی بودند این روزها بین جمعیت یک کشور دیگر قد میکشند. اگرچه مادر بچهها که هنوز بلاگری را رها نکرده میگوید یک روز برمیگردیم، اما اگر سری به نظرات پستش درباره مهاجرت بزنید، خیل هواداران شوکهشدهای را میبینید که از خانم بلاگر سراغ شعارهای دهانپرکن، ایران بهشت است و هنر این است که در نداری فرزند بیاوری و بزرگ کنی و ما برای خدمت به کشور و دین فرزند زیاد میآوریم و... را میگیرند. مهاجرت به خودی خود مخصوصا اگر با نیت بازگشت باشد اتفاق بدی نیست اما برای کسی که بدون اشاره به تمکن مالی خود و حمایتهای مادی و معنوی که دریافت میکند فقط از افزایش جمعیت در راه اعتلای کشور دم میزند، چیزی جز فریب مخاطب نیست.
واکنش کاربران به مهاجرت پرجمعیتترین خانواده ایرانی را بخوانید:
* سارا نوشت: عه وا مادر 10 فرزندی هم حتی مهاجرت کرد (فعلا رفته عمان اما قول میدم به کانادا ختم میشه) و من هنوز اندر خم یک کوچهام.
* شهروز هم اینگونه واکنش نشان داد: برای خانوادهای که تبلیغ فرزندآوری میکرد و زن خانواده گفته بود از داشتن خانواده پرجمعیت احساس خوشحالی میکنه، کلی تبلیغ کردند آخر سر هم نتیجهاش این شد که به گفته روزنامه فرهیختگان به عمان مهاجرت کردند. چه تیتری هم زده بودند: خانه امید!
* منیر هم در توئیتر خود اینگونه نظر داد: زهرا صادقی هم که رفت! چرا؟ مگه شرایط بود؟ چرا نذاشت بچههاش اینجا بزرگ بشن؟ چرا عمان؟