روفیا تیرگری خبرنگار اطلاعات نوشت: سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی، نسبت به استعفای پرستاران و مهاجرت گسترده این قشر ابراز نگرانی کرده است.
به گفته سلمان اسحاقی، سال گذشته ۱۵۹۰ پرستار از شغل خود استعفا دادهاند. او همچنین گفته تعداد استعفاها و کنارهگیری نیروهای پرستاری، دو تا سه برابر مهاجرت آنهاست.
افزون بر آن احمد نجاتیان، رئیس سازمان نظام پرستاری با گلایه از میزان ناچیز اضافهکاری پرستاران گفته است: «پرستاران برای هر ساعت اضافه کاری، حدود ۳۰ هزار تومان دریافت میکنند که عدد قابلقبولی نیست. بخشی از خدمات پرستاری با اضافهکاری پوشش داده میشود و این در شرایطی است که بیمارستانها با مشکل کمبود شدید پرستار مواجه هستند.» تابستان امسال، پرستاران در شهرهای مختلف کشور دست به اعتصاب و تجمع زدند. معترضان برای دریافت خواستههایشان از جمله اجرای قانون تعرفهگذاری، رفع تبعیض در پرداخت کارانه، حل معضل اضافهکاری اجباری، کمبود نیروی انسانی، رفع شرایط سخت کاری و اعتراض به شیفتهای طولانیمدت، تجمع کردند.
کمبود پرستار یا بیانگیزه بودن پرستاران برای کاری که انجام میدهند میتواند خطرآفرین باشد، بهخصوص در بخش اورژانس بیمارستان که حیات بیمار نیاز به رسیدگی لحظهای دارد.
پرستار بخش اورژانس
دکتر علیرضا هنرمند، متخصص طب اورژانس، درباره اهمیت پرستار در این بخش میگوید: پرستار این بخش باید بسیار ماهر و سریع و در عین حال از سایر همتایانش، دقیقتر و هوشمندتر باشد و معمولا هم از میان نیروهای تازهنفس گزینش میشود. اغلب پرستارهای این بخش مجردند و بسیار با انرژی و سرحال هستند. هرگاه نیرویی بنابر دلایلی از تواناییهایش کاسته شود به بخشهای دیگر بیمارستان منتقل میشود. پرستار در این بخش ریشه کار است.
پزشک هرچقدر دستور بدهد اگر کسی آن را اجرا نکند مریض درمان نمیشود. در واقع باید پرستاری وجود داشته باشد تا درمان پزشک معنی پیدا کند. مریض دوست دارد همان لحظهای که به اورژانس مراجعه میکند، یک نفر بیاید و از او دلجویی کند. حداقل کاری که میخواهد برایش انجام دهند این است که نبض، فشار و اکسیژن او بلافاصله چک شود. پرستار میتواند در عین حال که این کارهای اولیه را برای مریض انجام میدهد به او بگوید مریض مثل شما زیاد داشتیم، چیزی نیست، الان حال شما خوب میشود... یا همراهان مریض را آرام کند و با محبتهای خودش به آنها آرامش بدهد. البته این در شرایطی است که پرستار از کارهایی که انجام میدهد رضایت کامل داشته باشد و فقط در یک جا کار کند و مجبور نباشد برای تأمین مخارج زندگی در یک شیفت دیگر و در یک جای دیگر هم کار کند.
اضافهکار اجباری
دکتر هنرمند میگوید: در حال حاضر کمتر پرستاری را سراغ دارید که فقط در یک جا کار کند، آنها هم کسانی هستند که از طرف خانواده حمایت میشوند. مشکل اصلی پرستاران حقوق کم آنهاست؛ مثلا پرستاری داریم که با چند سال سابقه، ۹ میلیون تومان حقوق میگیرد که با سه الی چهار میلیون کارانه میشود ۱۳ میلیون.
پرستاران با این دریافتی کم مجبورند در جای دیگری هم کار کنند و اغلب به اصطلاح دوجاکارند. پسران و مردان جوان با حقوقی که میگیرند توان خرید یک پراید قراضه را هم ندارند تا بتوانند راننده اسنپ بشوند. از آنجایی که مبلغ دریافتی اضافهکاری ناچیز است پرستار میخواهد فقط همان شیفت موظفی خود را انجام دهد اما بیمارستان به دلیل کمبود نیرو قبول نمیکند و پرستاران را موظف به اضافهکاری اجباری میکند.
تفاوت حقوق پرستاران در کشورهای اروپایی یا همین کشورهای حوزه خلیج فارس در مقایسه با کشور ما از زمین تا آسمان است. یک پرستار ایرانی که مهاجرت میکند حقوقی در حد ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دریافت میکند.
هرچند هزینه زندگی برای یک فرد مهاجر میتواند خیلی سنگین باشد اما با حقوقی که دریافت میکند میتواند هزینههای زندگی خود را تأمین کند و مجبور نیست در دو جا کار کند.
پزشکسالاری در نظام سلامت
از آنجایی که دریافتی پرستاران در مقایسه با پزشکان بسیار ناچیز است پرستاران، نظام سلامت کشور را پزشکسالار میدانند.
دکتر هنرمند میگوید: فرق دریافتی پزشک و پرستار، مبلغ کارانه آنهاست. فرض کنید یک پرستار تازهکار ۹ الی ۱۰ میلیون حقوق میگیرد و من بهعنوان پزشک متخصص با ۲۸ سال سابقه، ۲۰ میلیون حقوق میگیرم. از لحاظ حقوقی خیلی اختلاف فاحشی نداریم.
از زمان آقای رئیسی به پرستاران کارانه پرداخت میشود اما مبلغ آن بسیار ناچیز بوده و طی این سالها هم تغییر نکرده است.
کارانه براساس گزارش کار تعلق میگیرد. تزریق آمپول، سرم، گرفتن رگ و ... هر کدام یک کارانه دارد. پرستاران تا قبل از دوره آقای رئیسی کارانهای دریافت نمیکردند. پرستار فقط یک حقوق و یک اضافه کار داشت. کارانه هم در حدود سه الی چهار هزار تومان است. اگر این مبلغ به ۱۵ الی ۲۰ هزار تومان افزایش پیدا کند تا حدی میتواند تأثیرگذار باشد. دریافتی پزشکان طب اورژانس با کارانه در حدود ۱۰۰ الی ۱۲۰ میلیون تومان میشود. البته جراحان، ارتوپدها و پزشکان اتاق عمل به مراتب کارانه بیشتری دریافت میکنند. شما نباید کار پزشک را با پرستار مقایسه کنید، مثلا در همین بخش اورژانس یک پزشک است و این همه مریض! پزشک ۲۴ ساعته در حال فعالیت میباشد. در اتاق عمل آتل میبندد، بخیه میکند و... خیلی از پزشکان توان کار ۲۴ ساعته را ندارند و از پا درمیآیند.
خستگی و فشار روانی
این متخصص طب اورژانس خاطرنشان میکند: بیماران در بخش اورژانس، سطحبندی میشوند. بیماران بسیار بدحال در سطح ۱ قرار میگیرند، بیماران در معرض سکته قلبی و بیمارانی که بر اثر تصادف، دچار جراحات و شکستگی میشوند در سطح ۲ جای میگیرند و به همین ترتیب بیماران سطح ۳ و ۴ و در نهایت بیماران سطح ۵ که بیماران سرپایی محسوب میشوند. از همه مهمتر بیمار سطح ۱ است، چرا که نیاز به رسیدگی لحظهای دارد و بلافاصله باید ویزیت و مداوا شود.
اگر پرستار به خاطر خستگی یا اضافه کار اجباری انرژی لازم را نداشته باشد و دچار اشتباه شود، جان بیمار را در معرض خطر قرار میدهد؛ چنانکه یکی از پرستاران بخش اورژانس از میان دو آمپولی که به ظاهر شبیه هم بودند، آمپول اشتباه را به مریض تزریق میکند و موجب مرگ او میشود.
افزون بر آن، خستگی که موجب فشار روانی شود میتواند خودپرستار را هم به خطر بیندازد. یکی از پرستاران جوان با مدرک فوق لیسانس با بیحالی ناشی از خستگی، از همکاران خود میخواهد تا برای او رگ بگیرند. با رگ باز روانه خانه میشود و به خودش یک آمپول آرامبخش تزریق میکند و تزریق آمپول شاید به خاطر حساسیتی که ایجاد میکند موجب مرگ او میشود.
نداشتن انگیزه کاری
دکتر هنرمند درباره نداشتن انگیزه کار در میان پرستاران میگوید: یک سری از پرستاران به خاطر خستگی ناشی از اضافه کاری اجباری یا شیفتهای طولانی یا دوجا کار کردن و حقوق کم به مریض اهمیت چندانی نمیدهند و با تأخیر بسیار به سراغ او میروند. مریض تصادفی میگوید الان دو ساعت است که به اینجا آمدهام ولی هیچکس نیامد بالای سرم. پزشک نیامد، حداقل پرستار که باید میآمد. چون در بخش اورژانس، فقط یک پزشک حضور دارد و به تنهایی باید به همه امور رسیدگی کند شاید در آن ساعت در اتاق عمل دستش بند باشد اما پرستار که مسئول دو یا سه یا حداکثر چهار مریض است باید وظیفه خودش را انجام دهد و مریض تصادفی را به حال خود رها نکند.
البته من خودم اگر در اتاق عمل نباشم، زودتر از پرستار به سراغ مریض میروم و حتی کمک میکنم تا او را بر روی تخت بیمارستان بگذارند. نوشتن شرح حال را میگذارم برای زمانی که مریض ترخیص میشود. اگر بخواهید شرح حال را همان اول بنویسید کار مریض عقب میافتد. شرح حال را در ذهنم نگه میدارم و اول از همه به کارهای اورژانسیاش اهمیت میدهم، چون مهمتر از هر چیز در بخش اورژانس، رسیدگی فوری و لحظهای به بیمار است.
در عین حال بعضی از همراهان بیمار با جوش و خروش و داد و بیداد میخواهند وخامت حال مریض خود را اعلام کنند. در این موقع یک پرستار مجرب به همراهان میگوید آن گونه که شما فکر میکنید نیست و مریض شما تا یکی دو ساعت دیگر حالش خوب میشود و به این ترتیب باعث آرامش همراهان بیمار میشود.