اطلاعات نوشت: موضوع منجی موعود در همه ادیان آسمانی به نام خاصی آمده است و این خود به تنهایی اهمیت مطلب و حقانیت آن را نشان می دهد. آیت الله عاملی در سخنرانی زیر از جنبه دیگری به موضوع پرداخته اند و آن اقامه دلیل عقلی بر این عقیده است که جهان باید منجی داشته باشد، وگرنه آفرینش آن لغو و بیهوده می شود. به ضرورت تبدیل گفتار به نوشتار، اندک تصرف و تلخیص صورت گرفته و سعی شده هیچ نکته مهمی از قلم نیفتد.
مهدویت مخصوص شیعه نیست، بلکه دلیل عقلی بر وجود او قائم است و لذا نقطه اشتراک بین مسلمانها و سایر ادیان آسمانی است؛ حضرت ولیعصر(ع) «موعود اُمم» است. بحث ما اقامه دلیل عقلی است بر این که این عالم باید منجی داشته باشد. در چند مطلب هیچ کس تردید ندارد:
عقل میگوید که این دنیا باید عاقبتبخیر بشود، باید غایت ملت تأمین بشود، باید انسانهای صالح بر دنیا حاکم بشوند، در مبارزه طولانی حق و باطل، باید حق پیروز بشود. اینها همه حکم عقلی است و همۀ اینها با وجود منجی محقق میشود. پس این عالم باید منجی داشته باشد. اگر امام زمان نباشد، معنایش این است که کائنات به این بزرگی، برای جولان امثال هیتلرها، صدامها و زمامداران خودسری درست شده است که تا خرخره خون خوردند و کرامت بشریت را شکستند، و این عیب بزرگی است هم برای خلقت و هم برای خالق!
قرار نیست این عالم سفره عیش ظالمان و رستوران قاتلان بشود و به آخر برسد. در تمام دورههای مبارزه حق و باطل، اهل حق در فشار بودهاند و هزینه بسیار سنگینی پرداخت شده است. اینها آخرش به کجا میرسد؟ شخصیتی مثل امیرالمؤمنین به شهادت رسید، بدن مبارک اباعبدالله زیر سم اسبها ماند. اگر به همین منوال ادامه پیدا میکرد، اراده خدا در خلقت تعطیل میشد و غایت خلقت تأمین نمیشد.
آیا خدا راضی میشود که دنیا به طرف باتلاقی برود که جز فساد و تباهی بشر نیست و خدا تماشا کند؟! ممکن نیست. اگر یک مجموعه آموزشی تأسیس کنید و به نام شما، انسانهای ناشایست از آنجا فارغالتحصیل بشوند، افرادی که اوضاع جامعه را به هم بریزند، شما تماشا میکنید؟!
وقتی غایت خلقت تأمین نشود، عالم بههم میریزد. تمام ذرات عالم مدیون آن ذات مقدسی هستند که غایت خلقت با او تأمین میشود. معلم خیر درصدد تأمین غایت خلقت است و لذا تمام اولیا چشمشان را به امام زمان دوختند. «أَینَ وَجهُ اللهِ الذي اِلَیهِ یَتَوَجَّهُ الاُولیاء؟» این که خدا فرمود: «لِمَنِ المُلکُ الیُوم»، فقط برای آخرت نیست. در این دنیا هم باید معلوم بشود که «لِمَنِ المُلکُ الیُوم». اگر آخر دنیا به تباهی ختم بشود، این نشئه لغو میشود. اگر لغو شد، شأن خدا شکسته میشود، شأن انبیا و کتب آسمانی شکسته میشود، شأن تمام اولیایی که در طول تاریخ جان دادند و خون دل خوردند، شکسته میشود.
اگر منجی عالم نباشد، کائنات بی هدف و لغو میشود، و خداوند هیچ وقت چیز لغو را نگه نمیدارد. لذا روایت است که: «لَولا الحُجَّه، لَساخَتِ الاَرضِ بِأَهلِها»: اگر حجت نباشد، کل عالم به هم میریزد. اوست که غایت خلقت را تأمین میکند. این که در روایت آمده: «اگر از عمر دنیا یک روز بماند، خدا آن روز را آنقدر طول میدهد تا حضرت مهدی ظهور کند»، یعنی ظهور منجی جزو ضروریات این عالم است، با دست او هدف خلقت و اهداف انبیا تأمین میشود. خدای متعال با امام زمان نشان میدهد که فرجام این دنیا، باید به خیر بشود، درگیریهای مفصل حق و باطل باید با پیروزی حق به غایت برسد.
اگر عالم عاقبتبخیر نشود، همه چیز به هم میریزد و لغو میشود. ملائکه گفتند: خدایا، اگر انسان را خلق کنی، دنیا عاقبتبخیر نمیشود، خون میریزند: «یَسفِکُ الدِّماءَ». خدای متعال یک جمله گفت: «اِنِّي اَعلَمُ ما لا تَعلَمون»: من چیزی میدانم که شما نمیدانید؛ یعنی من ذخیرهای دارم که میآید عالم را اصلاح میکند، «یَرِثُها عِباديَ الصالِحُون». حضرت را که میگویند «بقیه الله»، یعنی همان ذخیره خداست. خدای متعال این ذخیره را نگاه داشته تا هدف خلقت را تأمین بکند.
چه زمانی غایت خلقت تأمین میشود؟ وقتی که «یَملَأ» باشد: «یَملَأٌ الاَرضِ قِسطاً و عَدلاً». «یَملَأ» یعنی همه جا را میگیرد. روایت است اگر حقالناسی زیر دندان کسی باشد، دیگر «یَملَأ» نداریم. امیرالمؤمنین گفت: «اگر مال بیتالمال برود به کابین زنها، آن را درمیآورم.» کار حضرت ولیعصر(عج) از این بالاتر است.
حضرت امام میگوید در نفس شما اگر عدالت درست نشد، «یَملَأ» نداریم؛ یعنی «یَملَأ» باید به نفس ما هم برسد تا در مملکت بدن، قوه عاقله حاکم باشد تا بتوانیم بگوییم «یَملَأ». «یَملَأ» اشاره است به جهانیسازی. تا یک نظام جهانی نباشد، نمیشود «یَملَأ» باشد.
از آن طرف میگوید: «مُلِئَت ظُلماً وَ جَورا» (پر شده باشد از ظلم و جور)که یعنی یک قدرت اهریمنی بر دنیا مسلط میشود، همه جا را فساد میگیرد. حضرت هم یک سیستم جهانی درست می کند و تا آنجایی که پای شتر و اسب و قاطر برسد، توحید حاکم میشود. یعنی یک نظام جهانی است با ابزارهای جهانی.
«یُصلِحُ الله اَمره فِي لَیلَة»: خدای متعال در یک شب امرش را اصلاح میکند. چقدر مقدمات میخواهد تا در یک شب کارش درست بشود. اگر «یَملأُ» درست شد، انسانها هم وارد میشوند به تکوین «کُلٌّ فِي فَلَکِ یَسبحُون». این عالم که ما هستیم و مختار، ما هم شدیم «کُل في فَلکِ یَسبحون». اگر این دو تا مطابق هم بشوند، بهشت شروع میشود؛ لذا هشتاد وصف بهشت، از زمان حضرت ولیعصر(ع) شروع میشود.
از ره خلق و خو و سیرت زشت
هفت دوزخ تویی و هشت بهشت
آرزوهای فطری
دلیل دوم این است که خدا به انسانها آروزهای فطری داده و حتماً برایشان تدبیری کرده است. یک اسم امام زمان، آرزوست: «اُمّنِیَةٌ شائِق یَتَمَنَّي مِن مُؤمِن و مُؤمِنَةِ ذَکَرا فَحنَّا»؛ «اُمنیه» یعنی آرزو. حضرت میآید این آرزوهای مقدس را محقق کند.
آن ذات مقدس که میخواهد غایت خلقت را تأمین کند، اهداف انبیا را محقق کند، هنرش این است که امر خدا بر تمام امور غالب میشود. در جامعه هر کجا را که نگاه میکنید، ظهور امر خداست. مسئله آسانی نیست.
یک نظام اجتماعی ساده نیست که بیاید آن را محقق کند، امکان فساد در آن نباشد. فقط یک راه دارد: «یَملَأٌ الاَرضِ قِسطاً و عَدلاً» (زمین را از قسط و عدل پر می کند). «یَصلَحُ بِهِ الأوَّلُونَ وَ الآخَرُونَ». اینهمه انبیا آمدند، چقدر توانستند اصلاح بکنند؟ آن ذات مقدسی که این امر خطیر را بر عهده دارد، معلوم است شأن و جایگاهش عجیب است.
همه معصومین میگویند: «بِأَبی اَنتَ وَ اُمي». چند امام گفتهاند: «لؤ اَدرَکتُهُ، لَخَدَمتُهُ اَیَّامَ حَیاتي» (اگر او را درمی یافتم، عمرم را در خدمتش می گذراندم). امام صادق(ع) گفت: «لؤ اَدرَکتُ ذلِکَ، لَاستَبَقَیتُ نَفسِي»: مواظبت میکردم که به من صدمهای نرسد، چون میخواهم خودم را فدای صاحب این امر بکنم: «لَاستَبَقَیتُ نَفسِي لِصاحِبِ هَذا الاَمرِ».
گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را
ای نور دیده، جان و دل اهدا کنم تو را
امیرالمؤمنین(ع) چند بار گفت: «بِاَبی اِبنُ خیَرَةِ الاِماء»: پدرم فدای کسی باد که مادرش بهترین کنیز است. گاهی امیرالمؤمنین میگفت: «شوقاً اِلی رؤیَتِه»! امام باقر(ع) تعبیر عجیبی دارد: «بِاَبی وَ اُمّي...». در ادبیات عرب تکریم و اظهار تعلقی بالاتر از این نیست: پدر و مادرم فدایت! «بِاَبی وَ اُمِّي المُسَمِّي بِاِسمي، وَ المُکَنّي بِکُنیَتِي، السابِعُ مِن بَعدي: اسمش اسم من است، کنیهاش کنیه من است...» این که «کنیهاش کنیه من است»، یعنی انفجار علمی کار حضرت ولیعصر است. الان دو درصد علم دست مردم است، حضرت که بیاید، ۲۵درصد، با این دو درصد ۲۷ درصد یعنی یک انفجار.
امام رضا(ع) فرمود: «بابي و امّي سمي جدي شبيهي و شبيه موسي بن عمران...: پدر و مادرم فدای کسی که همنام جدم است، شبیه من است و شبیه موسی بن عمران است» که تمام بساط طاغوت را جمع کرد. «عَلَیهِ جُیوبٌ النور» لباسی دارد که «تتوقد بِشُعاعِ ضیاءِ القُدس» از جنس نور قدس است. امام زمان را با عدل و نور معرفی کردند.
باز پیغمبر(ص) فرمود: مردی از اولاد من است همچون ماه تابان: «کَالقمرِ الدُّري عَلیهِ جَلابیبُ النُور»: لباسش تماماً نور است.
امام رضا فرمود: «البَسَهُ الله تاجَ الوقار»: بر سر او تاج وقار و هیبت است، «وَ غَشَّاهُ بِنُورِ الجَبار»: خدا با نور خودش که نور جبار است، نور دنیوی نیست، او را پوشانده است.
حضرت رسول(ص) دو اسم دارد: یکی اسم آسمانی است «احمد»، یکی اسم زمینی است «محمد»؛ فرمود: «هر دو اسمم را به فرزندم مهدی اهدا کردم.» مراد لفظ نیست، صرف لفظ شرفی ندارد. میخواهد بیان کند که مأموریت فرزندم مهدی، تکمیل مأموریت من است.
مواریث انبیا
تعبیری آمده است که: «المُنتَهی الَیهِ مَواریثُ الاَنبیاء وَ لدیه موجود آثارُ الاُصفیاء». تمام مواریث انبیا و اولیا به حضرت رسیده است، از عصای موسی تا تمام مقاماتی که خدا به انبیا داده است. در روایت آمده است: هیبت موسی، بهاء عیسی، حکم داوود، صبر ایوب در او جمع شده است؛ لذا گفتند «خاتم الاوصیاء»، یعنی خاتم جمال تمام اوصیایی که در تاریخ بودند. هر چه تمام انبیا داشتند، حضرت دارد.
تکیه میکند به کعبه و می فرماید: «مَن یُحاجُّني فِي آدَم وَ اَنَا اُولادِ آدَم»: چه کسی حاضر است با من درباره آدم محاجه کند؟ من اولاد آدم هستم. یعنی خدا به آدم هر چه داده، به من داده است. «وَ عَلَّمَ آَدَمَ الاَسماءَ کُلَّها»: تمام علوم را به آدم دادیم، تمام علوم در خدمت حضرت است.
می فرماید: «مَن یُحاجُّنِي فِي اِبراهیم، فَاَنَا اُولی بِاِبراهیم»: چه کسی میتواند با من درباره ابراهیم محاجه کند؟ من اولی به ابراهیم هستم؛ یعنی مقاماتی که خدا به ابراهیم داد، مقام «خلّت» را داد، همه را به من داده است.
«مَن یُحاجُّني فِي مُحَمَّد، فَاَنا اُولی بِمُحَمَّد»: من از محمد ارث بردم، من اولی به او هستم. «مَن یُحاجُّني فِي القُرآن»: چه کسی میتواند با من با قرآن (که صورت کتبی انسان کامل است) محاجه کند؟ «فَاَنا اولی بِقُرآن» تمام مقاماتی که قرآن برای بشر تدارک دیده است، همه را خدا یکجا به من داده است.
انتظار فرج
این عظمت، این ظهور اسما و صفات حضرت حق در عالیترین وجه باید زنده باشد. جمال عالم اگر حضرت است و انسانها امیدشان به اوست، او باید زنده باشد. تفاوت ما با سایر ادیان همین جاست. فقط شیعه است که میگوید امام زمان زنده است. یک فلسفۀ زنده بودن، این است که مدام بگوییم: الان میآید، الان میآید. اگر زنده نباشد، نمیگوییم؛ لذا فرمود: «تَوَقَع أمرَ صاحِبِکَ لیلک و نهارک»: صبح شد، بگو امروز امام زمان میآید؛ شب شد، بگو امشب امام زمان میآید. امام زمان وقتی زنده باشد، یک مدرسه تربیتی درست میشود.
اینجاست که انتظار فرج بزرگترین حرکت امید از طرف خدا برای بشریت میشود. بسیاری از اهل سنت در این خصوص با ما همراهند. ۱۵۰ عالم اهل سنت تأیید کردهاند که حضرت ولیعصر متولد شده است. علامه عسکری میگفت من نوشتۀ هجده عالم برجسته را پیدا کردهام که میگویند حضرت ولیعصر فرزند امام حسن عسکری است. ولی من از طرق دیگر میخواهم این بحث را بکنم:
اولین دلیل ما، حدیث ثقلین است: «لَن یَفتَرِقا». قرآت و عترت از هم جدا نمیشوند. تفتازانی و بزرگان دیگر میگویند: اگر قرآن باشد و کسی از اهل بیت زنده نباشد، افتراق ایجاد میشود.
دوم، آیا بعد از پیغمبر، شب قدر هست یا نیست؟ آیا نزول ملائکه هست یا نیست؟ حضرت رسول(ص) بارها این مسئله را در بین اصحاب مطرح میکرد که: آیا بعد از من شبِ قدر هست یا نیست، نزول فرشتگان هست یا نیست؟ اگر هست، بر چه کسی نازل میشود؟ «تَنَزَلُ المَلائِکَةُ وَ الرُوح». روح بر انسان عادی نازل میشود؟ حضرت را که «ولیعصر» میگویند، یک معنیاش این است که آن امر بر ایشان نازل میشود.
امیرالمؤمنین فرمود: بارها حضرت رسول(ص) سوره «اِنَّا اَنزَلنا» را پیش من، خلیفه اول و دوم با خشوع تمام و بکا میخواند. میگفتند: «یا رسول الله، چقدر به این سوره علاقه دارید!» میفرمود: «لِما رَأت عیني وَ وعی قَلبي وَ لما یری قَلبُ هذا من بَعدي: به خاطر آنچه چشم دیده و دلم دریافته است، به خاطر اینکه بعد از من، قلب این آقا میبیند»، یعنی امیرالمؤمنین. میگفتند: «شما چه چیزی دیدید و او چه چیزی دیده است؟» فرمود روی خاک بنویسید: «تَنَزَلُ المَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ اَمر». بعد میفرمود: نوشتید «مِن کُلِّ اَمر؟ بعد از این، دیگر چیزی ماند؟» میگفتند: «نه، دیگر چیزی نماند.» میفرمود: «آن امر به چه کسی نازل میشود؟» گفتند: «بر شما.» میفرمود: «هَل تَکُونُ لَیلَةِ القَدر مِن بَعدي: آیا بعد از من، شب قدر هست؟» میگفتند: «بله، هست.» حضرت میفرمود: «فهل ینزل ذلک الأمر فیها: آیا آن امر در آن شب نازل میشود یا نه؟» میگفتند: بله. میفرمود: «الی من: بعد از من، به چه کسی نازل میشود؟» میگفتند: «لا ندری: نمیدانیم!» فَیَأخُذُ بِرَأسی و َیَقول: إن لم تدریا ،فادریا: سر مرا گرفت و فرمود: «اگر نمیدانید، بدانید، هو هذا مِن بَعدي: آن شخص پس از من، همین است» و بعد از او ذریهاش؛ لذا در روایت است که امام باقر(ع) میفرمود: «خاصِمُوا بِسُورَةِ اِنَّا اَنزَلنا تُفلِجوا»: با «انّا انزلنا» محاجه بکنید. معلوم میشود که امامی هست.
شیعه و سنی نقل کردهاند: «مَن ماتَ وَ لَم یَعرَف امامَ زمانِه، ماتَ مَیتَةَ جاهِلیة». کدام امام است که اگر او را نشناسیم، مرگمان میت جاهلی است؟ یعنی نه توحید داریم، نه رسالت داریم، هیچ چیزی نداریم! یک امامی الان نشان بدهید که این قدرت را داشته باشد!
بهترین راه ارتباط
حضرت مصلح است، باید با مصلح سنخیت داشته باشیم، یعنی اهل صلاح و اصلاح باشیم. اگر میخواهید با حضرت ارتباط داشته باشید، در قدم اول باید مصلح باشید. دوم باید خیلی برای فرج دعا کرد. راوی میگوید: رفتم دیدم امام صادق(ع) به پایش میزند و گریه میکند. گفتم: «چرا گریه میکنید؟» فرمود: «خدا به خاطر کربلا غضب کرد و ظهور فرزندم مهدی را به تأخیر انداخت. من به حال ضعفای شیعه در دوران غیبت گریه میکنم.» بهترین عبادت این است که دعا کنیم خدای متعال دوران بقیه غیبت را ببخشد و حضرت ظهور بکند.
مطلب سوم این است که ما چشم حضرت را چشم خدا بدانیم: «وَ عِینِکَ الناظِرَه بِإِذنِک» حضرت ناظر است. «وَ شاهِدِکَ عَلی عِبادِک». کسی به امام رضا(ع) گفت: «مرا فراموش مکن!» فرمود: «چطور فراموش کنم که هر روز تو و اعمالت به من عرضه میشوید.» اگر بخواهیم با حضرت ولیعصر ارتباط برقرار کنیم، راهش معرفت به حضرت است. اگر کسی میخواهد آمادگی پیدا کند برای حضرت، قدرت روحیاش را بیشتر کند. قدرت روحی یعنی «تقوا»؛ چون اصحاب حضرت «قُلُوبُهُم کَزُبَرِ الحَدید» است. فرمود شیعیان ما آن زمان، قدرتمندتر از شیر و برندهتر از شمشیرند. اما گاهی از یک نگاه نامحرم نمیتوانیم بگذریم. ماه رمضان نمیتواند از جنسی که احتکار کرده است، بگذرد! عید میآید، میخواهد برای بچههایش چیزی بخرد، اینجا با امام زمان معامله کن. آن کسی که میخواهد با امام زمان معامله داشته باشد، در هر کار خیری حضرت را نیت کند و آن کار را انجام بدهد. این بهترین رابطه با حضرت ولیعصر(ع) است.
بعضیها میگویند کاش میدانستم چه چیزی امام زمان را خوشحال میکند، آن را انجام بدهم. از سر تحقیق عرض میکنم: رسیدگی به ایتام آل محمد، آنهایی که زندگیشان ضعیف است، آسیبپذیر هستند!
حضرت فرمود: «شیعَتُنا جُزءٌ مِنَّا. یَسُّرُنا ما یَسُّرُهُم وَ یَحزَنُنا ما یَحزَنُهُم». اگر میخواهید شب عید، با آرامش و بدون عذاب وجدان کنار سفره بنشینید، به کسانی که تحت نظر شما کار میکنند، رسیدگی کنید. اگر کسی را میشناسید که گرفتار است، آبرویش در خطر است، رسیدگی به آنها رسیدگی به امام زمان است و اگر به آنها بیاعتنایی کنید، به امام زمان بیاعتنایی کردید. امام صادق(ع) به کسی فرمود: «چرا آبروی من را میریزید؟» گفت: «پناه میبرم به خدا که آبروی شما را بریزم!» فرمود: «از کسانی که آبروی مرا میریزند، تو هستی. وقتی که به حج میآمدی، پیرمردی گفت من طاقت راه رفتن ندارم، بگذار قدری بر مرکب تو سوار بشوم. تو صورتت را کج کردی. تو به من اهانت کردی!»
اگر کسی میخواهد دستش را در دست امام زمان بگذارد، راهش این است که برود سراغ کسانی که از فرزندانشان شرمندهاند و در عید، بچههایشان خود را با بچههای دیگر مقایسه میکنند؛ چیزهایی که مرسوم است میخرند، دلشان میشکند، آه میکشند. یک دعا هم یاد بدهم: «اللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلعَةَ الرَّشیَدَةَ، وَالغُرَّةَ الحَمیدَة»: خدایا، امام زمان را به من نشان بده.