روزنامه آرمان ملی نوشت: پکن اعلام کرده است اگر کشتیهای مرتبط با چین متحمل حملاتی از سوی یمنیها بشوند یا منافع این کشور به هر نحوی آسیب ببیند، از همکاری با تهران ناامید خواهد شد.
این درخواست از سوی مقامات چینی در طول چندین نشست با مقامات جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است.یک مقام ایرانی که در جریان این دیدارها و گفت وگوها بوده است بدون این که بخواهد نامش فاش شود گفته است: «اصل حرف چین این است: اگر منابع ما به هر شکلی آسیب ببیند، بر روابط تجاری ما با تهران اثر خواهد گذاشت.».درخواست چین از ایران در شرایطی مطرح می شود که این کشور نسبت به جنگ اوکراین موضعی این چنینی نگرفت و تلاش کرد خود را از معادلات جنگ دور بدارد. با این وجود رویکرد چین در مقابل جنگ غزه تغییر کرده و ممکن است در آینده تغییرات مهم تری نیز پیدا کند.
برای تحلیل و بررسی این موضوع با حسن بهشتیپور، تحلیل گر روابط بین الملل گفت وگویی لنجام شده که در ادامه میخوانید.
*چین از ایران خواسته از یمن بخواهد که نسبت به منافع آنها اقدام نکند که در غیر این صورت مناسبات ایران و چین تغییر خواهد کرد.دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
چین بزرگترین شریک تجاری ایران در یک دهه اخیر به شمار میرود. مطرح شدن این درخواست از سوی چین ، ایران را در شرایط دشواری قرار داده است زیرا از یک طرف انصار الله در یمن با وجود آنکه متحد ایران محسوب می شود اما مسیر آینده را با توجه به منافع و مصلحت خود تعیین می کند و ایران نه مایل و نه قادر است بتواند خواستههای خود را به آنها دیکته کند. نکته مهمی که هیچگاه از سوی کشورهای غربی و دیگران درک و پذیرفته نمی شود.از طرف دیگر ایران به دلیل رودرویی با تحریمهای آمریکا و متحدانش در عمل طی سالهای اخیر به تدریج بیش از 90 درصد نفت خود را به چین میفروشد و این نوعی ناترازی در روابط بازرگانی دو کشور به نفع چینیها به وجود آورده است زیرا آنها تنها 10 درصد نفت خود را از ایران تامین می کنند. با این حال شرکتهای چینی تخفیفهایی از ایران برای خرید نفت بهدست می آورند و بنابراین گذشتن از این درآمد برای آنها راحت نیست.
*ایران در مقابل این خواسته چین چه رویکردی در پیش خواهد گرفت؟
وزارت امور خارجه چین در پاسخ به سوالی درباره برگزاری نشستهایی با ایران برای گفت وگو درباره حملات جاری در دریای سرخ اعلام کرد:«چین روابط نزدیک و دوستی صمیمانهای با کشورهای خاورمیانه دارد و متعهد به تقویت امنیت و ثبات در این منطقه و نیز به دنبال توسعه و شکوفایی روابط و منابع مشترک است.» در بیانیه وزارت خارجه چین همچنین آمده است: «ما قویاً از کشورهای خاورمیانه در تقویت استقلال استراتژیک خود و اتحاد و همکاری برای حل مسائل امنیتی منطقه حمایت می کنیم».به نظر می رسد ایران یا باید بتواند از طریق کاهش تحریم ها و برقراری مناسبات با سایر کشورها به طرف چینی در عمل نشان دهد که وابسته به صادرات نفت به این کشور نیست و می تواند منافع خود را بدون چینیها هم پیش ببرد. و یا همچنان با ادامه سیاست کجدار و مریز با طرف چینی سیاست احتیاطی کنونی را دنبال کند که نه درخواست آنها را رد می کند و نه در عمل اقدامی برای تحقق خواسته آنها انجام می دهد.فقط مشکل اینجاست که این سیاست برای همیشه نمی تواند ادامه پیدا کند. در تحولات نظام بین الملل پس از فروپاشی شوروی حتی نمی توان از تعارض های منافع قدرتهای بزرگ به نفع خود بهره بگیریم برای آنکه بتوان در نظام بین المللی به اهداف خود برسیم تعامل سازنده با همه بازیگران قدرت ، یک ضرورت به نظر می رسد.
*هدف ارتش یمن از حمله به کشتی های کشورهایی مانند چین که دخالت مستقیمی در جنگ غزه ندارد، چیست؟
کشتی هایی که به مقصد اسرائیل و یا در مالکیت آن بودند طی دو ماه اخیر در دریای سرخ و خلیج عدن در معرض حملات موشکی و پهپادی گروه انصارالله یمن قرار گرفته اند. انصار الله اعلام کرده در حمایت از مردم غزه و برای وادار کردن اسرائیل به پذیرش آتش بس و یا اجازه دادن به ارسال کمک های انسان دوستانه به مردم غزه ، این عملیات را انجام می دهد و هر زمان که اسرائیل بپذیرد جنگ را متوقف کند و یا اجازه دهد کمکهای بشردوستانه به غزه برسد این عملیات متوقف می شود. این درحالی است که طی این مدت به بهانه مختل شدن کشتیرانی بازرگانی در تنگه استراتژیک بابالمندب و کانال سوئز در دریای سرخ آمریکا و انگلیس اتحادی از نیروهای نظامی را علیه انصار الله تدارک دیدند و بارها به صنعا و دیگر شهرهای یمن حمله کردنداما همچنانکه اسرائیل تاکنون خواست یمنی ها را نپذیرفته آنها نیز حتی پس از بمباران پایگاه های مختلف یمن توسط نیروهای ائتلافی به سرکردگی آمریکا وانگلیس، همچنان به حملات به کشتی های عازم اسرائیل ادامه دادند.به نظر می رسد به دلیل بی نتیجه ماندن این حملات مذاکرات محرمانه بین آمریکا، قطر، مصر و اسرائیل برای پایان دادن به جنگ ولو به شکل موقت از طریق آزادسازی اسیران دو طرف ادامه دارد.
چین بزرگترین شریک تجاری ایران در یک دهه اخیر به شمار میرود. مطرح شدن این درخواست از سوی چین ، ایران را در شرایط دشواری قرار داده است زیرا از یک طرف انصار الله در یمن با وجود آنکه متحد ایران محسوب می شود اما مسیر آینده را با توجه به منافع و مصلحت خود تعیین می کند و ایران نه مایل و نه قادر است بتواند خواستههای خود را به آنها دیکته کند. نکته مهمی که هیچگاه از سوی کشورهای غربی و دیگران درک و پذیرفته نمی شود
*چرا چین نسبت به جنگ روسیه و اوکراین مانند جنگ غزه و یا اقدامات یمنی موضع گیری نکرد و رویکرد دیگری در پیش گرفت؟
چین با اتخاذ موضع بیطرفی در جنگ روسیه در اوکراین، گام مهمی به سمت نقشآفرینی بینالمللی برای پایان دادن به مهمترین بحران هزاره سوم میلادی برداشت. این در شرایطی است که چین در گذشته، از خطرات نقش آفرینی در مسائل سیاست خارجی که مستقیماً به امنیت ملی چین مرتبط نبودند، اجتناب میکرد. اما اکنون که شی جین پینگ که دوره سوم رهبری خود را در چین با قدرت بیشتر نسبت به گذشته آغاز کرده و از ثبات داخلی مطمئن شده است، این آمادگی را نشان میدهد که میتواند از نفوذ خود در راستای استقرار صلح و ثبات در سطح جهان بهره بگیرد. در همین راستا چین طرح ۱۲ مادهای خود را برای صلح در اوکراین ارایه کرد. گرچه این طرح که با استقبال پوتین روبهرو شد از سوی اوکراین و متحدانش پذیرفته نشد، اما این خود کافی بود تا نشان دهد چین از مداخله مستقیم در جنگ روسیه علیه اوکراین اجتناب کرده و سعی دارد به آمریکا و اروپا نشان دهد حاضر نیست بهخاطر روسیه با آنها درگیر شود. چینیها به خوبی میدانند اگر بخواهند مانند آمریکا وارد درگیریهای نظامی شوند از همان ابتدا باید قید رشد اقتصادی بالای هشت درصد را بزنند و وارد منازعهای شوند که پایان آن به هیچ وجه معلوم نیست.
بنابراین پکن ترجیح میدهد اقبال خود را برای نقش آفرینی در حل بزرگترین بحران سالهای اخیر که ناشی از جنگ در اوکراین است، از طریق اعمال سیاست بیطرفی آزمایش کند. مهمترین مانع بر سرراه اجرای این سیاست چین، آمریکاست، زیرا واشنگتن نمیخواهد جدیترین رقیب خود از نمد جنگ روسیه در اوکراین کلاه صلح خواهی و امنیتزایی در عرصه جهانی بر سر بگذارد. شی رهبر چین این واقعیت را میداند که چین هنوز دارای امکانات لازم برای حل معضل مهمی مانند اوکراین بدون کمک آمریکا نیست. بنابراین چین حداقل باید بتواند حمایت کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان را برای حمایت از طرح خود جلب کند، تا آمریکا مجبور شود به همکاری با چین برای پایان دادن به جنگ اوکراین رضایت دهد. اما این کشورها زمانی راضی خواهند شد که با چین همکاری کنند که منافع آنها در چگونگی پایان دادن به بحران جنگ در اوکراین در نظر گرفته شود. در حالی که طرح صلح دوازده مادهای چین برای پایان دادن به جنگ آنقدر کلی است که نمی توان هیچ تضمینی برای اجرای آن از قبل بوجود آورد.
*آیا در منطقه خاورمیانه جنگهای موسوم به نیابتی به جنگهای مستقیم تغییر پیدا کرده است؟
قرائن و شواهد نشان میدهد جنگهای نیابتی در منطقه در حال تبدیل شدن به جنگ مستقیمتر هستند که برای کل منطقه خطرناک است.هر چند عدهای از این اتفاق استقبال میکنند اما این به نفع هیچ کسی نیست. اسرائیل هیچ منطقی را نمیپذیرد و سیاست جنگطلبانه خود را دنبال میکند. معتقدم منطق جنگ صهیونیستها را با جنگ نباید پاسخ داد بلکه با اقدامات دیپلماتیک، میتوان اتحاد منطقهای را برای مقابله با رویکرد جنگ طلبانه رژیم صهیونیستی شکل داد چون ورود به جنگ جدید نابودی تمام امکانات کشورهای منطقه را در پی خواهد داشت. رژیم صهیونیستی کار را به جایی رسانده که امکان دارد از بمب اتم استفاده کند. این جنایتکارانی که بدون پذیرش هیچ مسئولیتی ظرف 100 روز بیش از 25 هزار نفر را در غزه کشتند بعید نیست که دست به جنایت اتمی نیز بزنند.واقعیت این است که دوران بی توجهی به مجامع بین المللی به بهانه آنکه همه آنها مجری سیاست قدرتهای سلطهجو هستند گذشته است. ایران میتواند با تغییر نگرش صحیحتر به مجامع بینالمللی اهداف خود را از روشهای مناسب با زبان حقوق بینالملل که قابل درک برای دیگران باشد، پیش ببرد.
آمریکا باید به جای حمایت از اسرائیل و حمله به یمن، اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا تجاوزات خود به غزه را متوقف کند. یمن بارها اعلام کرده است که اگر اسراییل جنگ را متوقف کند و به محاصره این نوار باریکه پایان دهد، حمله به دریای سرخ را متوقف خواهد کرد. اما ما شاهد آن هستیم که ایالات متحده به جای آنکه اسراییل را برای توقف ماشین جنگیاش تحت فشار بگذارد، صنعا، حدیده و سایر مناطق تحت کنترل انصارالله را هدف حملات موشکیاش قرار داد. این موضعگیری عملی این پیام را به همراه دارد که ایالات متحده و سایر کشورهای غربی نگران وقوع جنگی فراگیر و همهجانبه در خاورمیانه نیستند. براساس ذهنیت این گروه از بازیگران کشورهای غربی حمله به مواضع انصارالله یمن میتواند آرامش را به منطقه، دریای سرخ و بابالمندب بازگرداند.