اطلاعات نوشت: مدیر کل دفتر سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه نرخ بیکاری فارغ التحصیلان نسبت به تابستان 1401 در تابستان سال جاری کاهش داشته است، می گوید:سهم فارغ التحصیلان از مجموع جمعیت بیکار کشور حدود 42 درصد است. یعنی از 2 میلیون و 100 هزار نفر جمعیت بیکار کشور 905 هزارنفر به فارغالتحصیلان اختصاص دارد و اینطور نیست که بیشترین نرخ بیکاری در بین فارغ التحصیلان باشد.
طاها رمضانی ادامه می دهد: نرخ بیکاری فارغ التحصیلان از 13.2 درصد به 12 درصد نسبت به تابستان سال گذشته رسیده است و اگر زنان و مردان فارغ التحصیل را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان مرد 8.1 درصد بوده یعنی نزدیک به نرخ بیکاری عمومی است، اما نرخ بیکاری بانوان فارغ التحصیل بالای 20 درصد است؛ بنابراین موشکافی این آمارها این رهنمود را نشان میدهد که فضای بیکاری فارغ التحصیلان کشور آنطور که انعکاس پیدا می کند، با عمق آمارهای این حوزه همخوان نباشد.
فارغ التحصیلان، ویترین اشتغال
رمضانی تصریح می کند: درحال حاضر در عموم تولیدات کشور کمبود نیرو داریم و استانهایی هستند که مرتباً درخواست نیروی کار میدهند.علیرغم آنکه کشورمان امکانات و فرصتهای شغلی بسیار دارد ولی تا مساله اشتغال فارغالتحصیلان را حل نکنیم، مثل این است که کل مساله اشتغال حل نشده باقی مانده است و بر این اساس است که میگوییم اشتغال فارغ التحصیلان به ویترین اشتغال تبدیل شده است.
وی می افزاید:بخشی از این موضوع با پیوست مهارتی به دانشگاه حل میشود و لازم است که دانشگاه به سمت تولید حرکت کند، زیرا تولید خیلی گسترده است. بخشی از این موضوع هم با حرکت فضای کارفرمایی و صاحبان صنعت و در مورد اینکه آنها چه برنامهای دارند، برطرف میشود ما یکسری برنامهها برای جذب فارغ التحصیلان داریم که قبلا سیاستهای فعال بازار کار در برنامه ششم توسعه بود و در حال حاضر هم تحت عنوان سیاست های حمایت از اشتغال فارغ التحصیلان مطرح است.
به گفته مدیرکل دفتر سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت کار، طرحهایی مثل کارورزی فارغ التحصیلان و بحث یارانه دستمزد که در 15 استان محروم اجرا شده، از جمله این طرحهاست. در طرح کارورزی فرد یک دوره 3 ماهه با حقوق را میبیند و کارفرمایی که او را جذب کند تا 2 سال میتواند معافیت بیمهای داشته باشد یا اینکه بیمه را پرداخت میکند و دولت برای او مبلغ بیمه را واریز میکند.
در طرح یارانه دستمزد هم افرادی که فوق دیپلم به بالا هستند، اگر توسط کارفرما جذب شوند یک سوم دستمزد آنها را دولت پرداخت میکند. این طرحها جزو طرحهای حمایتی بوده که دولت برای حمایت از اشتغال فارغ التحصیلان دنبال کرده است.
آموزش های مهارتی متناسب با بوم صنعت نیست
وی خاطرنشان می کند: ما یک حرکت دوسویه از سمت کارجویان به سمت فضای تولید داریم، حالا یک بخش هم بحث ارتباط مهارت با صنعت مطرح میشود. لذا پیشنهاد من این است که باید بحث ارتباط دانشگاه با تولید را بررسی کنیم. اتفاقا بخش خدمات در جذب نیرو موفقتر از بخش صنعت عمل کرده است و یکی از دلایل موفقیت بخش خدمات این است که به کار نزدیکتر است.
درحال حاضر سرانه اشتغال در حوزه خدمات پایین بوده و به تعبیری بخش خدمات کار دوستتر است. در بخش خدمات خویش فرمایی معنادارتر است البته نه به این معنا که در حوزه صنعت امکان خویشفرمایی نیست.
رمضانی ادامه می دهد: اگر رویکرد ما جهش فناوری باشد باید فناوریهای خرد را درنظر بگیریم. فناوریهای خرد هم میتوانند حوزه صنعت را با خویش فرمایی و مدلهای خرد پیش ببرند. البته درحال حاضر بیش از 80 درصد بنگاههایی که در سیستم تامین اجتماعی به عنوان بنگاههای بیمهپرداز ثبت شدهاند، بنگاههای زیر 10 نفر هستند. از این رو بر این اساس بدنه تولید کشورمان خرد است و مسالهای که وجود دارد، این است که آیا دانشگاه موفق شده با این سبک از تولید ارتباط برقرار کند؟
وی تصریح می کند:به دلیل اینکه مدل آموزش مهارتی متناسب با بوم صنعت نیست، بسیاری از فارغ التحصیلان ممکن است دچار مشکل شوند. از طرفی هم صنعت، کشاورزی و خدمات باید به سمت فارغ التحصیلان حرکت کنند و با دانش بنیان شدن است که می توان نیرو های سطح بالاتری را استخدام کرد؛ بنابر این یک ارتباط دو سویه لازم است.
مدیرکل دفتر سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت کار گفت: یکی از نکاتی که باید در فضای طراحی سیاستها مورد توجه قرار گیرد، این است که کارگر باید مالک تولید شود و در مالکیت سهم داشته باشد. در این صورت از پایینترین تا بالاترین سطح کار را انجام میدهد. اگر فضای تولید به سمت تعاون برود، شخص به واسطه عضویت تعاونی هم مالک است و هم میتواند در قالب عضو هیات مدیره تعاونی برای کاری که انجام میدهد، مزد تعیین کند و این مساله تا حد زیادی میتواند فضای اشتغال کشور را بهبود ببخشد.
به هر صورت، بر کسی پوشیده نیست که جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن تواناییها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهـا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه در افراد ایجاد شود، در این رابطه نظام آموزش عالی کشور به طور روزافزون در معرض انتقادات و چالشهای عدم تعادل بازار کار دانش آموختگان است، به نظر میرسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و تواناییهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل موفق نبـودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است.
بر این اساس موضوع اشتغال پذیری دانش آموختگان باید محور اصلی سیاستهای آموزش عالی در اقتصادهای پیشرو و دانش بنیان قرار گیرد و برای اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی، باید بتوانیم مهارتهایی که دوران تحصیل آموخته را در عمل به کار گیریم و شرایطی را ایجاد کنیم که کارفرماها متمایل به جذب دانش آموخته دانشگاه شوند. در این راستا دانشگاهها نیز باید به موضوع آموزشهای کارآفرینی اهمیت داده و اشتغال پذیری دانشجویان را به عنوان سیاست کلی در نظر بگیرند.
اگر چه وزارت علوم به عنوان سکاندار آموزش عالی کشور میتواند با راهکارهایی همچون ایجاد یک نظام اطلاع رسانی مناسب به منظور پیمایش مستمر و نظام مند اشتغال فارغ التحصیلان، ساماندهی و توسعه دورههای مهارت افزایی در دانشگاهها، فعال سازی ساختارهای مشاوره شغلی و کاریابی در دانشگاه ها، برقراری ارتباط مستمر و مستقیم با فارغ التحصیلان، ایجاد نظام صلاحیت حرفهای و بهبود محتوای آموزشی برنامه درسی سهم خود را در حوزه اشتغال دانش آموختگان ایفا کند، اما همه راه های اشتغال به این وزارت خانه ختم نمیشود چرا که برخی از عوامل بیـرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی هستند نیز بر اشتغـال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند.
بر این اساس سایر دستگاهها و وزارتخانهها نیز باید به فراخور وظایفشان آستین بالا زده و برنامههایی برای بستر سازی اشتغال دانشگاهیان طراحی و تدوین کنند.