اطلاعات نوشت: مقابله با مخلان نظم عمومی و مجرمان به عادت که از آن ها به عنوان اراذل و اوباش یاد می شود از سال ها قبل همواره مورد تاکید پلیس و دستگاه قضا بوده است، اما بر اساس چه معیارهایی برخی مجرمان ، در جرگه اوباش قرار می گیرند ؟ در حالی که برخی از آن ها می توانند در سایه فرار از نظارت های لازم ، دست به اعمال شیطانی بزنند.
چند روز قبل مرد جوانی به اتهام تجاوز به عنف پس از 9 ماه تحقیقات تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران دستگیر شد. وی پس از دستگیری در اعترافاتش به اعمال منافی عفت در یک بوستان در شمال تهران اعتراف و اعلام کرد پس از تهدید یک خانم جوان با پیچ گوشتی در خیابان، نقشه شیطانی اش را اجرا کرده است.
به گفته سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت هم این متهم دارای 19 فقره سابقه کیفری از قبیل سرقت، موادمخدر و... است و چند سال را هم در زندان سپری کرده است.
از سویی دیگر این متهم در بخش دیگری از اقاریر خود با بیان این که بدلیل مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی دست به اقدامات یاد شده زده است،افزود: اخیرا فیلمی از یکی از اعمالم در ربودن زن جوانی که مربوط به اسفند پارسال بوده، منتشر شده است .این خانم که فیلمش منتشر شده را با پیچ گوشتی تهدید کردم و تاکنون ۱۹بار از سوی پلیس دستگیر شدهام.۹پرونده در پلیس دارم که اغلب بدلیل حمل مواد و تجاوز به عنف بوده است.
این مجرم متجاوز همچنین هنگام بازسازی صحنه جرم گفت: مواد مخدر مصرف کرده بودم و نمیدانستم چه کاری میکنم، زمانی که میخواستم دختر جوان را سوار موتورسیکلتم کنم یک مرد به سمتم آمد و قصد داشت مانع شود که گفتم مشکل ناموسی است و دخالت نکن.
وی افزود: بدون هدف شروع به حرکت کردم و وقتی پارک را دیدم همانجا ایستادم و با تهدید دختر جوان را به داخل پارک بردم و روی صندلی پارک نقشهام را عملی کردم سپس او را تا میدان نوبنیاد رساندم.
مقصر کیست ؟
اعترافات تکان دهنده این مجرم به عادت در وهله نخست نشان می دهد وی به رغم تکرار در ارتکاب جرائم خشن و غیر انسانی ، به راحتی از زندان آزاد شده و از سویی دیگر توانسته است خود را از نظرها پنهان کند و هرگز در لیست اوباش قرار نگیرد،در این شرایط می توان ادعا کرد که اوباش فقط به مجرمان شناسایی شده ای خطاب می شود که روی بدن خود خالکوبی کرده اند و فقط به نزاع در کوچه و بازار می پردازند؟
اما به راستی چه ارگان یا نهادی در این زمینه مقصر است؟ پلیس که پس از بارها دستگیری این متهم، پرونده جامعی برای وی تشکیل نداده و او را جزو اوباش محسوب نکرده است تا به این ترتیب نظارتی بر عملکرد وی اعمال شود ؟ یا این که دستگاه قضا احکام متناسبی برای وی صادر نکرده است تا این مجرم خطرناک نتواند به راحتی پس از 19 بار دستگیری با عناوین مختلف و سنگین اتهامی، آزاد شود و دست به اعمال شیطانی بزند ؟
تشدید برخورد با اوباش
سردار قاسم رضایی جانشین فرمانده فراجا پیش از ظهر دیروز با حضور در جمع خبرنگاران درباره طرحهای پلیس برای برخورد با اراذل و اوباش، گفت: برخورد با اینگونه افراد یکی از اولویتهای اصلی پلیس است که جزو مطالبههای اصلی مردم هم محسوب میشود ، لذا با جدیت در دستور کار ما قرار دارد و موضوعی نیست که تعطیل شود.
وی با بیان این که هیچ حقی برای اراذل و اوباش قائل نیستیم، ادامه داد: این افراد که هیچ حقی برای مردم قائل نیستند و آرامش را از آنان سلب کردهاند، اجازه ندارند در کوچه و خیابان ایجاد رعب و وحشت کنند و در صورتی که دست به چنین کاری بزنند برخورد پلیس با آنان در چهارچوب قانون بهگونهای خواهد بود که دیگر جرات تعدی به آرامش مردم را نداشته باشند.اکنون اراذل و اوباش سطحدار نداریم.
این افراد کسانی هستند که ایجاد رعب و وحشت و شهر را برای شهروندان ناامن کنند، رفتار این افراد خط قرمز پلیس است و باید در صحنه ادب شوند.
جانشین فرمانده فراجا با بیان این که اراذل و اوباش سابقهدار تحت کنترل پلیس هستند، ادامه داد: این افراد هرازچندگاهی به کلانتریها و پاسگاهها دعوت میشوند و اگر خطایی کنند سریعاً با آن ها برخورد میشود.
نظر یک روان شناس
زهرا نیک نژاد، روان شناس و فعال اجتماعی در گفتگو با خبرنگار ما درباره این که چرا یک فرد متجاوز جنسی میشود، می گوید: عوامل مختلفی از یک انسان، متجاوز جنسی میسازد. متجاوزان جنسی خصوصیتهای شخصیتی مشترک دارند، این افراد غالباً سبک شخصیتی بیاحساس و سردی دارند و اکثراً توانایی پیش بینی تأثیرات روحی و روانی عملکرد خود را بر سایر افراد ندارند.
آنان بدون نگران بودن از نتیجه اعمال خود اقدام به عملی کردن نقشههای ذهنی خود میکنند، علاوه بر آن این افراد عموماً والدین بی عاطفه و یا با سبک تربیتی مستبدانه داشتهاند که عشق و محبت یا تأئیدهای لازم را از کودک دریغ میکردند.
وی با اشاره به خصوصیت خودشیفتگی (نارسیسم) متجاوزان جنسی می افزاید: اختلال شخصیت خودشیفته به اختلالی گفته میشود که در آن فرد نسبت به دیگران احساس خودبزرگ بینی و غرور دارد و همیشه دوست دارد کانون توجه باشد و بهطور مدام تحسین شود و فرد متجاوز به دلیل احساس قدرتی که هنگام ارتکاب جرم تجربه میکند، از انجام آن لذت میبرد.
این روان شناس به احساس دشمنی در برابر زنان اشاره می کند و می گوید:متجاوزان جنسی غالباً به زنان به عنوان شئی جنسی مینگرند که باید به نیازهای مردان پاسخ دهند.
همچنین معمولاً متجاوزان جنسی، خود از قربانیان آن بودهاند که زخمهای روحی و روانی درمان نشدهای را با خود دارند، بعضاً این تجاوزها حادثههایی بوده که در دوران کودکی اتفاق افتاده است و شخص به علت ناتوان بودن در مراقبت از خود، شکل عمیقی از تحقیر را در ناخودآگاه ذهن رشد داده است و اکنون با تجاوز، به مقابله با آن میپردازد.
این فعال اجتماعی درباره این که چگونه میتوان از آسیبهای احتمالی پیشگیری کرد، تاکید می کند: در ابتدای راه بزرگترین قدم تربیت جنسی کودکانمان است که پیش از هر چیزی از بوجود آمدن قربانیان جدید و اضافه شدن به این زنجیره پیشگیری شود و پس از آن درمان روحی و روان شناختی قربانیان پیش رویمان است؛ این نکته بسیار تأثیرگذار است که اثر این نوع درمانها را برای آینده و سلامت و امنیت جامعه خود جدی بگیریم.
نیک نژاد می افزاید: مرحله بعدی پیگیری منظم و دقیق دستگاههای اجرایی قانون پس از شناسایی افرادی است که در حوزههای جنسی اقدامات آزار دهندهای دارند. یکی دیگر از راه های کاهش این دست اتفاقات، عدم سکوت قربانی است چرا که با افشای به موقع و بدون ترس از قضاوت و آبرو، از قربانی شدن فرد دیگر جلوگیری میشود و باور این موضوع در میان متجاوزان که ممکن است قربانیان از ترس آبرو سکوت کنند، هم تضعیف میشود.