ابوالقاسم قاسم زاده: «آنتونیوگوترش» دبیر کل سازمان ملل براساس ماده 99 منشور ملل متحد که مسئولیت و وظیفه ممانعت از ظهور و بروز «فاجعه بشری» دارد، خواهان تشکیل شورای امنیت اضطراری برای اعلام آتش بس فوری در ادامه تهاجم نظامی اسرائیل در غزه شد.
با اعلام این خبر از سوی رسانههای جهانی، نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل به صورت علنی و با الفاظ رکیک خطاب به دبیر کل سازمان ملل از او خواست از سمت خود استعفا کند.
اما قطعنامه پیشنهادی دبیر کل سازمان ملل با انجام تصحیح جملاتی در آن از سوی اعضای شورا برای اظهارنظر و رأیگیری نهایی در دستور کار قرار گرفت؛ اما یکباره اعلام شد که نماینده دولت بایدن رئیس جمهوری آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل با استفاده از «حق وتو» آن را از دستور رسیدگی شورای امنیت سازمان ملل خارج کرد.
اغلب رسانههای جهان این اقدام دولت بایدن را شوک بزرگ خبری نامیدند. سفیر دولت آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل در توجیه این اقدام به خبرنگاران گفت: «قطعنامه پیشنهادی» فرمولی برای فاجعه هم برای اسرائیل و هم برای فلسطینیان و تمامی منطقه بود. همان طور که جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، تأکید کرده تشکیل دو کشور مستقل تنها راه حل برای رسیدن به یک صلح پایدار است!»
چند نکته درباره این اقدام «ضد بشری» دولت آمریکا قابل طرح است از جمله:
1 ـ بایدن همچون نتانیاهو، قدرت و سیطره آن را اصلیترین باور در دولتمداری میداند نه «عدالت». اصل برای «بایدن» پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست و لابی صهیونیستی در نیویورک (اَپک) در آن نقش مؤثر و تعیین کننده دارد.
تجربهای که با حمایت داماد یهودی ـ صهیونیستی ترامپ و از اعضای اصلی و موثر سازمان اِی پک در نیویورک در حمایت کامل از او برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری رقم خورد. اکنون نیز بایدن برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نیازمند حمایت مؤثر این لابی صهیونیستی است و نقض حقوق بشر در فلسطین و قتل عام زنان و کودکان و سالمندان و شهروندان عادی در غزه چندان اهمیتی ندارد. بایدن میداند که تاریخ اسرائیل از مسیر جنگ و کشتار و آوارگی فلسطینیان شکل گرفته است و امروز سیطره این قدرت (اَ پک) در آمریکا به ویژه در انتخاب رئیس جمهوری تعیین کننده است. برای نتانیاهو و بایدن قدرت و قدرتمداری اصل است و عدالت و حقوق بشر وجاهتی ندارد.
2 ـ از نگاه استراتژیکی دولتمردان آمریکا به ویژه در کاخ سفید، حراست از امنیت رژیم صهیونیستی و هژمونی آن در خاورمیانه محوریت بنیادین دارد.
در تهاجم ارتش اسرائیل برای ویرانسازی غزه،بایدن انواع و اقسام سلاحها و بمبهای ویرانگر را در اختیار نتانیاهو و ارتش اسرائیل، برای نابودی حماس با این توجیه غلط قراداد که این گروه مقاومت داعش سازمان و نهادی تروریستی است.
در مسیر حمایت آمریکا از اسرائیل هم میبینیم که طرح پیشنهادی دبیر کل سازمان ملل با محوریت رعایت حقوق بشر و توقف قتل عام زنان و کودکان و سالمندان فلسطینی پیش چشم جهانیان وتو میشود؛ بگذریم از این که وزیر خارجه آمریکا، فقط در گفتار دم از رعایت حقوق بشر میزند و مدام شعارش حل بحران کنونی از طریق، تشکیل کشور مستقل فلسطینی است،
3 ـ سکوت یا بیعملی دولتهای عربی و برخی از دولتها در کشورهای مسلمان در برابر فاجعه بشری در غزه مسیر را برای وتو کردن قطعنامه پیشنهادی دبیر کل سازمان ملل از سوی آمریکا را فراهم آورد؛ زیرا اغلب آنها، گوش به فرمان کاخ سفید هستند. در نتیجه این سکوت بیعملی سران برخی از کشورهای مسلمان در برابر فاجعه ضدبشری اسرائیل در غزه، فلسطینیان بار دیگر آواره میشوند؛ زیرا چنانکه در بالا بدان اشاره شد نتانیاهو و بایدن بر این باورند که جهان برمدار قدرت و قدرتمداری میچرخد و نه عدالت.