اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات نوشت: به گفته علی صفارزاده، نماینده مشاور طرح احیا و تعادلبخشی، متأسفانه کمبود آب هنوز هم برای برخی مسئولان اثبات نشده که همچنان دارند مکاتبه میکنند و آب میخواهند یا بسیاری از دستگاههای دیگر، آمار وزارت نیرو را مدام زیر سؤال میبرند.
سالهاست هر زمان و هرجا صحبت از شرایط آبی کشور باشد از واژههایی چون فاجعه، ورشکستگی، بحران و تنش برای وصف آن استفاده میشود، آنچنان که تکرار این واژهها به بخشی از بدنه جامعه القا کرده که انگار با یک کلیشه مواجهند؛ در حالی که در واقعیت اینطور نیست و کمآبی روی خشن خود را در مناطق زیادی از کشور نشان داده است.
با شروع فصل گرما، قطعی یا افت فشار آب، زندگی بسیاری از ما را مختل میکند و با آغاز فصل سرما همه دست به دعا برای بارانیم! مدام اخبار تازهای از خشکی دریاچهها و تالابها و رودها در رسانهها منتشر میشود.
در بسیاری از مناطق کشور، پیامدهای درازمدت کمآبی که مهاجرت و فرونشست از معروفترین آنهاست خود را بهطرز آشکاری نمایانده و برنامههای توسعه صنعتی در برخی استانها بهخاطر کمآبی پیش نمیرود.
در همین حال، بخش زیادی از تأمین آب ایران به منابع آب زیرزمینی وابسته است. بنا به آماری که بهتازگی از سوی تقی عبادی، مدیرکل دفتر توسعه نظامهای فنی، بهرهبرداری و دیسپاچینگ برقآبی شرکت مدیریت منابع آب ایران اعلام شده است، در کشور سالانه نزدیک به 98 میلیارد مترمکعب آب مصرف میشود که 55 درصد آن از منابع زیرزمینی و 45 درصد دیگر از منابع آب سطحی تأمین میشود.
به گفته وی در استانهایی مانند کرمان، یزد، خراسان جنوبی، همدان، فارس، مرکزی، قم و سمنان، وابستگی به آبهای زیرزمینی نسبت به دیگر استانهای کشور به مراتب بدتر است و تأمین بیش از 75 درصد آب مصرفی این مناطق از آبهای زیرزمینی است.
طرحهایی برای مدیریت
از سال 1383 بود که برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی، طرحی با عنوان «تعادلبخشی، تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب» مشتمل بر 12 پروژه در شورای عالی آب کشور به تصویب رسید اما این طرح سالهای زیادی بلاتکلیف بود، تا این که در سال 1393 با عنوان طرح «احیا و تعادلبخشی آبهای زیرزمینی» با 15 پروژه در دستور کار قرار گرفت.
در سال 1400 «برنامه ملی سازگاری با کمآبی» هم تعریف شد اما به گفته دستاندرکاران، همچنان بار اصلی بر دوش پروژههای طرح احیا و تعادلبخشی است که اگرچه تاکنون در تحقق اهداف خود موفقیت چندانی کسب نکرده اما مهمترین برنامه مدیریت آب کشور در زمینه ساماندهی منابع آب زیرزمینی است.
در نشستی با موضوع تعادلبخشی آبهای زیرزمینی که بهتازگی به میزبانی اندیشکده آب ایران برگزار شد، این طرح و وضعیت منابع آب زیرزمینی مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفت.
تضاد طرح با منافع بهرهبرداران
حمید رحمانی، معاون دفتر نظامهای فنی و بهرهبرداری شرکت مدیریت منابع آب معتقد است موفقیت در دستیابی به اهداف طرح تعادلبخشی، موضوعی نسبی است. او با بیان آن که «درست است به اهداف کامل طرح نرسیدهایم» این پرسش را مطرح کرد: اگر این طرح اجرا نشده بود هماکنون کجا بودیم و در چه شرایطی قرار داشتیم؟
وقتی طرح را شروع کردیم با کسری مخزن تجمعی 120 میلیارد مترمکعبی در کشور روبهرو بودیم و در حال حاضر این کسری به 146 میلیارد مترمکعب رسیده است. احتمالا اگر روند سابق ادامه داشت و این طرح اجرا نمیشد به کسری 156 میلیارد مترمکعبی میرسیدیم.
میتوان گفت طرح احیا و تعادلبخشی، شیب منفی بسیاری از اتفاقات را کاهش داده ولی اقدامات اصلی این طرح با منافع برخی افراد در تضاد است. مثلا میخواهیم چاه غیرمجاز را پر یا برایش کنتور نصب کنیم یا اصلاح و تعدیل چاههای مجاز را انجام دهیم اما این اقدامات با منافع یکسری از افراد در تضاد است و مقاومتهایی برای اجرای آن ایجاد میشود.
بنابراین اجرای طرح احیا و تعادلبخشی، کار یک سازمان و یک وزارتخانه نیست. یعنی اگر قرار است این طرح به نتیجه برسد لازم است کلیت نظام و سیستمهای حاکمیت کشور به این جمعبندی برسند که این طرح اجرا شود.
رحمانی در بخش دیگری از اظهاراتش بیان کرد: نمیشود سیاستگذاری سازمانهای مختلف با هم مغایر باشد. اخیرا دوباره وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرده که میخواهیم در چهار پنج محصول به خودکفایی برسیم. سیاست وزارت جهاد، رسیدن به خودکفایی است. اگر معنی خودکفایی را به آب تبدیل کنیم باید مشخص باشد که برای رسیدن به خودکفایی در گندم چقدر باید محصول تولید کرد و برای تولید آن به چه حجمی از آب نیاز است و آیا این آب را داریم؟ یا وقتی قرار است جمعیت به تعداد برنامهریزی شدهای برسد آیا آب و غذای این جمعیت را میتوانیم تأمین کنیم؟
وی تأکید کرد: اگر قرار باشد طرح احیا به نتیجه برسد باید سیاستهای کلی سازمانها و نهادهای مختلف و چشماندازی که دارند با هم سنخیت داشته باشد. نمیشود این سیاستها در تضاد باشند و بعد انتظار داشته باشیم این برنامه به هدف و نتیجه برسد.
عطش آب در شرایط کمآبی
نعمتالله دهبندی، کارشناس ارشد منابع آب زیرزمینی نیز به این تضادها اشاره کرد. وی گفت: همه اذعان داریم که سالهاست برداشت اضافه از منابع آب زیرزمینی صورت میگیرد اما سیاستهای کلان کشور طوری است که باز هم به آب بیشتری نیاز داریم. مسائلی مانند جمعیت بیشتر یا موضوعی مثل امنیت غذایی مطرح است. امنیت غذایی همان خودکفایی است، یعنی تولید کنیم تا به دیگران نیاز نداشته باشیم. باید به دنبال این باشیم که چطور این پارادوکس را حل کنیم؛ از یک طرف سیاستگذارهای کلان و کل حاکمیت عطش آب بیشتر دارد و سیاستگذاریها و برنامههای توسعهای همه آبطلب است و از طرف دیگر در گوشهای عدهای دارند تلاش میکنند مصارف را کاهش دهند. این شرایط مثل مدرسهای است که معلم ندارد ولی عدهای تلاش میکنند کلاس تقویتی برای آن برگزار کنند!
از زمان پهلوی اول که دولت مدرن تشکیل شد تا امروز که وزارت نیرو فعالیت میکند، دستگاههایی داشتهایم که آب را مدیریت کنند. چه اتفاقی افتاد و این دستگاههای عریض و طویل چه کردند که وضعیت آب اینگونه شد؟
حالا آیا مجاز هستیم که باز تعادلبخشی و برگشت به شرایط اولیه را به همین دستگاهها بسپاریم؟ ما به مسائل فنی مثل این که چاه را ببندیم و چگونه ببندیم توجه کردیم، در صورتی که باید ببینیم آیا ریلگذاری اصلی و سیاستگذاری کلان کشور با بضاعت آبی و اکولوژیکی ما همجهت است یا نه. این مسأله صرفا فنی نیست و ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
عدم باور به کمآبی
علی صفارزاده، نماینده مشاور راهبری طرح احیا و تعادلبخشی آبهای زیرزمینی در این نشست گفت: شش هفت سال است در زمینه طرح تعادلبخشی فعال هستیم. در سال های اول، برنامه فقط در وزارت نیرو در گردش بود و ندیدم رسانهها یا مجامع علمی به این طرح بپردازند. در چند سال اخیر اما مطالبهگری بیشتر شده است.
نباید بگوییم «طرح و برنامه»، چرا که در این صورت هر مدیر، شروع و پایانی برای آن در نظر میگیرد. همچنین این طرح نباید محدود به وزارت نیرو باشد بلکه متعلق به کل کشور است و مردم باید اجرای آن را مطالبه کنند.
در برخی دشتها در جریان بارندگی سالهای 1398 و 1399 سطح آب هشت متر بالا آمده بود اما دو سال بعد سطح آب 10 متر پایین رفت و این نشان میدهد مردم و بهرهبرداران مدیریت برداشت درستی ندارند و نتیجه این شده که 146 میلیارد مترمکعب کسری مخازن داریم و از مخازن استراتژیک برداشته ایم.
متأسفانه کمبود آب هنوز هم برای برخی مسئولان اثبات نشده که همچنان مکاتبه میکنند و آب میخواهند یا برخی دستگاههای دیگر، آمار وزارت نیرو را مدام زیر سؤال میبرند. نیاز به اثبات کمآبی نیست. خشک شدن چاهها و تالابها و حاشیهنشینی و خالی شدن روستاها را همه داریم میبینیم و این که زیر زمین حالش خوب نیست، نیاز به اثبات ندارد.