سیدعبدالجواد موسوی با انتشار یادداشتی در خبرآنلاین نوشت: مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی تهران اظهار داشت: مسئولانی که از طرح ساخت خانه ٢۵ متری انتقاد میکنند بروند در نجف منزل حضرت علی را ببینند که اندازه آن چقدر بوده است و اساسا ساده زیستی یکی از ارکان شریعت ما است.
ظاهرا طبق محاسبه مدیر عامل اتحادیه تعاونیهای عمران تهران، منزل حضرت علی (َع) در نجف چیزی در حدود ۲۵ متر و یا کمتر بوده؛ و بر همین اساس ایشان از طرح ساخت خانههای بیست و پنج متری برای مردم ایران دفاع کرده اند. خب، مبارک است. لابد ایشان که مدیر عامل اتحادیه تعاونیهای عمران تهران هستند چیزی میدانند که ما نمیدانیم. فقط یکی دو نکته ریز و مبهم در این طرح بدیع و بزرگ وجود دارد که انشاءالله با توضیحات روشنگرانه ایشان رفع میشود.
اول از همه این که بر فرض صحت چنین ادعایی منزل یک حاکم اسلامی بیست و پنج متر بوده و اگر قرار باشد به حضرت علی تاسی کنیم در حقیقت حاکمان باید خانه هایشان بیست و پنج متری باشد و نه مردم و یا پیروان حضرت علی. مگر این که مدیرعامل محترم در تحقیقات ویژه تاریخی خود به این نتیجه رسیده باشند که فی المثل خانه مالک اشتر و یا حجربن عدی نیز بیست و پنج متری بوده که اگر حقیقتا این گونه بوده باشد به نظرم بهتر است کل خانههای مردم ایران را خراب کنیم و برای برپایی یک حکومت مبتنی بر شریعت که مدیر عامل محترم فرموده اند ساده زیستی از ارکان آن است اقدامی جدی صورت دهیم.
دوم این که حقیقتا دوست دارم صورتی از داراییهای جناب مدیرعامل منتشر شود تا ببینیم خود ایشان چه قدر به احکام شرعی پایبندند. به هرحال هرجور حساب کنیم مدیر عاملی که قرار است برای سرنوشت میلیونها ایرانی و نحوه زیست آنها تصمیم بگیرد رعیت حساب نمیشود. رعیت من و امثال منیم که پس از سی و اندی سال کار دو شیفته و سه شیفته از پس کرایه خانه خودمان هم برنمی آییم. ایشان حاکم هم که نباشند مثل خیلی از مردم کوچه و خیابان محکوم هم محسوب نمیشوند و اگر قرار باشد از حیث طبقه اجتماعی چیزی در حد و حدود متوسط جای بگیرند خانه ایشان باید چیزی در حدود پنجاه متر باشد. یعنی نه بیست و پنج متر خانه حاکمان و نه مثلا صد متر و یا هفتاد و پنج متر خانه مردم عادی. پنجاه متر. بیشتر از این باشد باید طی یک اقدام انقلابی و شرعی منزل ایشان مصادره شود تا همگان بدانند ساده زیستی یکی از ارکان شریعت ماست!
مشکل از جناب مدیر عامل نیست. مشکل از بی قاعدگی و بی سامانی و بی در و پیکر بودن اوضاعی است که به هرکسی اجازه میدهد حرف بی ربطی بزند و بی آن که پاسخگوی اعمال و گفتارش باشد برود پی کارش. اگر آن روزی که معجزه هزاره سوم همین طور الابختکی و از سر باد هوا گفت: زمین که زیاد داریم و هر ایرانی باید یک ویلای هزار متری داشته باشد، نهادی، مرجعی، بزرگی، پیدا میشد و یقه اش را میگرفت که روی چه حسابی به مردم وعده بی خود میدهی، امروز کار به این جاها نمیکشید که جناب مدیر عامل در توجیه طرح مزخرف خود ما را به حضرت علی (ع) حواله دهد.
حوصله ندارم به بقیه حرفهای مدیرعامل بپردازم. حالم بد میشود. اما بدترین قسمتش همین خرج کردن از آخرین ذخیرههای باورهای قدسی و معنوی مردم این سرزمین است. بس است دیگر، بس است. شماها به چیزی باور ندارید و به راحتی هر چیزی را به زبان میآورید، اما باور بفرمایید علیرغم جهد و کوشش جدی شما و امثال شما برای ریشه کردن اعتقادات این مردم هنوز هم هستند کسانی که صادقانه و عاشقانه به یک چیزهایی باور دارند. بی خیال آنها شوید. بگذارید زندگی شان را بکنند. اصلا خانههای بیست و پنج متری که چه عرض کنم خانههای ده متری بسازید. گورخوابی و اتوبوس خوابی و کارتن خوابی و پشت بام خوابی را رواج دهید، اما شمارا به هرچه باور دارید دست از سر علی و اولاد علی بردارید.