جوان نوشت: اصلیترین قسمت مراسم تجلیل از قهرمانان ورزش ایران، نه تعارف تکهپاره کردنهای مسئولان که سخنان نازنین ملایی، بانوی مدالآور ورزش ایران بود. صحبتهایی که البته خیلیها حتی آن را پوشش ندادند! حالا سؤال اینجاست که آیا رئیسجمهور این درددلها را شنید؟
باز تورنمنت بزرگی در راه است و مسئولان یادشان افتاده که باید از مدالآوران کشور تقدیر کنند. باز هم خبری از ترک عادتهای بد گذشته نبود و ورزشکاران دو سال صبر کردند تا این مراسم برگزار شود. همه حاضران در جلسه حرفهای زیادی برای گفتن داشتند. نازنین ملایی حرفهای خوبی زد و در اصل صحبتهایش درددلهای همه ورزشکاران بود. حرف زدن بیواسطه با رئیسجمهور و درخواست حمایت بیشتر از ورزش زنان، حرف دل خیلیها بوده و هست، ولی متأسفانه اهمیتی به آن داده نمیشود. مدالآوران ایرانی برای فتح قلههای موفقیت هر مانعی را پشت سر میگذارند و هر سختی را تحمل میکنند. منتها یادشان نمیرود که بسیاری از مسئولان میتوانستند و وظیفه داشتند بسیاری از موانع و سختیها را از سر راه بردارند، اما کاری نکردند!
کمتوجهی به ورزش بانوان نیز یک واقعیت تلخ دیگر است. بانوی قایقران ایران تأکید کرد زیرساختهای ورزشی، حمایت از تیمهای ملی بانوان، اردوهای تدارکاتی، تجهیزات تمرینی و در کل سرمایهگذاری در بخش بانوان به هیچ وجه قابل قیاس با بخش مردان نیست. این در حالی است که وظیفه سنگین مادری و همسری نیز همزمان به دوش بسیاری از ورزشکاران زن است.
با در نظر گرفتن این موارد، تعلل در پرداخت پاداشها و تقدیر از نفرات برتر پذیرفتنی نیست. در فاصله چند روز تا شروع بازیهای آسیایی مسئولان یادشان افتاده مراسمی را که باید خیلی زودتر از اینها برگزار میکردند، برگزار کنند. آنها همیشه از ورزشکاران انتظار بهترین نتیجه و خوشرنگترین مدال را دارند، ولی نمیگویند چقدر به ورزشکاران رسیدگی شده و آیا انتظاراتشان با توجهات همخوانی دارد یا نه. در آستانه اعزام به تورنمنتهای سرنوشتساز، خیلیها به فکر حمایت از ورزشکار میافتند و اتفاقاً شعار و وعدههای زیادی هم میدهند، ولی به همان سرعت وعدههایشان را فراموش میکنند و منتظر تورنمنت بعدی میمانند.
چندین سال است که قهرمانان از مشکلات معیشت رنج میبرند و هر کدام برای گذران زندگی اجباراً پا به مسیرهای غیرورزشی میگذارند، آن وقت است که دیگر نمیتوان از آنها انتظار داشت تمام فکر و ذکرشان معطوف به ورزش حرفهای باشد، درحالیکه اگر مسئولان به وعدههایشان عمل میکردند و قانون مصوب را به اجرا درمیآوردند، مشکل بیکاری قشر ورزشکار حل میشد. استخدام مدالآوران قانونی است که به دستگاهها ابلاغ شده، اما شواهد و قرائن حاکی از آن است که این قانون از سوی بسیاری نادیده گرفته میشود. حتی در بحث پرداخت پاداشها نیز قولها عملی نمیشود. اینکه ورزشکاری پس از یکی، دو سال تازه پاداش قهرمانی دوره گذشته را بگیرد قطعاً تأثیر لازم را نخواهد داشت. اگرچه واریز پاداش شاید گوشهای از مشکلات آنها را حل کند، ولی شکی نیست که ارزش پاداش دو سال پیش حالا بسیار پایین آمده است. تبعیض بین امکانات و رسیدگی بین فوتبال و سایر رشتهها نیز همواره بسیار بحثبرانگیز بوده است. همچنین نارضایتی بانوان از بیتوجهیها هم تغییر محسوسی نداشته است.
نکته اینجاست که ورزشکار ایرانی بهرغم همه دغدغههای موجود کماکان به فکر درخشش برای کشورش است، آنهم درحالیکه میداند رویکردهای حمایتی از مدالآوران مثل سابق است و اصلاً نباید انتظار شگفتی از مسئولان را داشته باشد. بازیهای آسیایی این ادعا را دوباره ثابت خواهد کرد. تا کی قرار است ورزشکاران ما مدال بیاورند و روی سکوی افتخار بروند، اما پز و افتخارش بماند برای دیگران! پرداخت بودجه مصوب، تأمین نیازهای اولیه، برگزاری اردو و اعزام به مسابقات، حداقل کاری است که مسئولان ورزش در حق تیمها و ورزشکارانشان انجام میدهند. بااینحال مشکلات، کمبودها و نواقص زیادی وجود دارد که راه را برای درخشش ملیپوشان ایران سختتر میکند.