خانه پدری جلالآلاحمد، در بطن بافت تاریخی تهران، نشانهای کم نظیر است از سبک زندگی پایتخت نشینان صد سال پیش. خانهای دارای دو حیات بیرونی و اندرونی، اتاقهایی که دور تا دور هر دو حیاط به هم راه دارند، مطبخ، آب انبار و سایر عناصر معماری ایرانی در اقلیم پایتخت. این خانه اما به جز عناصر مرسوم معماری تهران، نشانی از زی طلبگی دارد، چرا که سید احمد سادات آلاحمد، پدر جلال از آخوندهای سرشناس سنگلج بود، روضه هفتگی داشت و مراجعان برای سئوالات شرعی درِ کوچک همین خانه را میزدند، دری که به حیاط بیرونی راه داشت.
خانه پدری جلال حالا از گزند تخریب و تبدیل شدن به کارگاه و انبار کیف و کفش در امان مانده است، سعادتی که بسیاری دیگر از خانههای همسایه در این بازارچه نداشتهاند و نیاز مدیران شهری به تامین هزینههایشان از تغییر بافت تاریخی، زیبایی و اصالتشان را به باد داده است.
دکتر محبوبه کاظمی دولابی، توسعهگر فرهنگی و مدیر پروژه باززندهسازی خانه پدری جلال در این باره توضیح میدهد: رسالت توسعهگران فرهنگی یادآوری اهمیت فرهنگ و هویت ملی است، از این رو این افراد میتوانند نقش بسیار موثری در مرمت و احیا و باززندهسازی بناهای میراثی و بازگرداندن این بناها به دامان جامعه داشته باشند، این اتفاق با کاربریهایی متناسب در این بناها شکل میگیرد، اما همیشه این اتفاق نمیافتد.
عطر بهارنارنج این خانه کوچک با معماری درونگرا در بازارچه شاپور تهران، ناخواسته آدمی را به سوی شعر و شاعری میکشاند. خانهای که شاید اگر هر کس دیگری به جز جلالآلاحمد هم در آن میزیست، غرق میشد در شعر، در ادبیات و در تخیلات شاعرانه...
{$sepehr_media_200375_400_300}