ماموران یک کلانتری مشهد به اطلاعاتی دست یافتند که یک زن سابقه دار قصد دارد اموال سرقتی را از منزل برادرش به مکان دیگری انتقال دهد.
با این خبر مهم، گروهی از کارآگاهان عازم نشانی مذکور شدند و زوجی را به همراه لوازم سرقتی به دام انداختند که از حدود ۲ ماه قبل به طور موقت با یکدیگر ازدواج کرده بودند.
روزنامه خراسان نوشت: در همین حال بررسیهای نامحسوس ماموران انتظامی نشان داد که مرد جوان برادر قاچاقچی است که تحت تعقیب نیروهای انتظامی قرار دارد؛ بنابراین ماموران انتظامی در پوشش کارگر وارد عمل شدند و با متهم اصلی در خیابان کشاورز قرار گذاشتند. آنها سپس همه اموال سرقتی از جمله یخچال تلویزیون، دوچرخه، موتورسیکلت، جاروبرقی چرخگوشت، بخاری گازی و برقی، ۴۰ عدد لامپ هالوژن، چادرمسافرتی، دستگاه جوش، اتوصنعتی، کفکش، مدارک شناسایی، کارتهای بانکی و ... را به یک دستگاه کامیون بار کردند و به طرف خیابان کشاورز رفتند.
طولی نکشید که قاچاقچی ۳۰ ساله سوار بر یک دستگاه پراید با پلاک مخدوش از راه رسید و وارد کمین نیروهای انتظامی شد. هنوز این قاچاقچی زن از خودرو پیاده نشده بود که عوامل پوششی پلیس، وی را محاصره کردند در این میان مشخص شد این زن جوان باردار است.
با انتقال متهم این پرونده به مقر انتظامی، تحقیقات و بازجوییهای تخصصی از آنان در دایره تجسس کلانتری آغاز و مشخص شد که زن قاچاقچی ۳ سال قبل به اتهام حمل یک کیلوگرم مواد مخدر صنعتی به تحمل ۲۵ سال زندان محکوم شده است و شوهر او نیز با همین اتهام در حال تحمل ۱۵ سال زندان است، اما وی با سوءاستفاده از مدت مرخصی دوران بارداری، دوباره مسیر تبهکاری را در پیش گرفته است.
همچنین بررسیها نشان داد که ۳ تن دیگر از برادران وی نیز به اتهام مواد مخدر در زندان به سر میبرند. با به دست آمدن این اطلاعات بازجوییها از این متهم حرفهای برای شناسایی سارقان و مالباختگان در حالی ادامه یافت که ناگهان درد زایمان به سراغش آمد و نیروهای انتظامی نیز بیدرنگ با امدادگران اورژانس تماس گرفتند و او را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد منتقل کردند، اما او بعد از آن که پسری به دنیا آورد و به بخش مراقبتهای پزشکی انتقال یافت، نقشه هولناکی را برای فرار از بیمارستان کشید.
او که موفق شده بود به یک دستگاه گوشی تلفن همراه دسترسی پیدا کند با برخی از دوستانش تماس گرفت و به آنها تاکید کرد چند شیرینی را مسموم کنند و هنگامی که با جعبه شیرینی برای ملاقات عمومی به بیمارستان میروند، شیرینیهای آلوده را به مامور انتظامی مراقب تعارف کنند تا این گونه مامور انتظامی بیهوش شود و او با جاگذاشتن نوزاد یک روزه اش بتواند از بیمارستان بگریزد، اما او در حالی این دسیسه را در زیر پتو برای یکی از دوستانش در آن سوی خط پیامک میکرد که یکی از عوامل پوششی کلانتری شفا در جریان موضوع قرارگرفت و بی درنگ ماجرا را به رئیس کلانتری اطلاع داد. این گونه بود که نیروهای مراقب متهم به تکاپو افتادند و با انتقال او به اتاق خصوصی، لایههای امنیتی را نیز افزایش دادند و بدین ترتیب نقشه هولناک فرار از بیمارستان نافرجام ماند.