جماران نوشت: چند روز قبل سید حسن خمینی به انتقاد از بی توجهی نهادهای فرهنگی به امام پرداخت و گفت: «متأسفانه متولیان عرصه فرهنگی ما به شدت نسبت به این امر غفلتزده هستند. بحث امام بسیار کمرنگ است و به حدی است که آدم بعضی وقتها فکر میکند نمیتواند این غفلت ناشی از یک ندانم کاری باشد و شاید یک تحلیلی پشت داستان است. سرود جمهوری اسلامی وقتی تصویب شده اسم امام داخل آن نبوده و مقام معظم رهبری گفتند امام را داخل آن بگذارید. خود ایشان یک روز به من گفت غیر از حسینیه فاطمه الزهرا(س) که در مصلا است، هر چیزی در هر جایی ساختهام به نام امام ساختهام. با چنین پیشینه ای، توجه نکردن نهادهای فرهنگی ما اصلا قابل فهم نیست.»
برای بررسی دقیق تر این موضوع مشروح گفت و گو با آیت الله سید محمدعلی ایازی را بخوانید:
یادگار امام اخیراً نسبت به بیتوجهی نهادهای فرهنگی به حضرت امام سخن گفتند. حضرتعالی دلیل این بیتوجهیها را در چه مسائلی میبینید؟
عوامل متعددی دلیل این بیتوجهیها است. استفادههای گزینشی از بیانات و اندیشههای حضرت امام در دوره اخیر از سوی حاکمیت و به ویژه صدا و سیما و رسانههای رسمی انجام میگیرد. نکته دیگر استفاده ابزاری و گزینشی است؛ چنانکه آنچه از سخنان ایشان مربوط به اهمیت جمهوریت و آزادی است اصلا منتشر نمی شود. امام شخصیتی معرفی شده است که برای مباحث خاصی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار میگیرد.
طبعاً این باعث شده است که بسیاری از افراد که شخصیت امام را درک نکرده و یا آن سخن و شیوه و موضع گیری های ایشان در برابر قانون شکنان را ندیده اند، نگاه اصیل و ناب را به امام نداشته باشند. به دلیل اینکه نسل جدید از مسائل و قضایای ابتدای انقلاب اطلاعی ندارند؛ به خصوص جوانانی که متولد دهه هشتاد به بعد هستند اطلاع ندارند که در آن برهه تاریخی چه اتفاقاتی افتاده و چه تصمیمگیریهایی بوده است.
همچنین از تأکیدهای امام درباره مشروعیت حکومت، آراء مردم و انتقادهای جدی که نسبت به شورای نگهبان داشتند، و یا نسبتِ رهبری و مردم مطلع نیستند. حضرت امام در پیامهای خود مبنای اداره کشور را بر اساس آراء مردم میدانست و میفرمود: «میزان رأی مردم است.» اینها از محکمات اندیشه امام در باب نقش اکثریت مردم و کارآمدی دولت است.
این مباحث مطرح نمیشود و مسائلی برجسته میشود که به نظر من در جهت تخریب شخصیت امام بوده است؛ بخشی از بیانات امام را میآوردند و بخشی دیگر را حذف میکنند و این کارها از طرف کسانی صورت میگیرد که از سالهای قبل، از انقلاب و امام کینه داشتند و امروزه در قالب انقلابیگری این کارها را انجام میدهند. میگویند اگر کسی را میخواهی خراب کنی از او بد دفاع کن، وقتی که بد دفاع کنی طرف مقابل خراب میشود.
نکته دوم این است که موسساتی که به نام ایشان که باید از امام دفاع کنند، این بخشها را به صورت صحیح کار نکردهاند و فعالانه با این مباحث و با سعه صدر و استقلال برخورد نمیکنند.
نکته سوم این است که به نظر من یکی از راههایی که میتواند همیشه حیات معنوی امام را زنده کند، تبادل نظرات و گفتوگوهاست. به همین دلیل ما نباید از حرف و انتقاد دیگران نگران باشیم. ما باید با بحث، گفتوگو و صحبت، مسائل و قضایا را روشن کنیم. یکی از اتفاقاتی که در این سالها رخ داده، این است که اگر کسی میخواست از برخی مسائل انتقاد کند تبدیل به تابو میشد در حالی که اگر منطق، دلیل و استدلال و گفتگوی عالمانه داشته باشیم، نباید نگران شویم؟
امام به عصمت و نقدناپذیری خود اعتقاد نداشت و گاهی با صراحت میگفت که در فلان موضوع اشتباه کردم. ما چرا شخصیت ایشان را به گونهای معرفی کنیم تا کسی نتواند نقد عالمانه کند؟ این نقدها به روشن شدن ابعاد مسئله و پاسخ افرادی که از نزدیک شاهد بودند و امروز افرادی حیات دارند، کمک میکند.
امروزه برخی نهادهای فرهنگی نه تنها به اندیشههای امام بیتوجه بودند بلکه دچار غفلت شدند و به تبعات منفی آن توجه نداشتند.
بله، شخصیتها و بزرگان به این دلیل در دنیا مطرح شدهاند که زمینههای حلاجی و نقد دیدگاهها و نظرات آنان فراهم بوده است. عدهای در درسهای حضرت امام مستشکل بودند، ایشان جواب میداد و گفتوگو اتفاق میافتاد. اما ما این کار را جدی نگرفتیم و اگر میخواهیم شخصیت امام همیشه پویایی خود را حفظ کند، باید به این بخش هم توجه و تأکید کنیم. نسلی که امام را درک کردند و در قید حیات هستند، میتوانند وقایع انقلاب و اندیشههای امام را توضیح دهند و میشود مباحثی را باز کرد و الا بعد از رفتن این نسل، اگر این حرفها هم گفته شود، دیگر جای گفتوگو نیست و مسائل، از منابع دست اول آن، توضیح و تبیین تحلیل نمیشود.
نکته دیگری که یادگار امام اشاره کردند این بود که «بحث امام به حدی کمرنگ شده که انسان فکر میکند، این غفلت نمیتواند ناشی از کمکاری باشد.» برای نمونه شاهد بودیم که در سرود اول و دوم «سلام فرمانده» نام بزرگان ذکر شد که همه قابل احترام هستند، اما نامی از امام برده نشد!
آقایانی که این سرود را درست و ترویج میکنند، کار و اهدافشان را بلد هستند، لذا ما نباید از آنها توقع دیگری داشته باشیم. ما از کسانی باید توقع داشته باشیم که میتوانند به شیوههای جدید راه را باز کنند. چون سرود به مرور زمان فراموش میشود و دوره آن میگذرد. آن چیزی که میماند در اندیشۀ متفکران و فرهیختگان ما است و زمانی مطالب در اذهان اندیشمندان ماندگار میشود که بتوانیم فضای گفتوگوی عالمانه و منطقی و آزاد ایجاد کنیم. و سعه صدر و تحمل نظرات مخالف را داشته باشیم، آن وقت خواهید دید که بسیاری از اشکالات روشن خواهد شد. متأسفانه مثل اینکه کمی ترس داریم که چنین فضای گفتوگو را فراهم کنیم و اگر امروز این کار را انجام ندهیم، پس چه زمان انجام میگیرد؟
حتی صدا و سیما درباره امام و یاران ایشان، فیلم یا سریالی جذابی نساخته است.
چون گزینشی عمل میکنند و به دنبال چیزهایی هستند تا رفتارهای خودشان را توجیه کنند؛ ما که نباید به فکر آنها باشیم. آنچه افکار عمومی را تشکیل میدهد صدا و سیما نیست، صدا و سیما درصد بسیار ضعیفی در شکلگیری افکار عمومی نقش دارد. آنچه که بر افکار تأثیر دارد شبکههای اجتماعی است که اگر درست، منطقی، معقول و عالمانه برنامههایی در این عرصه تهیه شود و فرصت گفتوگو به وجود آید، و شخصیت امام را مبالغهآمیز توصیف نکنیم، میتواند این بحثها و کارهای فرهنگی اثرگذار باشد و افکار عمومی را در یک شکل متعادل و منطقی هدایت کند.
توصیه حضرتعالی به نهادهای فرهنگی برای ترویج آراء و اندیشههای امام چیست؟
به صدا و سیما و نهادهای دیگر کاری ندارم؛ موسسه تنظیم و نشر و موسساتی که در این عرصه فعال هستند، به جای تعریفهای ستایشگونه، بحثهای علمی و نظری راه اندازی کنند تا بحث و گفتوگو باعث رونق جدید این مباحث و فصلی نو در بیان اندیشه امام شود.
امامی که بنیانگذار انقلاب و اندیشه بوده و آراء وی هنوز در حوزههای حقوق و فقه زنده است، امروزه به شکل بسیار بدی مطرح میشود. هنوز هم که هنوز است، مباحثی مثل جایگاه مردم، آزادی، حق انتخاب، حقوق اقلیتها و .. خوب بررسی نشده است. فقط مواردی انتخاب میشوند که جزء متشابهات هستند و بیشتر برای مشروعیتبخشی به خودشان است.