سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۱
نظرات: ۲
۰
-
سریال پایتخت

سریال «پایتخت» با طنز دلنشین و نقد مسائل اجتماعی، موفق به جلب توجه مخاطبان شده است. قسمت‌های رقص محلی و شادی در کنار سکانس‌های تلخ، تجربه‌ای عمیق از زندگی ایرانیان را به تصویر کشیده است.

روزنامه هم‌میهن نوشت: سریال «پایتخت» به‌واسطه طنز دلنشین، بازی خوب بازیگران و نقد برخی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مثل چشم و هم‌چشمی، طمع، تحقیر و تخریب دیگران، پدرسالاری و حتی «فرزند ذکورسالاری»، همچنین فرهنگ‌سازی در زمینه‌های مختلف ازجمله آموزه‌هایی ‌چون رعایت شأن انسان‌ها در هر جایگاهی، حمایتگری، کمک‌گرفتن از روان‌شناسان در هنگام بروز مشکلات، رعایت حریم خانواده، سرپرستی کودکان بی‌سرپرست، تا مسائل به‌ظاهر پیش‌پاافتاده‌ای چون استفاده خصوصی از سرویس بهداشتی خصوصی و... با اقبال و استقبال خوبی روبه‌رو شد.

در قسمت هجدهم، کارگردان با حرکات موزون رقص محلی مازنی و به تصویر کشیدن فرهنگ عامه، اوج شادی را در خانه‌ها و خنده را بر لب و اشک شادی را بر چشمان مخاطب طنزپسند ایرانی آورد. اما در اواخر قسمت نوزدهم، تلخ‌ترین سکانس به اجرا درآمد که این‌ها همگی رسالت یک طنز خوب اجتماعی است.

این مطلب را هم بخوانید:

یک کارشناس ارزی به بانک مرکزی هشدار مهمی داد

در این سکانس که چنگ به روح مخاطب می‌زد، در تأملی دردناک، این‌بار اشکِ حیرانی بر گونه مخاطب جاری می‌شود که به‌راستی حق با کیست؛ با بهتاشی که نقی منتِ کرده‌ها را بر سرش گذاشته و می‌گذارد؟ با بهتاشی که می‌خواهد پول خدمات بی‌دریغ دایی‌اش را بدهد و بی‌مزدش کند و شعار می‌دهد که «کار، خوبه بی‌مزد باشه!»، یا با نقی؟ باید از بهتاش که نماینده نسل جوان است، پرسید: قیمت لگن گذاشتن‌های نقی چند؟ قیمت به دوش‌کشیدن یک خانواده وقتی باید بزرگی کنی و از آرزوهایت بزنی، چند؟ قیمت عشق به خانواده چند؟ اما آیا رفتارهای نقی خالی از اشکال است؟ خیر.

آنجا که تحقیر و توهین می‌کند، آنجا که یکی را «دانشمندبچه» و دیگری را «پاندابچه» خطاب می‌کند، آنجا که داماد آینده را به هر شیوه که می‌تواند ضربه فنی می‌کند، آنجا که به رحمت می‌گوید: «تو حتماً بیا عروسی چون برای پذیرایی به کمک احتیاج داریم» و به مهمان‌های تاجیکی می‌گوید: «دست به چمدان‌ها نزنید. ارسطو می‌آورد» و آنجا که کودک درونش به سالار هفت‌ساله حسادت می‌کند، بر نقی نقد وارد است؛ اما به‌قول خود نقی، مگر نقی معمولی که بوده؟ بچه دکتر بوده یا مهندس؟ تازه مگر دکتر و مهندس‌های ما مهارت‌های زندگی، ارتباطی، سواد عاطفی و فرزندپروری دارند؟ نه.

درصد بالایی از آنها هم فقط درس خوانده‌اند تا غول کنکور را پشت‌سر بگذارند؛ مگر کم آمار خودکشی از دانشگاه پزشکی و دانشگاه‌های مهم دیگر کشور داریم؟!  یا پدر و مادرهای ما مگر بیش از این بلد بودند که از ما دریغ کردند؟ خودِ ما با انفجار اطلاعات دنیای تکنولوژی چقدر بلدیم؟ و سوال دیگر این‌که اگر بزرگ‌تر را باید بزرگ داشت، آیا به کوچک‌ترها نباید احترام گذاشت؟! و در جامعه متمدن امروز آیا هنوز انسانی حق دارد انسانی دیگر را بزند؟ حتی فرزند خود را؟!  آدم‌ها مسائل را از نگاه خود و با فیلترهای ذهنی خود می‌بینند. حال آن‌که واقعیت سه وجه دارد؛ آنچه تو از زندگی می‌بینی و درک می‌کنی، آنچه دیگری می‌بیند و درک می‌کند و آنچه به‌راستی واقع شده ‎است.

برچسب‌ها

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • M IR ۱۸:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
    آخ چقدر گریه کردم آنقدر گریه کردم تا سبک شدم انگار خودم ضریح را گرفته بودم 🥲🥲🥲🥲
  • M IR ۱۸:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
    من هیچ نظری ندارم چون همه حرفهایی که در دلهای ما می جوشید. پایتخت با زحمت بازیگران محبوبش به تصویر کشید دوستتان دارم فقط من که هرشب پیش شما بودم و انگار پیش شما نشستم دارید منو تنها میذارید فیلم پایتخت که تمام میشه من هم تمام میشم 🥲🥲🥲😭😭😭😭

نظرسنجی

وضعیت اینترنت در دولت چهاردهم؟

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

Video Player is loading.
Current Time 0:00
Duration 0:29
Loaded: 0%
Stream Type LIVE
Remaining Time 0:29
1x
    • Chapters
    • descriptions off, selected
    • subtitles off, selected
    • default, selected

    آخرین مطالب

    بازرگانی