خبرآنلاین نوشت:مذاکره غیرمستقیم، به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی دیپلماسی در روابط بینالملل، در شرایطی که کشورها به دلایل سیاسی، ایدئولوژیک یا امنیتی از برقراری ارتباط مستقیم اجتناب میکنند، به کار گرفته میشود. این شیوه، که از طریق میانجیها یا کانالهای مخفی انجام میشود، در قرن اخیر نقشی حیاتی در حل بحرانها، کاهش تنشها و حتی دستیابی به توافقات تاریخی ایفا کرده است. از مذاکرات پایان جنگ سرد تا توافق هستهای ایران، این روش نشان داده که میتواند جایگزینی مؤثر برای دیپلماسی مستقیم باشد.
شیوه مذاکره غیرمستقیم: تعریف و ویژگیها
مذاکره غیرمستقیم به فرآیندی اطلاق میشود که در آن دو یا چند طرف، به جای نشستن روبهرو در یک میز، از طریق یک واسطه یا کانال ارتباطی غیررسمی با یکدیگر تعامل میکنند. این روش معمولاً در شرایطی به کار میرود که روابط دیپلماتیک رسمی قطع شده، سطح خصومت بالا است، یا طرفین نمیخواهند به طور علنی مذاکره کنند. این شیوه را «دیپلماسی مخفی» مینامند که هدفش کاهش ریسکهای سیاسی و حفظ انعطافپذیری طرفین است.
ویژگیهای اصلی این روش شامل استفاده از میانجیهای بیطرف (مانند کشورها یا سازمانهای بینالمللی)، محرمانه بودن فرآیند، و تمرکز بر مسائل خاص به جای اختلافات کلان است. کارشناسان معتقدند مذاکره غیرمستقیم اغلب با تبادل پیام، پیشنویس توافقات، یا دیدارهای مخفی همراه است و میتواند به توافقات رسمی یا تفاهمهای ضمنی منجر شود.
مزایای این شیوه شامل کاهش تنشهای عمومی، حفظ آبرو در صورت شکست، و امکان عقبنشینی بدون هزینههای سیاسی است. با این حال، معایبی مانند وابستگی به اعتماد به میانجی، کندی فرآیند، و احتمال سوءتفاهم نیز وجود دارد. در ادامه، مهمترین مذاکرات غیرمستقیم قرن اخیر بررسی میشود.
مهمترین مذاکرات غیرمستقیم در قرن اخیر
۱. مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و شوروی در بحران موشکی کوبا (۱۳۴۱ شمسی/۱۹۶۲ میلادی)
بحران موشکی کوبا در مهر ۱۳۴۱، زمانی آغاز شد که آمریکا کشف کرد شوروی موشکهای بالستیک را در کوبا مستقر کرده است. این بحران، جهان را تا آستانه جنگ هستهای پیش برد. در حالی که تنشها بالا بود، مذاکرات غیرمستقیم از طریق پیامهای دیپلماتیک و واسطهها آغاز شد. همان زمان رسانه ها گزارش دادند جان اف. کندی، رئیسجمهور آمریکا، و نیکیتا خروشچف، رهبر شوروی، از کانالهای مخفی، از جمله رابرت کندی (دادستان کل آمریکا) و گئورگی بولشاکف (دیپلمات شوروی)، استفاده کردند.
مهمترین لحظه این مذاکرات، تبادل پیام در ۶ آبان ۱۳۴۱ بود که خروشچف پیشنهاد عقبنشینی موشکها را در ازای تعهد آمریکا به عدم حمله به کوبا مطرح کرد. کندی نیز بدون اعلام علنی این شرط به طور غیرمستقیم پذیرفت که موشکهای آمریکا را از ترکیه خارج کند.
این مذاکرات، که بدون دیدار مستقیم انجام شد، به پایان مسالمتآمیز بحران منجر شد. واشنگتن پست آن را «پیروزی دیپلماسی مخفی» خواند. ناظران سیاسی تاکید دارند که استفاده از کانالهای غیرمستقیم، امکان حفظ آبرو برای هر دو طرف را فراهم کرد و از درگیری نظامی جلوگیری نمود. این نمونه، نشاندهنده قدرت مذاکره غیرمستقیم در شرایط بحرانی است.
۲. مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ویتنام شمالی (۱۳۵۱-۱۳۴۷ شمسی/۱۹۷۳-۱۹۶۸ میلادی)
جنگ ویتنام که از دهه ۱۳۳۰ آغاز شده بود، در دهه ۱۳۴۰ به بنبست رسید. آمریکا و ویتنام شمالی، که روابط دیپلماتیکی نداشتند، از سال ۱۳۴۷ مذاکرات غیرمستقیمی را از طریق واسطههایی مانند فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی آغاز کردند. این مذاکرات در پاریس، با حضور نمایندگان غیررسمی، به تبادل پیشنهادات منجر شد.
در سال ۱۳۵۱ نیز هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی آمریکا، و لِدوک تو، نماینده ویتنام شمالی، پس از چندین دور مذاکره مخفی، به توافق صلح پاریس رسیدند که به خروج نیروهای آمریکایی و آتشبس موقت منجر شد.
توافق پاریس، اگرچه شکننده بود، نشاندهنده توانایی مذاکره غیرمستقیم در پایان دادن به یک درگیری طولانی بود. ناظران سیاسی همچنین این را «موفقیت نسبی» میداند که به آمریکا اجازه داد از جنگ خارج شود، هرچند ویتنام جنوبی در سال ۱۳۵۴ سقوط کرد. این مذاکرات نشان داد که میانجیگری میتواند حتی در شرایط خصومت شدید به نتیجه برسد.
۳. مذاکرات غیرمستقیم اسرائیل و مصر (۱۳۵۷-۱۳۵۶ شمسی/۱۹۷۸-۱۹۷۷ میلادی)
پس از دههها خصومت، مذاکرات غیرمستقیم بین اسرائیل و مصر در سال ۱۳۵۶ با سفر غیرمنتظره انور سادات، رئیسجمهور مصر، به اورشلیم آغاز شد. با این حال، پیش از این سفر، مذاکرات مخفی از طریق مراکش و رومانی انجام شده بود. چه آنکه پادشاه حسن دوم و نیکلای چائوشسکو، رهبران این دو کشور، پیامها را منتقل کردند.
این مذاکرات به دیدار مستقیم در کمپ دیوید در سال ۱۳۵۷ منجر شد، اما بخش اعظم توافق از طریق کانالهای غیرمستقیم شکل گرفت. توافق نهایی، شبهجزیره سینا را به مصر بازگرداند و صلح رسمی برقرار کرد.
این مذاکرات، که به یکی از پایدارترین صلحها در خاورمیانه منجر شد، نشاندهنده نقش حیاتی میانجیها در آمادهسازی زمینه برای دیپلماسی مستقیم بود. کارشناسان روابط بین الملل آن را «الگویی موفق» میداند که ترکیبی از مذاکره غیرمستقیم و مستقیم را به کار گرفت.
۴. مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا برای برجام (۱۳۹۴-۱۳۹۰ شمسی/۲۰۱۵-۲۰۱۱ میلادی)
پس از دههها خصومت، ایران و آمریکا در سال ۱۳۹۰ مذاکرات غیرمستقیمی را از طریق عمان آغاز کردند. همان زمان سلطان قابوس، حاکم عمان، میزبان جلسات مخفی بین نمایندگان دو کشور بود. این مذاکرات در سال ۱۳۹۲ با انتخاب حسن روحانی شدت گرفت و در مسقط به تبادل پیشنهادات منجر شد.
در سال ۱۳۹۴، این فرآیند به توافق جامع هستهای (برجام) انجامید که محدودیتهایی بر برنامه هستهای کشورمان اعمال کرد و تحریمها را کاهش داد. در آن سال ها عمان به عنوان میانجی اصلی، نقش کلیدی در این موفقیت داشت.
برجام، اوج موفقیت مذاکره غیرمستقیم بود که به کاهش تنشها منجر شد. کارشناسان سیاسی آن را «نمونهای برجسته» از دیپلماسی مخفی میداند. با این حال، خروج آمریکا در سال ۱۳۹۷ نشان داد که پایداری این توافقات به تعهد طرفین بستگی دارد.
۵. مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و کره شمالی (۱۳۹۸-۱۳۹۶ شمسی/۲۰۱۹-۲۰۱۷ میلادی)
پس از تشدید تنشها بر سر برنامه هستهای کره شمالی، دونالد ترامپ و کیم جونگ اون در سال ۱۳۹۶ مذاکرات غیرمستقیمی را از طریق کره جنوبی آغاز کردند. نیویورک تایمز (۸ مارس ۲۰۱۸) گزارش داد که مون جائه-این، رئیسجمهور کره جنوبی، پیامها را منتقل کرد. این تلاشها به دیدار مستقیم در سنگاپور در سال ۱۳۹۷ منجر شد.
با این حال، بخش اعظم توافقات از طریق کانالهای غیرمستقیم شکل گرفت، اما نشست دوم در هانوی در سال ۱۳۹۸ به شکست انجامید. این مذاکرات نشان داد که مذاکره غیرمستقیم میتواند زمینهساز دیپلماسی مستقیم شود، اما بدون توافق مشخص، شکننده است. چه آنکه ناظران سیاسی آن را «نیمهموفق» میداند که تنشها را موقتاً کاهش داد.
۶. مذاکرات غیرمستقیم اوکراین و روسیه با میانجیگری ترکیه (۱۴۰۴-۱۴۰۱ شمسی/۲۰۲۵-۲۰۲۲ میلادی)
پس از حمله روسیه به اوکراین در اسفند ۱۴۰۰، مذاکرات غیرمستقیم با میانجیگری ترکیه در سال ۱۴۰۱ آغاز شد. آنکارا میزبان جلسات اولیه بود که به توافق موقت برای تبادل زندانیان منجر شد. در سال ۱۴۰۴، با بازگشت دونالد ترامپ ، این مذاکرات از طریق عمان و قطر نیز پیگیری شد.
این مذاکرات تا فروردین ۱۴۰۴ به صلح پایدار نرسیده، اما به کاهش برخی درگیریها کمک کرده است آن را «تلاشی در حال انجام» میداند که نشاندهنده انعطافپذیری مذاکره غیرمستقیم در بحرانهای جاری است.
تحلیل شیوه مذاکره غیرمستقیم
۱. نقاط قوت و کارایی
مذاکره غیرمستقیم در مواردی مانند بحران موشکی کوبا و برجام نشان داده که میتواند از جنگ جلوگیری کند و به توافقات تاریخی منجر شود. ناظران سیاسی استدلال میکند که این روش به طرفین اجازه میدهد بدون از دست دادن اعتبار، به مصالحه برسند و محرمانه بودن آن نیز ریسکهای سیاسی را کاهش میدهد.
۲. محدودیتها و چالشها
با این حال، این شیوه به اعتماد به میانجی وابسته است و در صورت عدم تعهد طرفین، مانند خروج آمریکا از برجام، ناپایدار میماند. واشنگتن پست اشاره میکند که کُندی فرآیند و احتمال سوءتفاهم نیز از چالشهای آن است.
آیا مذاکرات غیرمستقیم نتیجهبخش خواهد بود؟
در قرن اخیر، مذاکره غیرمستقیم از ابزار جنگی (کوبا، ویتنام) به ابزاری برای حل بحرانهای هستهای (ایران، کره شمالی) و درگیریهای منطقهای (اوکراین) تکامل یافته است. این روند نشاندهنده افزایش پیچیدگی روابط بینالملل و نیاز به میانجیهای بیطرف است.
مذاکره غیرمستقیم به عنوان یک شیوه دیپلماتیک، در قرن اخیر نقشی بیبدیل در مدیریت بحرانها و دستیابی به توافقات ایفا کرده است. از بحران موشکی کوبا که جهان را از جنگ هستهای نجات داد تا برجام که تنشهای ایران و غرب را کاهش داد، این روش توانایی خود را در شرایط دشوار نشان داده است. با این حال، موفقیت آن به عواملی مانند اعتماد به میانجی، تعهد طرفین، و شرایط سیاسی بستگی دارد. در حالی که جهان با چالشهای جدیدی مانند جنگ اوکراین روبهروست، مذاکره غیرمستقیم همچنان ابزاری حیاتی برای حفظ صلح خواهد بود، هرچند محدودیتهایش نیز غیرقابل انکار است.