صادق داوری فر کارگردان عرصه مستند درباره ساخت مستندهای «شیخ شوخ کاشی» و مستندی درباره احمد جنتی دبیر شورای نگهبان گفت: من از سال ۸۱ وارد رادیو شدم ولی بعد از گذشت چند سال متوجه شدم با درآمد رادیو نمیشود چرخ زندگی را چرخاند پس در تلویزیون به آیتمسازی پرداختم و سپس تهیهکننده شدم. در سال ۸۹ مدیر گروه به من گفت ما برای ماه رمضان با حاجآقا قرائتی جلسهای داریم پس بیا برویم و ببینیم چه آیتمهایی میتوان برایش ساخت. وقتی آقای قرائتی صحبت میکرد حس میکردم خیلی سوژه جذابی است در حالی که ۱۵، ۲۰ سال در برنامه «درسهایی از قران» او را دیده بودم. پیشنهاد ساخت مستند را به آقای قرائتی دادم او سه بار استخاره کرد تا این پیشنهاد را رد کند اما در هر سه بار نتیجه استخاره خوب آمد. پس من با تیمی شروع به ساخت فیلم از زندگی او کردیم اولین جایی که آقای قرائتی به شکل جدی به جایی رفت، ما او را همراهی کردیم اما او گفت چه میکنید، جمع کنید این وسایل را، الان هر کجا بروم مردم فکر میکنند من همیشه به همراه یک تیم به این ور و آن ور میروم. در این لحظه مهدی آزادی فیلمبردار این مستند به من گفت این کار ما نیست و خودت باید انجامش بدهی او به من توصیه کرد یک دوربین کامپکت بخرم که همین دوربین مسیر زندگی من را عوض کرد. او گفت طوری باید فیلم بگیری که تو را نبیند. دو سال مشغول این کار بودم البته آقای قرائتی در همین مدت، دو بار من را بیرون انداخت و گفت نمیخواهم از من فیلم بگیری. دو سال مشغول فیلمبرداری از زندگی او بودم به نحوی که گاهی وقتی من را میدید جا میخورد که تو کی آمدی و اینجا چه کار میکنی نتیجه آن تلاشها فیلم «شیخ شوخ کاشی» شد که در جشنواره به نمایش درآمد و البته توقیف شد درواقع آقای قرائتی خودش باعث این موضوع شد در حالی که من دو دستخط از او دارم که اجازه این کار را به من داده بود. البته این توقیف حاصل نظرات دیگران بود چون در جاهایی از فیلم میدیدیم که آقای قرائتی مثلاً پاشنه کفش خود را میخواباند یا مثلاً با دست غذا میخورد که به من گفتند این تصاویر در شان حاجآقا نیست و به این ترتیب آن فیلم توقیف شد.
در همین ارتباط ببینید:
- ویدیو| چرا ساخت مستند آیتالله جنتی متوقف شد؟
- ماجرای توقیف مستند زندگی حجت الاسلام قرائتی چه بود؟ +ویدیو
وی در برنامه آپارات کست درباره ساخت مستند آیتالله جنتی گفت: من ۸ ماه به شورای نگهبان میرفتم تا اجازه فیلمسازی از او را به من بدهند اما مدام من را رد میکردند سرانجام اما بعد از ۸ ماه پذیرفتند فیلمش را بسازم که در اینجا همان دوربین به کمکم آمد من با این دوربین نزد ایشان میرفتم و فیلم میگرفتم اما اطرافیانشان مدام میگفتند چه زمانی ساخت فیلم را شروع میکنی و چه زمانی دوربینت را میآوری؟ اما یکبار به چالشی برخوردیم. یادم است بزرگداشتی برای آقای جنتی در اصفهان برگزار کردند که من هم رفتم. اما زمانهایی تصویربرداری میکردم که بقیه فیلمی نمیگرفتند چون جلوت ایشان برایم مهم نبود بلکه خلوت آقای جنتی برایم اهمیت داشت. مثلاً وقتی دیگران کمک میکردند تا او عمامهاش را بپیچد من فیلم میگرفتم. یک شب یکی از فیلمبرداران اصفهان به پسر ایشان گفت ما راشهای صادق داوری فر را میخواهیم، پسر آقای جنتی هم این مساله را به من منتقل کرد که من گفتم من به شورا تعهد دارم و نمیتوانم این تصاویر را بدهم. وقتی اصرار کردند راشها را دادم و گفتم این تصاویر را ترجیحاً در جایی استفاده نکنید چون تازگی خود را از دست میدهد. فردای آن روز وقتی به تهران آمدم دیگر راهم ندادند و نگذاشتند فیلم را ادامه بدهم.
داوری فر با اشاره به راهاندازی یوتیوب صوتی ایرانی گفت: من مدعیام که اولین یوتیوب صوتی ایرانی را من راهاندازی کردم در آن زمان اصلاً گوشی هوشمندی نبود اما طرح ما این بود که تلفن هوشمندی راه بیندازیم که مشاوره میدهد ما برنامه رادیویی روی آن میگذاشتیم و وقتی مردم زنگ میزدند و گوش میدادند برای ما پول میافتاد. یک بار روزنامه همشهری جوان مطلبی نوشت درباره اینکه چند جوان رادیو راهاندازی کردهاند همان زمان معاون صدا ما را خواست و گفت این بساط را جمع کنید یعنی به جای توسعه دادن جلوی آن را گرفتند در حالی که نمیشود جلوی تکنولوژی را گرفت.