محمد مهاجری، فعال رسانه ای اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت: آقای قالیباف در دو جلسه در دو روز پیاپی، حرفهایی زد که هرکدام را گروهی خوش آمد. روز اول که از مشکلات حکمرانی و ساختار پرمسئله حرف زد اصلاح طلبان برایش سوت زدند اما رسانه های اصولگرا از سیاست "دیدی ندیدی" استفاده کردند و آن جمله اش را که گفت" دیگر نمی توانیم با تولید کنونی نفت مان تهدیدکننده باشیم" یا کلا به زیور سانسور آراستند یا لابلای اخبار دیگر خفه کردند.
اما روز دیگر که از اجرایی شدن لایحه حجاب سخن راند و از ضرورت اجرای قانون انتصاب مشاغل حساس گفت و نیشگونی هم از دولت گرفت، شد تیتر اول رسانه های ما اصولگراها. به به و چه چه بود که از دهانشان می ریخت. حلواحلوایش کردند و روی سر گذاشتند. اصلاح طلبان اما چهره درهم کشیدند و با نیش و کنایه در فضای رسمی و مجازی به او حمله کردند که بی تدبیر است و بی سیاست است و ناپایدار است و هرروزی به رنگی است و... یکی هم این وسط تاسف خورد که چرا افشاکردیم و باعث شدیم پسردوم دکترخلبان مقیم کانادا نشود که به درد امروزمان بخورد! بعضی هم نوشتند حرفهای روز اول باعث عصبانیت پایداریچی ها شد و او در روز دوم از ترس آنها عقب نشست.
اما من از آقای قالیباف حمایت می کنم زیرا او یک چهره کاملا اصولگرا و دارای مواضع کاملا اصولگرایانه است.
اولین باری که او را دیدم اسفند ۱۳۸۳ بود که دست اندرکار برنامه صندلی داغ بودم و او مهمان آن برنامه شد. با لباس پلیس، منظم و شق و رق آمد. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ بودیم و او داشت برای نامزدی آماده می شد. آن برنامه بخاطر اشکهایی که او برای برادر شهیدش ریخت بصورت گسترده ای بازتاب یافت. فیلم آن برنامه بسیار حاشیه ساز شد و البته که در انتخابات هم بی تاثیر نبود اما بخت با آقای قالیباف یار نشد.
او البته سه بار دیگر هم در انتخابات ریاست جمهوری بخت آزمایی کرد. دوبار در برابر حسن روحانی و بار دیگر در مقابل پرشکیان شکست خورد و به این ترتیب او دانست سقف پروازش همان ریاست مجلس است.
معتقدم رئیس محترم مجلس همان است که ۲۰سال قبل بود. متاسفانه او نتوانست طراز خود را بالا ببرد و کاملا در این مسیر که که یک چهره سیاسی معمولی باقی بماند استواری به خرج داد. رفتار و منش سیاسی او گاه با جهت بادنما تغییر می کرد و اتفاقات سیاسی تاگهانی، باعث چرخش مواضعش می شد.
این مشی سیاسی، تاثیرش را در انتخابات مجلس دوازدهم نشان داد و او که درسال ۱۳۹۸ توانسته بود با ۱.۴میلیون رای نماینده تهران شود، در طول ۴سال، یک میلیون از رای خود را از دست داد.
با این حال او باز هم روش پیشین سیاسی اش را ادامه داد. درانتخابات ریاست جمهوری امسال ، سعی کرد میانه حرکت کند و در مناظره ها هم این شیوه را پیش گرفت. بعد از آنکه به مرحله دوم نیامد، عقلا تصور می کردند از پزشکیان حمایت کند اما نکرد و بازی جلیلی را خورد. بعد از انتخابات، به سمت رئیس جمهور منتخب متمایل شد و گاهی هم یکی به میخ و یکی به نعل زد. در دوروز گذشته هم حرکت زیگزاگی اش از راست راست تا چپ چپ را در نوردید.
با این همه، رفتار قالیباف در کانسپت خودش قابل دفاع است . او برخلاف بسیاری از سیاستمداران که در تحول علمی و اندیشه ای و سیاسی خود متکامل شده اند، درجا زده و حتی رسیدن به استاد تمامی رشته جغرافیا او را تکان نداده است. بنابراین در تصمیمی که رئیس محترم مجلس برای ثابت قدمی! خود گرفته توقع بیش از این نباید داشت. همین که هست خوب است؛ خیلی هم خوب است. باید او را همین گونه که هست پذیرفت. پرنسیب سیاسی اش همین است و نقش خویش را به عنوان یک شخصیت معمولی و نه چندان برتر درست ایفا می کند .
پ.ن: تاکید میکنم آقای قالیباف از پیش نمیدانست قرار است فیلمی از برادرش در استودیو برنامه صندلیداغ پخش شود و هنگامی که این اتفاق افتاد بشدت متاثر شد و اشکهایش فرور ریخت. بعدها مخالفانش تلاش کردند آن گریه را تصنعی و تبلیغاتی بخوانند اما بینی و بینالله، گواهی میدهم که اشکهای او اصلا شائبه نداشت و کاملا واقعی بود. داستان آن فیلم چنین بود که در یکی از عملیاتها تعدادی از رزمندگان عزیز از جمله حسن، برادر ایشان شهید می شوند و او به عنوان فرمانده لشکر بخاطر اینکه تبعیضی بین برادرش و سایر شهدایی که بستگانشان در آنجا نبودند تا عزیزان شهید خود را در آغوش کشند ، بر سر پیکر پاک برادرش حضور نمییابد. این کار را باید در زمره اخلاقیات ارزشمند آقای قالیباف قلمداد کرد.
روح شهیدحسن قالیباف شاد باد.