سجاد تبریزی خبرنگار اطلاعات نوشت: نوع برخورد با منزل آیتالله طالقانی آشنا و تکراری است. بسیاری از این دست بناها توسط نهادها و ارگانهای مختلف در معرض تخریب رها شدند تا زمانی که سقف آنها پایین آمد و قانونا مجوز کفتراشیشان صادر شد.
منزل آیتالله طالقانی در زمان حیات وی، محلی برای رفع مشکلات کوچک و درشت نهتنها کشور و انقلاب، بلکه محله بود، از دعواهای همسایگی تا دعواهای زناشویی. از این رو «پدر» شاید دقیقترین صفتی بود که طی سالها او را در محله تنکابن خطاب میکردند و خانه آیتالله، خانهای بود برای گشودن گره مشکلات کوچک و بزرگ.
حدود سه دهه پیش طبق تفاهمنامه، منزل آیت الله طالقانی برای ایجاد کتابخانه به شهرداری تهران واگذار شد؛ کتابخانهای که طی این سه دهه بیوقفه فعال بود و با توجه به قرار گرفتن در منطقهای مسکونی، مورد توجه زیادی واقع شد.
فضای دلپذیر، مدیریت منظم، ارتباط مؤثر اجتماعی و از همه مهمتر امنیت منطقه و کوچهای که خانه مرحوم طالقانی در آن قرار داشت، عامل رونق روزافزون و تداوم فعالیت این مرکز کوچک و مهم ناحیه یک منطقه ۱۲ تهران بود. دو سال پیش و تصادفا همزمان با تغییر مدیریت در شهرداری تهران،بخش هایی از این کتابخانه بعد از سه دهه فعالیت، به بهانه بازسازی تخریب شد. از آن تاریخ تا امروز کسی در مورد پایان بازسازی حرفی نزده و تلاشهای اهالی محل برای گرفتن خبر یا وعدهای برای بازگشایی دوباره کتابخانه، با سد بیمحلی و جوابهای سربالا مواجه شده است، تا این که هفته گذشته بخشی از کتابهای موجود در کتابخانه در یک کتابفروشی در معرض فروش دیده شد؛ اتفاقی که بدبینترین افراد نیز تصور آن را نمیکردند.
حالا دو سال است منزل مرحوم طالقانی با دیوارهای تراشیده و سقفهایی در معرض فروریختن، زیر برف و باران مانده و احتمالا جواب شهرداری به انتقادات، نهایتا در بدقولی پیمانکار خلاصه شود.
علیایحال، نوع برخورد با خانه آیتالله طالقانی آشنا و تکراری است.
بسیاری از این دست بناها توسط نهادها و ارگانهای مختلف در معرض تخریب رها شدند تا زمانی که سقف آنها پایین آمد و قانونا مجوز کف تراشیشان صادر شد. این بنا هم ثبت ملی ندارد و مالکیت آن (گرچه مشروط) با شهرداری است. همچنین عملکرد شهرداری در مورد آن، با سیاستهایی که برای فراری دادن سکنه منطقه ۱۲ وجود دارد، همراستاست. پس باید به جد
نگران بود.
دروازه دانشگاه
در محله تنکابن، طی سه دهه، بسیاری از پشتکنکوریها از کتابخانه آیتالله طالقانی خاطره دارند، بهویژه از سالن قرائتخانه آن.
مهندس علی پاداش، از ساکنان قدیمی منطقه در این باره میگوید: در سال ۱۳۷۶ به همراه دوستان و همکلاسیهایم به این کتابخانه مراجعه و از فضای آن استفاده میکردیم. آن سال در رشته الکترونیک قبول شدم. در دوره دانشجویی، با توجه به نزدیکی دانشگاه، رفت و آمدم به کتابخانه بیشتر شد و به جز کتابهای درسی، از کتابهای ارزنده کتابخانه هم استفاده میکردیم.
وی میافزاید: دوسال پیش بار دیگر با دوستانی که در این کتابخانه با هم درس میخواندیم، همین جا دور هم جمع شدیم. همه چیز مرتب بود و فضای کتابخانه از قبل هم بهتر به نظر میرسید. به یاد دوره تحصیل خاطره گفتیم و یک روز خوب را گذراندیم. اما بعد از مدتی وقتی مراجعه کردم دیدم در کتابخانه بسته است و کسی پاسخگو نیست.
امنیت منطقه از بین رفته
وجود یک مرکز فرهنگی و رفت و آمد به آن، امنیت محله مسکونی را بالا میبرد. مجید بیگلری که در همسایگی کتابخانه زندگی میکند میگوید: پنج سال است دیوار به دیوار کتابخانه زندگی میکنم. تا دو سال گذشته کتابخانه برقرار بود و ما از امکانات آن استفاده میکردیم. با توجه به این که در نزدیکی اینجا مدرسه و دانشگاه وجود دارد، تعداد کسانی که از این کتابخانه استفاده میکردند خیلی زیاد بود.
وی میافزاید: دو سال پیش کتابها را بیرون بردند، تجهیزات و وسایل را به حیاط انتقال دادند و شروع به بازسازی کردند.
روند بازسازی چند ماه ادامه داشت ولی در نهایت آن را نیمهکاره رها کردند و در را قفل زدند. در حال حاضر این ساختمان وضعیت بدی دارد، چرا که قدیمی است و طی این دوسال در باد و باران و شرایط جوی بد، آسیب زیادی دیده است. از زمانی که کتابخانه تعطیل شده، امنیت این محله هم تحتتأثیر قرار گرفته و با توجه به خالی بودن ساختمان، محل تجمع کارتنخوابها و معتادان متجاهر شده است.
خانه پدری
همانطور که اشاره شد خانه آیتالله طالقانی، محلی برای گشایش مشکلات اهل محل محسوب میشد. ابوالحسن طالقانی، فرزند وی در این باره میگوید: زمانی که آیت الله طالقانی از زندان آزاد شد، در این خانه سکونت کرد.
بچهها نیز در طبقات دیگر ساکن بودند. به تدریج به دلیل مراجعات فراوان مردمی، بچهها ناچار شدند خانه را ترک کنند و این خانه تقریبا به دفتر کار آیتالله طالقانی بدل شد. هنوز آیتالله خمینی به ایران نیامده بودند که این دفتر فعالیت داشت. از طرفی در این خانه به روی همه مردم باز بود. کسانی که مشکلی داشتند و دستشان به جایی نمیرسید به این خانه مراجعه میکردند.
وی میافزاید: مراجعات متنوع بود و به همین دلیل کارها تقسیم میشد و بنا به نوع هر مشکل، فردی برای حل مسأله حضور داشت. مثلا دعواهای خانوادگی توسط مرحوم آقای مهدوی کرمانی حل و فصل میشد.
فرزند مرحوم طالقانی ادامه میدهد: سال ۱۳۵۸ بعد از فوت آیت الله طالقانی، خانه کمکم به حالت قبلی درآمد و بچهها بازگشتند. بعد از آن تصمیم به واگذاری گرفتیم و در نهایت مشروط به این که خانه تبدیل به کتابخانه شود، به شهرداری فروخته شد.
تعطیلی کتابخانه
ابوالحسن طالقانی میگوید: یک مجموعه ارزشمند از کتابهای مرحوم طالقانی در منزل باقی ماند که وقتی خانه به شهرداری واگذار شد، به صورت امانت در اختیار کتابخانه قرار گرفت. بعدها ما گاهی مراجعه میکردیم. محیط خوبی داشت، جوانهای محل از آن استفاده و سالگرد آیت الله طالقانی را آنجا برگزار میکردند.
وی میافزاید: یکی از کارشناسان کتاب به من گفت کتابهای متعدد خطی در آن کتابخانه دیده است که هر کدام در آن زمان ۷۰-۶۰ میلیون تومان ارزش داشت. حالا ما نمیدانیم این کتابها کجاست و چه اتفاقی برایشان افتاده است.
اخیرا شنیدیم درب ورودی را جوش داده و کتابخانه را تعطیل کردهاند. از همسایهها سؤال کردیم، گفتند مدتهاست اینجا تعطیل شده و بچهها را به کتابخانههای دیگر معرفی میکنند.
ابوالحسن طالقانی تأکید میکند: ما کتابها را به امانت آنجا گذاشته بودیم.
نمیدانیم برنامه شهرداری چیست، اگر کتاب ها را نیاز ندارند، علاقهمندیم آنها را برگردانند تا برای عموم استفاده شود.
رد پای کتابهای خطی
هفته گذشته، به معرض فروش گذاشته شدن کتابهایی با مهر کتابخانه آیت الله طالقانی، شوک بزرگی به اهل قلم وارد کرد. فرزند آیت الله طالقانی با تأیید این خبر میگوید: آقای رسول جعفریان که نویسنده و اهل کتاب است و مدیر کتابخانه مجلس بوده، خبر داد که کتابهایی را با مهر کتابخانه در بازار خرید و فروش دیده است.
وی میافزاید: وقتی شهرداری متعهد شده که از این مکان بهعنوان کتابخانه استفاده کند، باید آن را انجام دهد. ما در مکاتباتمان با شهرداری وقت، قید کرده بودیم که خانه به منظور ایجاد کتابخانه در اختیار شهرداری قرار گرفته است، این نکته در اسناد خود شهرداری هم وجود دارد. جای تأسف دارد، به جای این که کتابخانه به شهر اضافه کنند، کتابخانهای را تعطیل کردهاند. از آن بدتر این که با وجود نظر کارشناسان در مورد ارزش کتابهای خطی این کتابخانه، کتابها در بازار پیدا میشود. ما اینها را برای استفاده عمومی امانت داده بودیم ؛ نباید در امانت خیانت کرد.
وی در پایان گفتگوی خود توضیح میدهد: این کتابخانه برای عموم بود، اگر به کتابهای مرحوم طالقانی نیازی ندارند، آنها را مسترد کنند تا در یک کتابخانه دیگر استفاده کنیم. ما کتابخانه آنلاین «طالقانی و زمانه ما» را راهاندازی کردهایم و برا ی تکمیل آن به این کتابها نیاز داریم.