مرتضی دامن پاک جامی در سلسله یادداشت هایی با عنوان نگاهی به اولویت های سیاست خارجی دولت دکتر پزشکیان نوشت: سیاست خارجی یکی از مهمترین مسائل در سپهر سیاسی ایران است که در هر انتخاباتی به یکی از کلیدی ترین موضوعات در مناظره ها و اولویت های کاندیداها تبدیل می شود. با این حال، مشکل سیاست خارجی ایران در میان نحلههای فکری و سیاسی رقیب در داخل، درک ناقص از مفهوم و کارکرد آن و گرفتار شدنش در ناسازگاری عمیق میان آرزوها و توانمندی ها است.
رابطه با روسیه
در رابطه با روسیه نیزدولت چهاردهم می باید ضمن تلاش برای نهایی کردن پیمان راهبردی با روسیه ، در طراحی روابط با این کشور چند نکته کلیدی را مورد توجه قرار دهد و برای ترمیم آنها تلاش نماید.
نخست، صرفنظر از سوء ظن تاریخی ناشی از جنگ های ایران و روس که هنوز آثار دردناک آن بر روح و جان ایرانیان سنگینی می کند، این شائبه در نزد بخشی از تحلیلگران ایرانی- که اکنون در اردوگاه حامیان آقای پزشکیان قرار دارند، قوت گرفته است که روس ها عامل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام در دولت سیزدهم هستند، زیرا آنها در دقیقه نود در این مسیر سنگ اندازی کردند تا بتوانند با به راه انداختن جنگ علیه اوکراین و درشرایط غیبت ایران در بازار انرژی، اروپا را به دلیل وابستگی بیش از ۴۵ درصدی به گاز روسیه، در زمستان سخت خود به زانو در بیاورند. روس ها باید این شبهه را بر طرف کنند که در جریان تهاجم بی سرانجام به اوکراین، ایران را وجه المصالحه اشتباه محاسباتی خود قرار نداده اند.
دوم، پس از تهاجم روسیه به اوکراین، اروپایی ها با طرح ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی توسط روسیه علیه مردم اوکراین، فشار سیاسی بی سابقه ای را بر ایران وارد کردند و تا مرحله اخراج سفیر ایران از کییف و اعمال تحریم هایی علیه کشورما پیش رفتند. مقامات ایرانی ابتدا این مساله را تکذیب کردند، سپس در حد ارائه چند فروند برای مقاصد آموزشی را پذیرفتند و نهایتا در برابر اتهامات سیاست سکوت را در پیش گرفتند.
اما نکته قابل توجه از همان ابتدای طرح اتهامات این بود که اسناد و مدارک ادعایی اروپایی ها از سوی منابع غیر ایرانی منتشر شده بود، شبهه ای که ادعای انتشار عامدانه اسناد از سوی منابع روسی برای قرار دادن ایران در کنار خود در این جنگ را تقویت می کند. ادعاهای مشابهی نیز از سوی برخی تحلیلگران ایرانی و منطقه ای در باره احتمال بروز رخنه های اطلاعاتی و امنیتی در سوریه علیه استحکامات و مستشاران ارشد نظامی ایرانی که به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، مطرح شده است. در هر حال، صرفنظر از میزان صحت و سقم این ادعاها، ایجاد روابط راهبردی و استمرار همکاریهای نظامی و امنیتی ایران می باید با در نظر گرفتن همه ابعاد و اطمینان از تامین منافع دوسویه مورد تاکید رئیس جمهور منتخب صورت گیرد.
ترمیم روابط با اروپا
رئیس جمهوری منتخب در چارچوب سیاست خارجی متوازن خود، تاکید کرده است که دولت وی خواهان روابط خوب با اروپا بر اساس احترام متقابل و از موضع برابر است. او بر این باور است که اروپا نقش راهبردی و سازنده ایران را در دولت چهاردهم به رسمیت خواهد شناخت. اما علیرغم این خوشبینی، دولت چهاردهم در حالی بر سر کار آمده است که فرصت های تنش زدایی با اروپا از زمان خروج آمریکا از برجام، یکی پس از دیگری از دسترس خارج شده و به اصطلاح پنجره های فرصت بسته شده اند. هر چند ایران برسر منافع خود در توافق هسته ای از اروپا طلبکار است، اما اروپا نیز ایران را در پاره ای از تحولات منطقه ای سال های اخیر مقصر می داند.
در نگاه ایران، همانگونه که رئیس جمهور پزشکیان نیز در یادداشت خود در روزنامه تهران تایمز نوشته است، روابط ایران و اروپا در۴ الی ۵ سال گذشته فرازو نشیبهای زیادی داشته است و دو طرف در فراز و نشیب این روابط پر تلاطم، در حال حاضر یکی از پرتنش ترین دوران مناسبات خود را طی می کنند .
پس از خروج ایالات متحده از برجام در اردیبهشت ماه ۱۳۹۷، کشورهای اروپایی در نشست شورای وزیران خود 11 تعهد به ایران دادند تا توافق هستهای را نجات داده و تأثیر تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه ایالات متحده بر اقتصاد ایران را تعدیل کنند. ازجمله این تعهدات میتوان به تضمین انجام مبادلات بانکی بهصورت مؤثر، حفاظت مؤثر از شرکتها در برابر تحریمهای ایالات متحده، و ترویج سرمایهگذاری در ایران نام بُرد.
اروپا اما در انجام همه این تعهدات ناتوان و بی عمل بود و در حالی که عملا نتوانست در مقابل فشارهای آمریکا مقاومت کند و مهمترین دستاورد سیاست خارجی مشترک خود در یک دهه گذشته را حفظ نماید، به طور نامعقولی انتظار داشته است که ایران به صورت یکجانبه به تمام تعهدات خود مطابق برجام عمل نماید و از اقدامات جبرانی اجتناب ورزد.
رئیس جمهور پزشکیان تاکید می کند که با وجود این انحرافها، وی آماده برگزاری گفتگوهای سازنده با کشورهای اروپایی است تا دو طرف با تلاش مشترک، روابط را بر پایه اصل برابری و احترام متقابل، به مسیر صحیح هدایت کنند. به باور وی،هرگاه قدرتهای اروپایی به این واقعیت واقف شوند که مردم ایران مردمی با افتخار هستند و حقوق و شأن آنها را نمیتوان نادیده گرفت، و همچنین، تصور برساخته تفوق اخلاقی خود را کنار بگذارند و از بحرانهای ساختگی که مدتهاست بر روابطمان سایه افکنده عبور نمایند، فرصتهای بسیاری برای همکاری بین ایران و اروپا وجود خواهد داشت که میتوان مورد بررسی قرار داد.
این فرصتها شامل همکاریهای اقتصادی و فناورانه، امنیت انرژی، مسیرهای ترانزیت، محیطزیست، همچنین مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر، بحران پناهندگان و سایر حوزهها هستند که همه اینها میتوانند به نفع دو طرف پیگیری شوند.از نگاه اروپا نیز ایران برخی از خطوط قرمز و ارزش های به اصطلاح اروپایی را نقض کرده است. اتهامات علیه ایران شامل اقدامات ضد امنيتي در اروپا، افزایش نفوذ ایران در منطقه و حمایت از محور مقاومت در جنگ علیه رژیم اسرائیل، رویارویی مستقیم با اسرائیل، نقض حقوق بشر، توسعه برنامه موشکی و پهپادی و حمایت از روسیه در جنگ علیه اوکراین است.
به همین بهانه، اروپا طی سال های اخیر سیاست تشدید فشار بر ایران و اعمال تحریم در مسائل غیرهستهای به اتهام حمایت از روسیه در جنگ با اوکراین، حمایت از محور مقاومت و مسائل حقوق بشر را دنبال کرده است. با وجود این شکاف عمیق، به نظر می رسد مادامی که پرونده ای باز در روابط با اروپا حل و فصل نشود، سیاست فشار بر ایران و بستن همه منافذ روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با ایران در دستور کار اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند.
به دلیل پیچیدگی و درهم تنیدگی پرونده های مختلف چالشی در روابط ایران و اروپا در دو سه سال اخیر، شرایط امروز تقریبا با هیچ یک از ادوار گذشته روابط آنها قابل مقایسه نیست. با توجه به این وضعیت و در مقایسه با شرایط گذشته که پرونده های تنشی در روابط ایران و اروپا تک موضوعی بوده و امکان مصالحه بر سر آنها را با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و بده بستان های قابل قبول برای طرفین افزایش می داد، بنظر می رسد که روابط ایران و اروپا اکنون دچار یک نوع تغییر ماهوی شده است که در آن به منظور ورود طرفین به مرحله گفتگو برای رفع تنش، دیگر استفاده از موضوعات سنتی مورد علاقه اروپا مثل مسائل پناهندگان، تامین انرژی، مواد مخدر، معضلات زیست محیطی، مبارزه با تروریسم یا وضعیت افغانستان کارساز نخواهد بود.
به بیان دیگر، به دلیل تغییر ماهوی در روابط و وجود پرونده های متعدد تنشی، الگوی برگشت روابط ایران و اروپا به ریل عادی مثل موارد گذشته نیست و نیاز به تغییرالگوها و ابزارهای گفتگو، تغییر زمین بازی و تغییر شرایط بازی وجود دارد.
بدیهی است، در صورت ادامه وضعیت موجود در روابط ایران و اروپا، ضمن آنکه فرصت های عادی سازی روابط با یکی از شرکای سنتی ایران از دست می رود و این موضوع با اصل ایجاد توازن در سیاست خارجی در تضاد می باشد، فاصله اروپا از ایران نیز به گونه ای افزایش می یابد که اتخاذ هر گونه تصمیمات ضد ایرانی در اروپا با کمترین هزینه برای آنها قابل اجرا خواهد بود.
ادامه دارد