اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات در ضمیمه جامعه امروز این روزنامه نوشت: شب، کوچهها و خیابانها و خانههای روستا را فراگرفته است. لابهلای نور کمرمق تیرهای چراغ برق، در خیابانی نسبتا عریض و آسفالتشده به پیش میرانیم. در این سمت روستا که راهی فرعی از جادهای است که به شهرستان زرند میرسد، از درختها و باغها و جویهای آب روانی که در بیشتر روستاها وجود دارد اثری نیست.
بسیاری از خانههایی که سقف گنبدی و دیوارها و اتاقهای خشتوگِلی داشتهاند نیز جای خود را به خانههای جدید دادهاند. فردی که اهل روستاست و ما را همراهی میکند میگوید که در پاییندست روستا زمینهای کشاورزی و گندمزارهای وسیع و مزارع گلرنگ و باغهای انار و پسته داریم. ما اما برای طبیعتگردی به «دِهزیار» نیامدهایم. پس مسیر را به سمت مسجد جوادالائمه ادامه میدهیم تا در رویدادی شرکت کنیم که با خواست و تلاش اهالی روستا 11 سال بیوقفه برگزار شده است، سوگواره تعزیه.
خردادماه رو به پایان گذاشته و هنوز از ماه محرم خبری نیست اما حدود 10 روز میشود که ساکنان دهزیار شب و روز در جنبوجوش هستند تا از تعزیهخوانان کشوری و استانی و از جمعیتی که برای دیدن مجالس تعزیه به روستایشان میآیند پذیرایی و میزبانی کنند.
تعزیه کاروانی، تعزیه سکویی
چراغ سوگواره تعزیه دهزیار از سالهای ابتدایی دهه 90 خورشیدی و در پی ایدهای روشن شد که «ثارالله اَنکوتی»، یکی از اهالی روستا ارائه کرد. بنا به گفته او قدمت تعزیه دهزیار به حدود 200 سال قبل برمیگردد. در گذشته تعزیه در این روستا بهصورت کاروانی اجرا میشد، به این صورت که تعزیهخوانان در کوچههای تنگ و باریک روستا حرکت میکردند و در خانه یکی از اهالی، مثلا مجلس شهادت حضرت علیاکبر (ع) و در خانه بعدی مجلس شهادت حضرت قاسم (ع) برگزار میشد و همینطور ادامه مییافت تا این که در بالای روستا، مجلس شهادت امام حسین (ع) برگزار و تعزیه ختم میشد. بعد از پیروزی انقلاب اما تعزیه کاروانی، جای خود را به تعزیه سکویی میدهد و مردم در یک نقطه جمع میشوند و به تماشای تعزیه میپردازند.
زندهیاد حسین انکوتی، از تعزیهخوانان دهزیار، نقش مهمی در سکویی شدن تعزیه در روستا داشت. بسیاری از اهالی دهزیار و تعزیهخوانان این منطقه از ایشان به نیکی یاد میکنند و به خاطر میآورند که برای برپایی مجالس تعزیه چهقدر مصمم بود تا جایی که یکبار برای خرید وسایل تعزیه قالیهای خانهاش را فروخت تا بتوانند مراسم را برگزار کنند.
ثارالله انکوتی، تعزیهخوانی را از عمویش حسین آموخته است. او که اکنون مخالفخوان است، از بچهخوانی شروع کرده است و میگوید: «الان پسر خودم در گروه تعزیه دهزیار، بچهخوانی میکند، یعنی اجرای شبیه طفلان مسلم، طفلان زینب و سکینهخوانی و....»
در گوشهای از صحن مسجد جوادالائمه، در فضایی آرام که گهگاهی صدای کوبش سمّ اسبی سفید، سکوت آن را در هم میشکند با انکوتی درباره تعزیه گفتگو میکنیم. جمعی از نوجوانان و جوانان روستا در حال تمرین دادن به اسبهای گروه تعزیه هستند تا برای نمایش آماده باشند.
قبلا سوگواره تعزیه را در سقاخانه روستا برگزار میکردند اما چند سالی است که به صحن این مسجد آمدهاند. در میانه آن، یک سکوی مدوّر که بالاتر از محل نشستن تماشاگران است ایجاد کردهاند. زمین اطراف سکو، خاکی است تا اسبها بتوانند بهراحتی در آن بتازند. دورتادور محل اجرا با نردههای آهنی حصارکشی و در سه ضلع این فضا تعداد زیادی صندلی پلاستیکی بهصورت ردیفی چیده شده است.
در سمت دیگر سکو، صحنهآرایی عاشورایی انجام گرفته و محلی برای استقرار گروه موسیقی تدارک دیده شده است.
مراسم هنوز شروع نشده اما تماشاگران یکی پس از دیگری وارد میشوند و اطراف سکو حلقه میزنند. نسیم ملایمی برگهای درختان نخلِ این سو و آن سو را میرقصاند. این نخلها را بچههای روستا از «اَندوهجِرد» در نزدیکی بیابان لوت به روستای دهزیار آوردهاند تا مخاطب با دیدن آن، تجسم روشنتری از فضای رخداد وقایع سال 61 هجری در کربلا داشته باشد.
مسیر طولانی سوگواره
انکوتی از زمانی که سوگواره تعزیه دهزیار ملی شد، دبیر اجرایی این رویداد است. او در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات درباره پیشینه این سوگواره توضیحاتی میدهد: «قبل از این رویداد، گروه تعزیه ما در سوگوارههای گوناگونی شرکت میکرد. در مرکز استان کرمان هم سوگوارهای برگزار میشد که ما نیز در آن حضور داشتیم اما میدیدیم جمعیت زیادی استقبال نمیکنند. تصمیم گرفتیم سوگواره را در خودِ روستا برگزار کنیم.
سال 1392 بود که نخستین دوره از سوگواره دهزیار بهصورت استانی و در پنج شب برگزار شد. شش دوره به همین ترتیب برنامه را پیش بردیم تا این که یکبار از آقای علیرضا رزمحسینی (استاندار وقت کرمان در دولت روحانی) دعوت کردم تا در سوگواره حضور یابند. وقتی جزئیات این رویداد را به ایشان گفتم از من پرسیدند که چرا بهصورت ملی برگزار نمیشود؟ از مشکلات و سختیهایی که برگزاری مراسم بهصورت ملی آن هم در روستا داشت گفتم. درباره این رویداد با آقای حمید ذکاءاسدی، معاون سیاسی و امنیتی ایشان هم صحبت کردیم. با حمایتهای استانداری آن زمان، توانستیم سوگواره را برای اولینبار در سال 1398 بهصورت ملی برگزار کنیم.»
ملی شدن سوگواره
برگزاری سوگواره بهصورت ملی، اتفاق تازهای در روستای دهزیار بود. حالا روستا باید علاوه بر پیشکسوتان و بزرگان تعزیه ایران و گروههای غیرکرمانی، جمعیت تماشاگر بیشتری را هم میزبانی میکرد. در چند سال نخست برگزاری سوگواره ملی دهزیار، داورانی از افراد صاحبنظر و تعزیهخوانان برجسته کشور دعوت میشدند. گروهها نیز در پی فراخوانی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان منتشر میکرد از استانهای گوناگون به دهزیار میآمدند. انکوتی میگوید: «روال اینطور بود که گروهها اجرا میکردند و داوران کار آنها را میدیدند و ارزیابی میکردند و در نهایت، گروههای برگزیده تجلیل میشدند اما نتوانستیم این شیوه را ادامه بدهیم.»
او اظهار میکند: «دو سه سالی است که داوری را حذف کردهایم، چون هزینه آن را نمیتوانیم تأمین کنیم. با وجود این نگذاشتیم سوگواره تعطیل شود. تصمیم گرفتیم از برخی استادان مطرح تعزیه کشور دعوت کنیم در دهزیار اجرا داشته باشند تا فرصتی فراهم شود که تعزیهخوانان این استادان را ببینند و از آنها بیاموزند.
شکل جدید سوگواره، جنبه آموزشی گرفته و از این نظر اتفاق خوبی است. با برگزاری سوگواره به این صورت، توانستهایم هر شب شخصیتی مطرح از تعزیه کشور را در روستا میزبانی کنیم. جمعیت زیادی هم میآیند و امسال هرشب تا دو هزار نفر تماشاگر را میزبانی کردیم. برخی از تماشاگران برای دیدن شخصیتهای ملی، از استانهای دیگر به دهزیار میآیند تا اجرای آنها را ببینند.
اتفاقات جالب دیگری هم میافتد. مثلا امسال میهمانی از اردکان داشتیم که اسبی دارد که در تعزیه حضرت علیاکبر (ع) وقت شهادت حضرت، روی زمین میخوابد و بازیگر را سوار میکند. این رویداد فرصتی شده تا هم تعزیهخوانان با هم دیداری تازه کنند و هم از تجربیات و دانش و امکانات یکدیگر باخبر شوند. امسال چند مهمان خانم هم از تهران داشتیم که کارگردان و اهل سینما هستند. آنها در حال ساخت فیلمی از شخصیت «حر» هستند و آمدند تا استاد عباس جواهری را ملاقات کنند و از اجراها فیلم بگیرند.
در گذشته، گروهها در پی فراخوان اداره ارشاد در سوگواره شرکت میکردند و گاهی هم گروههایی میآمدند که اجرای آنها کیفیت پایینی داشت. با برگزاری تعزیه به شکل جدید اما دست ما بازتر شده، چون حالا بهترینهای تعزیه ایران را میشناسیم و از آنها دعوت میکنیم. این را هم بگویم که مردم روستای دهزیار علاوه بر این که تعزیهخوان هستند، تعزیهدان هم شدهاند و حتی شعرها را کاملا حفظ هستند، بنابراین هرکسی را نمیتوان برای اجرا به دهزیار آورد و کارها باید کیفیت بالایی داشته باشد.
میزبانی روستا
ساعت از 8 شب گذشته است. نگاهی به اطرافم میاندازم. همه صندلیها تقریبا تکمیل شده است. زنها در یک سمت سکو و مردان در سمت دیگر نشسته و چشمانتظار شروع مجلس هستند. قرار است استاد عباس جواهری، از تعزیهخوانان پیشکسوت و برجسته کشور و فرزندشان علی جواهری به همراه استاد اکبر اعظمی، مجلس تعزیه شهادت حضرت عباس (ع) را اجرا کنند. مجید معنویزاده، از نوازندگان برجسته تعزیه نیز برای اجرای موسیقی به دهزیار آمده است.
در بین دستاندرکاران مراسم، نوجوانان و جوانان روستا را میبینم که هریک گوشهای از کار را گرفتهاند. نسیم شبانگاهی روستا همچنان برگهای نخلها را نوازش میکند. نور فضا نه آنقدر زیاد است که بتوان همه چیز را بهراحتی دید و نه آنقدر کم است که به تاریکی برسد.
بعد از مراسم که با جواهری گفتگو میکردم متوجه این ویژگی خاص صحنه اجرای تعزیه شدم؛ نورپردازی که تعزیهخوانان حرفهای را راضی کرده بود.
انکوتی از تلاشهای چهلروزهای میگوید که به همراه جمعی از جوانان روستا برای آمادهسازی فضا و برگزاری سوگواره امسال داشتهاند. او میگوید: «امسال از آن زمان که کار را شروع کردیم تا آغاز سوگواره 40 شب طول کشید و هر شب هم بهنام یک شهید نامگذاری شد و بچهها ثواب کار کردن هر شب را به یکی از شهدا تقدیم کردند.» او میافزاید: «همه کسانی که اینجا مشغولند جوانان روستا هستند که داوطلبانه در زیر خیمه امام حسین (ع) زحمت میکشند.
ما در سوگوارههای زیادی در کشور شرکت کردهایم ولی مکانهایی که در آن اجرا کردهایم معمولا فضاسازی خاصی نداشت؛ یک محوطه که جمعیت در اطراف آن روی صندلی یا فرش مینشینند. ما اما هر سال دکور مراسم را تغییر میدهیم و سعی میکنیم فضایی عاشورایی ایجاد کنیم. اضافه کردن درختان نخل در اطراف صحن مسجد، یکی از کارهایی است که امسال انجام دادیم.»
بوی خوش اسپند و کُندر فضا را آکنده است. تعدادی از نوجوانان روستا سینی چای در دست در بین میهمانان در حرکتند. صدای بلندگو که مداحی ضبطشدهای را پخش میکند بالا میرود. تصویربرداران و عکاسان آماده بهکار میشوند و وقتی جنبوجوشها بیشتر میشود متوجه میشوم که به شروع مراسم، زمان زیادی باقی نمانده است.
از انکوتی که خبرنگار نیز هست درباره سختیها و مشکلاتی که برای برگزاری این مراسم آن هم در روستایی که حدود 40 کیلومتر تا شهر کرمان فاصله دارد میپرسم. او میگوید: «به هر حال، محل برگزاری این سوگواره یک روستاست و مشکلات زیرساختی زیادی دارد. راه ورودی و خروجی روستا از لحاظ ایمنی و روشنایی مشکل دارد. در شبهای برگزاری سوگواره، جمعیت زیادی وارد روستا میشوند و همزمان میخواهند خارج شوند، به محض خروج، وارد جاده اصلی میشوند. این مسیر باید ایمنسازی و خطکشی شود.
همیشه وقتی قرار است رویدادی ملی برگزار شود، کارهای زیادی در محل برگزاری آن رویداد انجام میشود. روستای دهزیار هم باید آمادهسازی شود اما بهتنهایی از عهده تأمین هزینههای آن برنمیآییم. فقط سالی 40-30 میلیون تومان، پول کرایه صندلیهایی را میدهیم که برای تماشاگران آماده میکنیم. پارسال پویشی برگزار کردیم و از طریق کمکهای مردمی 250 صندلی خریدیم اما کافی نیست.
کار صدابرداری و تصویربرداری هم خیلی هزینه دارد. بسیاری از هزینهها را خود مردم روستا میپردازند. فقط برای میهمانان ویژه سوگواره، پذیرایی شام داریم، آن هم به این صورت است که هر شب، چند نفر از ساکنان روستا اعلام آمادگی میکنند که میتوانند میهمانان را میزبانی کنند و با هزینه خودشان شام را تدارک میبینند.»
او تصریح میکند: «سوگواره آنطور که لازم بوده از سوی دستگاههای دولتی حمایت نشده است.»
مارش عزا و آغاز تعزیه
صدای بلندگوها قطع میشود. نوازندگان به روی صحنه میروند. مارش ورود تعزیهخوانان آغاز میشود. مهمانی چشمها، گوشها و دلهاست. لحظاتی بعد، گروه تعزیه به میدان میآید تا مجلس حضرت عباس (ع) را آغاز کنند. استاد عباس جواهری در جلوی صف حرکت میکند. او لباسی سبز بر تن و کلاهخودی بر سر دارد. در کنارش، فرزندش، علی جواهری راه میرود که شبیه امام حسین (ع) را قرار است اجرا کند.
گروه، آرامآرام پیش میروند. نیمی از دایره سکو را دور میزنند، پا روی پله میگذارند. پیش از بالا رفتن، استاد جواهری با یک دست بر روی سکو زده و به نشانه ادب، بر آن بوسه میزند؛ شبیه رخصت گرفتن پهلوانی که وارد گود زورخانه میشود. سپس از سکو بالا میرود و مجلس آغاز میشود...
برخلاف بسیاری از مجالس تعزیه که در ایام محرم برگزار میشود، سوگواره تعزیه دهزیار هرساله نیمه خردادماه برگزار میشود.
دبیر اجرایی سوگواره درباره چرایی انتخاب این زمان میگوید: «سالی که سوگواره را در نیمه خردادماه شروع کردیم شش ماه تا محرم فاصله داشتیم. این تاریخ را انتخاب کردیم تا گروههای تعزیه برای اجراهایی که در محرم دارند، فرصت تمرین و برنامهریزی داشته باشند. همه رضایت داشتند و به همین منوال سوگواره را هر ساله در خردادماه برگزار کردیم.»
هنر آیینی پرسابقه
تعزیه یا شبیهگردانی برای ما ایرانیها نمایشی آشناست. بسیاری از ما در ایام محرم در محلههای مختلف و شهرها و روستاها گروههایی را دیدهایم که با لباسهای رزم سبز یا قرمز بر تن، شمشیر و سپر در دست، کلاهخود بر سر، سوار بر اسب و شتر یا پیاده، به همراه گروهی که سنج و طبل میکوبند و نی و ترومپت مینوازند، در میان کوچهها یا در طول یک خیابان حرکت میکنند.
در حین حرکت یا هر از گاهی در مکثهایی کوتاه، کلامهایی بین شخصیتهای این نمایش ردوبدل میشود. بهمرور زمان، حرکت این گروهها کمتر و تعزیهخوانی بهعنوان یک مراسم مذهبیِ جدا از دستهروی و سینهزنی و زنجیرزنی، در مکانهای خاصی متمرکز شد.
برخی پژوهشگران می گویند پیشینه نمایشی که امروزه بیشتر با عنوان تعزیه آن را میشناسیم قدمت سههزار ساله دارد و رگههایی از آن را میتوان در سوگواریهای مربوط به مرگ پهلوانان داستانهای ملی بهخصوص مرگ سیاووش مشاهده کرد. به استناد منابع تاریخی، رسم تعزیه و گریستن بر شهدای دین از قرنهای اول و دوم اسلامی در ایران رایج بوده و در طول حکومتهای گوناگون در ایران، فراز و فرودهایی داشته است.
انکوتی که بیش از 30 سال در گروههای تعزیه بوده و اکنون یکی از عوامل اجرایی مؤثر در برگزاری سوگواره ملی تعزیه در دهزیار است، اعتقاد دارد تعزیه یک هنر کامل است که موسیقی، شعر و نمایش را در آن میبینیم و بسیار هم مخاطب دارد.
او اظهار میکند: «اگر مسئولان به دنبال ترویج فرهنگ نماز هستند، تعزیه یکی از بهترین ابزارهای هنری برای رسیدن به این هدف است. در تعزیه، وقتی دو بچه نقش طفلان مسلم را دارند، در جایی از نمایش، خطاب به حارث میگویند قبل از این که ما را شهید کنی اجازه بده دو رکعت نماز بخوانیم. در بسیاری دیگر از مجالس تعزیه نیز نماز خواندن بهعنوان یک فریضه واجب مورد توجه است. اگر بخواهیم فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه رواج بدهیم باز هم تعزیه بهعنوان یک امکان مؤثر در اختیار ماست؛ در تعزیه روحیه شهادتطلبی از بچهخوانها تا حبیبابن مظاهر که پیرمرد است به همه نشان داده میشود. ترویج فرهنگ احترام به والدین نیز از طریق تعزیه امکانپذیر است؛ بهعنوان مثال، تماشاگران تعزیه میبینند که حضرت علیاکبر (ع) چطور به پدر خود احترام میگذارد.»
او خاطرنشان میکند: «با وجود اهمیت و ارزشی که این هنر دارد، بیشتر اوقات به آن نگاه سطحی میشود.»
انحراف از مسیر اصالت
یازدهمین دوره از سوگواره ملی دهزیار که از 12 تا 22 خردادماه برگزار شد، فرصتی فراهم کرد تا با عباس جواهری، از استادان صاحبنام و چهرههای مؤثر و پیشکسوت تعزیه ایران گفتگویی درباره این هنر و البته سوگواره دهزیار داشته باشم. او که خودش اهل اصفهان است، جایی در نقد بسیاری از اجراهای حالحاضر تعزیه در ایران از یک ضربالمثل اصفهانی کمک گرفته و گفته است: «چراغ خاموش شده اما آسیاب میگردد.» از او میپرسم: آیا همچنان این دغدغه را دارید و معتقدید تعزیه ایران از مسیر اصلی خود خارج شده است؟ جواهری پاسخ میدهد: «بله از مسیر خارج شده است.»
او با بیان این که تعزیه، اقیانوس هنر و خود، وامدهنده است ادامه میدهد: «موسیقی ایران، مدیون تعزیه است. استادان بزرگ موسیقی ایران، گمشدهها را در موسیقی تعزیه پیدا میکنند. در زمان صفویه که علما موسیقی را منع کردند، موسیقی ایران در چارچوب تعزیه قرار گرفت؛ یعنی تعزیه موسیقی را محافظت کرد. حالا برخی گروهها ملودیها و سبک و سیاقهای درجهیک را رها کردهاند و مثلا در تعزیه مسلم «من ماندهام تنهای تنها» را میخوانند. این آهنگ را زندهیاد بسطامی خوانده و خیلی هم خوب خوانده است اما چرا باید در تعزیه از آن استفاده شود؟ ما ملودیهای درجهیکی در تعزیه ایران داریم که آنها را رها کردهاند.»
جواهری با اشاره به دخل و تصرفاتی که در اشعار تعزیه صورت میگیرد، میگوید: «ما چه اجازهای داریم که در تعزیه دخالت کنیم؟ در تعزیه خلاقیت خوب است ولی خلاقیت باید در چارچوب (اصالت) تعزیه باشد. الان وقتی بخواهند پل خواجو را مرمت کنند مگر آن را با لودر خراب میکنند؟ نه! بلکه براساس چارچوب سنت قدیم، پل را بازسازی میکنند. در همه هنرها و آثار هنری باید اینگونه عمل کرد.»
جواهری میافزاید: «هر گروهی را که داوری کنم میتوانم از ابتدا تا انتها مشکلاتی را که دارد بنویسم، منتها تعزیهخوانان و تعزیهگردانان باید انتقادپذیر باشند نه این که تقابل نشان بدهند. خود من هم انتقادات را قبول میکنم. امسال که در دهزیار تعزیه داشتم، علَم حضرت ابوالفضل (ع) در دستم بود، کتفم درد میکرد، میخواستم از اسب پایین بیایم اما نمیتوانستم. کسی هم نبود علم و جلوی اسب را بگیرد تا پیاده شوم. بنابراین مجبور شدم علم را رها کنم. با این که عذرم موجه بود باز هم از آن شب اجرا مدام به خودم میگویم نباید علم را میانداختم؛ در حالی که عذرم موجه بود.»
از این توضیحات جواهری دریافتم که تعزیهخوانان در حین اجرای خود تا چه حد باید دقت و ظرافت داشته باشند.
سوگواره موفق
از این پیشکسوت تعزیه درباره سوگواره دهزیار نیز میپرسم. او میگوید: «استمرار یازدهساله این سوگواره بسیار مهم و ارزشمند است. بازتاب خوبی هم داشته است. این که از کل ایران و از همه تعزیهخوانان دعوت و استفاده میکنند هم یک نقطه قوت برای این رویداد است.»
جواهری میافزاید: «امسال تعزیه حضرت ابوالفضل (ع) را در این سوگواره داشتم. جایگاه زیبایی آماده کرده بودند. چیدمان مجلس هم بسیار زیبا بود. نخلهایی که در اطراف صحنه گذاشته بودند در تعزیه ابوالفضل(ع) نمود قشنگی داشت. بسیار از ادب و شخصیت مجلس خوشم آمد. زمان برگزاری هم مناسب و در موقعی بود که همه تعزیهخوانان میتوانستند استفاده کنند. اگر در محرم بود این امکان وجود نداشت. گروهها را هم خوب چیده بودند. این که در گروهها، تعزیهخوانان دهزیار را هم شرکت داده بودند به نظرم اقدام خوبی بود.»
جواهری با اشاره به استقبال زیاد مردم از تعزیههای سوگواره میگوید: «این که هرشب مسئولان نیز پای تعزیه میآمدند مشوّق خوبی برای جوانانی است که در این رویداد مشارکت دارند.»
او با تأکید بر این که در اجرای تعزیه حضرت عباس (ع) هم از نظر سکوت و هم جمعیت مجلس راضی بودیم، میافزاید: «اما در این سوگواره چهار مجلس حضرت ابوالفضل (ع) اجرا شد که به نظرم اگر این اتفاق نمیافتاد و تدارک مجالس تعزیه دیگر را هم در برنامه میدیدند یا برای سالهای آینده ببینند بهتر است.»