سجاد تبریزی خبرنگار اطلاعات نوشت: آلبومخانه همایونی سالهای سال است که در کاخ گلستان، خاک تنهایی و غربت میخورد؛ مجموعه تصاویری که عکاسباشی یا حتی خود شاه آنها را روی صفحات مسی نقرهاندود تثبیت کردهاند، مجموعهای بینظیر، مهم و باارزش و بدون امکان دسترسی.
با این حال، چندی پیش فردی که هنوز هویتش مشخص نشده، بیش از سه هزار قطعه از این تصاویر را در فضای مجازی به رایگان منتشر کرد، فردی که این روزها اصحاب فرهنگ و تاریخ از او بهعنوان یک «فرهنگدوست» یاد میکنند و به او دست مریزاد میگویند.
همین بخش کوچک منتشرشده از عکسهای آلبومخانه کاخ گلستان، زوایای جدیدی از سبک زندگی ایرانیان دوره قاجار را به منظر ما مینشاند.
از ژستهایشان برای ثبت شدن در فتوغراف شاهانه تا اغذیه و البسه ژندهای که شاید چند نسل در خانوادههای ایرانی کار میکرد، از بناها، از معماری شهری، از بافتهای تاریخی که طی قرن گذشته آماج تاخت و تاز شهرداران نوکیسه شد و از میان رفت، از مراسم و سنتهای مردمی، از سرگرمیها و به طور کلی از فرهنگ ایرانی قجری.
این عکسها همچنین روزنهای است به داخل کاخ شاه، به ویژه دربار ناصرالدین شاه و ما را با خود به اندرونی همایونی، به اردوهای شکار شاهانه، به شطرنج «بازیدن» عمله و اکره دربار، به تلخکبازی ملیجک، به قیلوله «ببری خان» و حتی به داخل حرمسرا میبرد. در این تصاویر قبله عالم را میبینیم که شیفته تصویر است و گاهی این سوی «اپغی فتوغرافیک» قرار دارد، گاهی آن سو. او شاید تنها شاهنشاهی باشد که از خود سلفی گرفته و نیز توانسته گیجی و بهت خود را نسبت به تصاویر در هم فرورفته در تالار آینه به تصویر بکشد.
نکته دیگر عکسهای ناصری، دستنوشتههای او زیر یا کنار تصاویر است، چیزی که امروز «کپشن» نامیده میشود و در مسابقات معتبر عکاسی دارای امتیاز است و کپشننویسی یک تخصص علیحده.
اما در دوره ناصری بهطور ویژه با تصاویر دیگری نیز روبهرو هستیم که شاید روح شاه فقید تصورش را هم نمیکرد روزی روزگاری به دست رعیت برسد. در این تصاویر شاه شهوتران قاجار با صور قبیحه یا به قول امروزیها «عکسهای خاکبرسری»، ما را به سراپرده حرم شاهانه دعوت کرده است، حرمی که قاعدتا میبایست حریم شاهنشاه باشد و از چشم رعیت به دور اما تمایلات عجیب سلطان صاحبقران، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته چشمان تاریخ ایران را به روی آن میگشاید.
دولت مالک نیست!
مهمترین سؤالی که پس از انتشار بخشی از آلبومخانه در فضای مجازی برای همگان مطرح شد این است که چرا این تصاویر تا به امروز منتشر نشده بود؟ مهدی یساولی، دانشآموخته و پژوهشگر تاریخ در این باره میگوید: این مجموعه که در کاخ گلستان به عنوان آرشیو تاریخی نگهداری میشود، سرمایه ملی ایران است. متأسفانه تلقی ما از پسوند ملی یک تلقی نادرست است و تصور میکنیم مالک هر چیز «ملی»، دولت است، در حالی که مالک آنها مردم هستند و دولت در جایگاه نماینده مردم، حافظ و نگاهدارنده آنهاست.
متولیان مجموعههای آرشیوی در حوزه فرهنگ و هنر، محدودیتهای بسیاری برای پژوهشگران و مردم در نظر میگیرند، محدودیتهایی که توجیه منطقی و قابلقبولی ندارد.
به تازگی در برخی موارد، دسترسیهای اندکی برای پژوهشگران گذاشتهاند که موانع آنها نیز بسیار زیاد است، چرا که مسئولان بایگانیها و آرشیوهای نهادهای دولتی هنوز نمیدانند وظیفه آنها ارائه خدمات برای دسترسی پژوهشگران و حتی مردم به اسناد است. در دنیا مردم در هر جایگاهی حق دارند و میتوانند از آرشیوهای ملی استفاده کنند و ما هم ناگزیر به آن سمت خواهیم رفت، پس چه بهتر که زمان را تلف نکنیم.
این کارشناس تاریخ اجتماعی ادامه میدهد: دادههای ما نسبت به تاریخ تقریبا هیچ است و بیشتر سندها و نشانههایی که از گذشته روایت میکنند از بین رفتهاند، آنهایی هم که مانده یا در مجموعه بایگانیهای شخصی و خانوادگی است یا در اختیار بایگانیهای ملی و دولتی که در هر دو صورت در اختیار پژوهشگران قرار ندارد. این مجموعهها در واقع تاریخ اجتماعی و نمایانگر واقعیت وجودی ملتها و جوامع در گذشته است و تاریخ اجتماعی یا زیست روزمره مردم را در طول تاریخ نشان میدهد.
آلبومخانه کاخ گلستان
آلبومخانه گلستان، گنجینهای بینظیر از تصاویر دوره قاجار به شمار میرود که تاکنون تلاشی برای انتشار رسمی آنها انجام نگرفته است. مهدی یساولی میگوید: با تماشای عکسهایی که در آلبومخانه کاخ گلستان از دوره قاجار و به ویژه ناصر الدین شاه منتشر شده، میتوانیم نشانههای پررنگی از زیست بخشی از جامعه ایران را ببینیم.
بخشی از جامعه ایران شامل خاندان سلطنتی، رجال، اشراف، خدمه، زنان حرمسرا و تمامی کسانی که به شیوهای با دربار ناصرالدین شاه مرتبط بودند، در این تصاویر دیده میشوند و ما با دیدن این عکسها میتوانیم منظره روشنتری از زندگی آنها به دست بیاوریم، تصویری نزدیکتر به واقعیت.
این پژوهشگر تاریخ میافزاید: لازم است دوره قاجار را در چارچوب یک جامعه سنتی با همه مقتضیات و الزامات خود بپذیریم تا بتوانیم ارتباط بیشتری با تصاویر برقرار کنیم. بیش از سه هزار عکس لو رفته که میتواند این ارتباط را ایجاد کند. تماشای این عکسها دادههای ما را از تاریخ اجتماعی و زیست مردم کاملتر میکند؛ از جمله در زمینه پوشش، سرگرمیها، مدل کلاهها، مدل مو، ترکیب صورت آدمها، بازیهایی مثل شطرنج، موسیقی و حتی آسیبهای اجتماعی مثل قمار.
همچنین در این تصاویر به سفرهایی برمیخوریم که در آنها شاه یا رجال به مناطق گوناگون مثل بجنورد، قوچان، بروجرد یا عراق عجم رفته بودند و میتوانیم با تماشای این تصاویر، شرایط زندگی مردمانی را که دور از تهران بودند نیز درک کنیم.
معماری و شهرسازی
یکی از مهمترین نکات عکسهای منتشرشده از آلبومخانه کاخ گلستان، تصاویر مربوط به بناها و شهرهاست؛ از جزئیات بناهای تهران تا دورنمای سنندج و پاوه.
مهدی یساولی میگوید: ما تصویر روشنی از شهرهای ایران در گذشته نداریم، چرا که عمده عکسها کماکان در بایگانیهای تاریخی کاخ گلستان قرار دارد و در دسترس نیست.
این پژوهشگر به باغهای نابودشده بهارستان و نگارستان در تهران اشاره میکند و توضیح میدهد: پیش از این بارها در مورد باغ بهارستان مطالبی شنیده بودم؛ باغی که در دوره میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدین شاه در محدوده میدان بهارستان وجود داشت.
باغ بهارستان بعد از مرگ میرزا حسین که وارثی نداشت، چند دست چرخید تا در دوره مشروطه برای ساختن بنای مجلس شورای ملی از آن استفاده شد.
در دوره مشروطه از این محدوده عکس وجود دارد، ولی تاکنون از عمارت اصلی باغ بهارستان، تصویر خوبی نداشتیم. در مجموعه جدیدی که یک فرهنگدوست در اختیار جامعه قرار داده، عکسی از نمای سردر این عمارت وجود دارد.
یساولی میافزاید: زمانی که این سردر را دیدم، بسیار ذوق کردم، چرا که ذهنیت جدیدی در مورد ترکیببندی محدودهای که ما امروز آن را میدان بهارستان میشناسیم ارائه میدهد. این منطقه روزگاری بخش جنوبی باغ نگارستان و بخش غربی باغ بهارستان بود و «جلوخان نگارستان» نام داشت.
به گفته وی، عکسهایی از گوشه و کنار میدان توپخانه، ترکیب دروازهها، ورودی دروازه ناصریه (خیابان ناصرخسرو)،نماهایی از ارگها و حصارهای تهران، بجنورد، قوچان، شیروان و دیگر شهرها همه در این مجموعه وجود دارد.
تصویری از تغییرات اجتماعی
عکسهای منتشرشده صرفا نمایش اشیا و افراد نیستند، آنها فضای کلی جامعه در حال تغییر را نشان میدهند.
مهدی یساولی در این باره میگوید: ادبیات و اتمسفر جامعه سنتی با جامعه مدرن یا شبهمدرن امروز بسیار متفاوت است. این عکسها کمک میکند تا بدانیم جامعه سنتی چه تصویری داشت.
از دوره دولت مدرن و پس از مشروطه، کم و بیش تصاویری داریم، هر چند بسیاری از آنها نیز در اختیار بایگانیهای دولتی است، اما عکسهای لو رفته، جامعه ماقبل مدرنیته را نشانمان میدهد.
وی در پایان گفتگوی خود میافزاید: ما یک افسوس بزرگ داریم که چرا در همه این سالها، وزارت میراث فرهنگی و به طور مشخص کاخ گلستان به عنوان نگهدارنده ـ و نه مالک ـ بزرگترین آرشیو تصویری ایران عصر قاجار، مانع دسترسی جامعه ـ به عنوان مالکان اصلی ـ به آرشیو شده است؟ آنها موجب شدند ما تصویر درستی از دوره قاجار نداشته باشیم.